انتخابات و بازی با شاه مار سیاسی
در هشت سال اخیر ما شاهد گزیدن یک تعداد افراد توسط یک مار خاص از یک غار نه تنها یک بار ، بلکه حتا چندین بار بوده ایم که تا هنوز به هوش نیامده اند. شاید بهترین نمونه این مار گزیدگان در بازی های انتخاباتی اخیر را در وجود مارشال محمد قسیم فهیم، استاد خلیلی، محمد محقق، سید منصور نادری، جنرال دوستم و اسمعیل خان جستجو نمود که در هشت سال گذشته به بدترین شیوه از جانب کرزی گزیده شدند ولی هنوز در زیر افسون وی قرار دارند.
یک تعداد فکر می کنند که این مار گزیدگان این بار هوشیار شده اند و طوری بازی خواهند نمود که گویا کرزی به ساز ایشان بازی خواهد نمود. مثلاً فهیم خان معتقد است که چون هم غرب از کرزی روگشتانده است و هم قبایل پشتون از وی نفرت دارند، وی می تواند اینبار کرزی را به ساز خود مثل ساز توله هندو برقصاند. اما محقق، خلیلی و دوستم پلان های کلانتر ازین هم در سر دارند. آنها بگونه ای خود را آماده بازی نموده اند که کرزی نتواند مثل گذشته به آسانی آنها را بگزد. تدابیر اولی آنها اینست که متحدانه وارد بازی میشوند و کرزی به تنهایی نمی تواند آنها را بگزد. تدبیر دو م آنها اینست که از کرزی تعهدنامه کتبی و حتا سوگندنامه گرفته اند که این بار ایشان را فریب نخواهد داد. و تدبیر سوم آنها اینست که ترک ها و ایرانی ها نیز تعهدنامه و با سوگندنامه کرزی را تضمین نموده اند مثلیکه در ایجاد شورای هماهنگی 1994 نموده بودند.
در افغانستان با توجه به گرایشات شدید قومی، محلی ، آیدیولوژیکی ، سیاسی، گروهی … ائتلافها در میان افراد و گروه های سیاسی و قومی، و محلی به دو دسته تقسیم میشود: یکی ائتلافها و زدو بند های نسبتاً طبیعی و دیگری ائتلافهای غیر معمول ، عجیب و غریب.بگونه مثال حمایت سازمان افغان ملت، حزب اسلامی، پیر گیلانی ، مجددی ، استاد سیاف و یا گل آقا شیرزی و یک تعداد دیگری از حامد کرزی زیاد مایه تعجب کسی نخواهد شد. زیرا در جو کنونی از آنها انتظار فرا قومی و یا اندیشیدن بخاطر خیر و سعادت افغانستان کمتر متصور است. حتا هزار بار دیگر افغانستان را کرزی و برادرانشان غارت و به نیست و نابودی بکشانند، باز هم همین گروه های نامبرده در کنار کرزی و مافیای نظام باقی خواهد ماند، مگر اینکه کدام لقمه چرب تر از جای دیگری برای شان وعده داده شود.
اما آنچه مایه تعجب شده است حمایت محقق، خلیلی، دوستم ، فهیم، سید منصور نادری و اسمعیل خان و یک تعداد دیگری از کرزی است که نه از لحاظ منافع و مشترکات قومی و منطقوی قابل محاسبه است و نه از لحاظ اعتماد سیاسی ، سازمانی و شخصی منطقی به نظر می رسد.
باید گفت انگیزه حمایت مارشال فهیم از کرزی با خواستها ی محقق و دوستم و یا استاد خلیلی تفاوت زیاد دارد. با آنکه مارشال فهیم لحاظ تباری متعلق به ملیت تاجک است و کرزی مقام ریاست اول را تلویحاً به نمایندگی از ملیت تاجک بوی داده است، ولی فهیم بیشتر از موضع یک مجاهد و مارشال نظام حرف می زند. چنانچه در 5 سال اخیر که کرزی وی را از قدرت کنار زد همواره کرزی را از موضع مجاهد بودن مورد انتقاد قرار می داد، نه از موضع تاجک بودن.
واقعیت اینست که علیرغم نفش تعین کننده تاجکان در جهاد و مقاومت ملی ، قربانی های فراوان و کسپ آگاهی نسبی اجتماعی ، امروز آنها نسبت به هر مردم دیگر افغانستان از آشفتگی و بحران رهبری رنج می کشند. ازینرو مارشال فهیم با آگاهی ازین حقیقت هرگز مدعی رهبری تاجکان و حتا زادگاه خود پنجشیر را نخواهد نمود. افزون بر آن تا حال هیچ شخصیتی را سراغ نداریم که مبارزه خود را بنام ملیت تاجک به پیش برده باشد. بناً معامله مارشال فهیم بیشتر مسوو لیت و ابتکار شخصی خود ایشان است. معامله اسمعیل خان با کرزی بیشتر تجارت سیاسی برسر مردم هرات است و این در حالی بود که در انتخابات 2004 کرزی به کمک خلیلزاد و یک تعدادی دیگری نه تنها پسر اسمعیل خان را کشتند، بلکه خود وی را به بسیار حقارت از مقام ولایت هرات برکنار نموده و به کابل فرا خواندند و در مقام وزارت آب و برق هر روز توهین هر خانواده کم برق و بی برق کابل و افغانستان را نثار وی کردند.
اما تا جاییکه به معامله دوستم و محقق و خلیلی با کرزی ارتباط می گیرد باید گفت آنها مدعی رهبری ازبکان و هزاره های افغانستان هستند. آقایان مذکور این ائتلاف را با کرزی به نمایندگی اقوام خویش نموده و چند تا چوکی را برای خود از کرزی وعده گرفته اند. این در حالیست که در هشت سال اخیر مارهای کپچه کرزی و تیم قبیله پرست آنها نه از قتل و کشتار هزاره های بهسود بدست کوچی ها دریغ ورزیدند و نه از کشتار مردم جوزجان و نه از طوطئه و زندانی و تبعید جنرال دوستم. این در حالیست که درین اواخر هر کس از نام جنرال دوستم و جنبش ملی به کاندیدان مختلف حرف از ائتلاف و یا بایکوت از انتخابات می زنند. اما برای ما تعهد اولی جنرال دوستم که بیشتر در تحت تاثیر محقق و ترکیه قرار گرفته است معیار سنجش است. امکان دارد جنرال دوستم از تعهد اولی اش با کرزی منصرف شده باشد و لی پرسش اینست که با کدام انگیزه در ابتداء با کرزی سازش نموده بود؟
دوستم، خلیلی و محقق فکر می کنند که کرزی چندین بار آنها را در 8 سال اخیر گزیده است این بار او آنها را گزیده نخواهد توانست، بلکه از طریق دوستی و گرفتن امتیاز خود وی را فریب خواهند داد و برای دست یابی به این هدف چند تا تضمین گرفته اند: خط و قرارداد کتبی گرفته اند و حتا کرزی سوگند خورده است که این بار آنها را نمی گزد و برای حسن نیت امسال کوچی ها را مسلح نساخته بر علیه هزارجات روان نمی کند و برای هردو هم پول های فراوان می دهد و مناطق شانرا باز سازی می کند. تعهد دیگر کرزی در برابر جنرال دوستم این است که خون خواهی پشتونها در مورد ادعای کشتار طالبان پشتون در کانیتر ها توسط دوستم در دشت لیلی را برای مدتی سرپوش می گذارد.
شاید کرزی به دلایل مختلف در انتخابات پیروز شود ولی پیروزی وی هر گز بمعنای پیروزی آقايایون فهیم، محقق، خلیلی، دوستم، منصور نادری و اسمعیل خان و یک تعداد دیگری نخواهد بود. شاید آن روز دیر نخواهد بود که کرزی اینبار همه آنها رابه بلعد. زیرا کرزی بعد از پیروزی در انتخابات از مار عادی به شاه مار تبدیل خواهد شد و همه قربانیان ساده فکر شانرا خواهد بلعید. شاید بهتر است گفته شود از کرزی تشکری نمود که با بلعیدن افرادی متضاد و بی اصول خدمت بزرگی به مردم افغانستان نموده مردم خویش باور را از شر آنها نجات دهند.