خبر و دیدگاه

از کرونا ترس داشته باشیم یا نه؟

 

چیزی مهمی را که باید بدانیم این است: که ما چرا ترسیده ایم؟ بخاطری که ما را رسانه ها ترسانده اند ترسیده ایم و یا همه ترسیده اند که ما هم ترسیده ایم؟  و یا دلیلی پشت ترس ما وجود دارد؟

اساسا معلوماتی که است و ما به اساس آن فکر میکنیم، معلومات بسیار دقیق و درستی نیست. نخست اینکه معلومات ما کامل نیست بلکه نا تکمیل است. از همین خاطرست که ما ترسیده ایم. اگر یکبار معلومات دقیق را بدست بیاوریم و دقیقا بدانیم که چی جریان دارد، امکان این وجود دارد که ترس ما بسیار کم شده و یا کاملا از بین رود. تاحالا تقریبا ۲۹،۱۴۳ (شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را رویداد کرونا در افغانستان ثبت شده است. که از این میان ۵۹۸ نفر(شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را جان های خودرا از دست داده است. و ……..آزمایشات صورت گرفته است.

مهمترین چیز این است که بدانیم که آزمایش کرونا درین بین چی نقشی دارد.و ترس ما چی ارتباطی با آن دارد. اگر حالا از کسی بپرسیم که چرا میترسید؟ خواهد گفت که امکان مرگ مبتلایان به این ویروس بسیار زیاد است. اگر پرسان کنیم که چقدر زیادست خواهند گفت که از  ۲۹،۱۴۳  نفر ۵۹۸ تن (شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را آنها جان باخته اند. و این به چی معنی است؟ این به معنی این است که تعداد جان باختگان کمتر از ۲ فیصد را تشکیل می دهد.

کمتر از ۲ فیصد به چی معنی به معنی اینکه از هر ۱۰۰ مبتلا ۱ یا ۲ تن آنها تنها جان باخته اند اند. آیا این حقیقت دارد؟ اول کوشش میکنیم که بدانیم که ۲ فیصد به چند تن میرسند. چقدر آزمایشات صورت گرفته، تا  حالا   ۶۵،۸۴۷ آزمایش در سراسر کشور صورت گرفته است . و اگر شما میخواهید که بدانید روزانه چقدر آزمایش در جهان میشود و در کشور ما انجام می شود میتوانید به اینجا https://www.worldometers.info/coronavirus/#countries مراجعه کنید و تعداد آزمایشات، مبتلایان و غیره را بدایند. حالا فهمیدن مقدار آزمایشات چی ارزش دارد؟ آیا نفوس کشور   ۲۹،۱۴۳  نفر(شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را می باشند؟ پاسخ روشن است که نخیر. نفوس کشور مطابق آخرین آمار منتشره اضافه تر از  ۳۲.۹ ملیون نفر گزارش شده است. ازین تعداد آزمایش چند نفر صورت گرفته است؟ که  ۲۹،۱۴۳  تن(شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را آن مثبت گزارش شده است که این تعداد حتی نیم درصد نفوس کشور را هم تشکیل نمی دهد. اگر یک درصد ۳۲.۹ ملیون تن را هم ببینیم به ۳۲۹۰۰۰ تن میشود. پس تا امروز چقدر آزمایش صورت گرفته است؟ ۶۵،۸۴۷ (شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را و از این تعداد تنها  ۲۹،۱۴۳ تن(شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را آن مثبت گزارش شده است. مانند اینست که اگر من از شما پرسان کنم که روزانه در کابل چند حادثه ترافیکی صورت میگیرد؟ شما میگوید من نمیدانم. من میگویم پس معلوم کن. پس ما چی میکنیم در ۱۰ نقظه مختلف کابل کمره های امنیتی نصب میکنیم. و کمره های امنیتی شروع به ثبت حادثات ترافیکی میکند. و بعد از آن من از شما بپرسم که ماهانه در کابل چقدر حادثات ترافیکی صورت میگیرد؟ شما خواهید گفت که روزانه در کابل ۱۰ حادثه ترافیکی صورت می گیرد. من میگویم شما از کجا میدانید؟ خواهید گفت که این آمار را از ثبت کمره ها بدست آورده اید. باز هم از شما می پرسم که آیا تنها در ۱۰ نقظه ی کابل میشود کمره های امنیتی نصب کرد؟ خوب میگوید نه جاهای زیادی از کابل است که میتوان کمره های امنیتی نصب کرد. چون نمیتوانیم تنها به اساس آمار همان ۱۰ نقطه کابل حادثات ترافیکی تمام کابل را بگویم چون امکان دارد که در طول یک ماه ۱۰۰۰ حادثه ترافیکی در کابل صورت بگیرد. پس تمام ارزیابی های ما از حادثات ترافیکی کابل اشتباه به اثبات رسید. پس نقش آزمایش در بیان دقیق آمار نهایت حیاتی است. در رسانه ها تمام روز در این مورد بحث میشود که قبلا روزانه ۳۰۰ تن مبتلا میشدند ولی حالا ۸۰۰ تن ثبت میشوند.ولی کسی به این توجه نمی کند که با زیاد شدن آمار مبتلایان، آمار آزمایشات روزانه هم بالاتر رفته است. پس به صورت دقیق آمار مرگ و میر چقدر است، با محاسبه دقیق آن خواهیم دانست  که آیا میزان ترس ما بجا می باشد یا نه.

 از هر مریضی دیگر بشمول کرونا بترسیم یا نه. پایه و اساسش را نباید به این بنا نهیم که تا حالا به آن راه حلی پیدا شده است یا نه. چون که تا حالا  حتی برای ریزش و زکام هم راه حل نهایی پیدا نشده است. ریزش و زکام هم که تا حالا واکسین ندارد، ولی آیا ما از آن میترسیم؟ نه. چرا؟ چون آمار مرگ و میر مبتلایان پائین است. پس در قدم اول یک محاسبه آمار مرگ و میر را انجام میدهیم که دقیقا چه تعداد است. چقدر آزمایش صورت گرفته است؟ ۶۴،۹۵۸ این تعداد و از آن چه تعداد مثبت گزارش شده است؟ ۲۹،۱۴۳ ، که فیصدی متوسط اش کمتر  ۲ فیصد است. اگر تعداد ازمایشات را به ۶۰۰۰ هزار در روز میرسانیدم چه تعداد میشد؟ ۴۰۰۰ میشد اگر ۸۰۰۰ میکردیم چقدر میشد ۵۰۰۰ هزار در روز. اگر تمام ۳۲.۹ ملیون نفر را آزمایش میکردیم چند تن میشد؟ تعداد مبتلایان به چند می رسید؟ نزدیک به ۶۰۰ هزار نفر. این به چه معنی است؟ به معنی این که این ۶۰۰۰۰۰ هزار تن در حال حاضر مبتلا هستند و یا شاید از مرض معافیت حاصل کرده اند. حرف جالب دیگر اینکه مبتلایان  ۸۰ درصد شان افراد بدون علایم میباشد. به این معنی که اگر یک فرد مبتلا است ولی بدون آگاهی دوباره صحت یاب شده است. و اینکه آیا من هم مبتلا شده بودم یا نه را با انجام تست می دانم و از طریق انتی بادی هایی که در خونم بابت مبتلا شدن ایجاد شده است معلوم شود. و حالا اگر ما یک محاسبه ابتدایی انجام دهیم ۲۹،۱۴۳ تن آمار مبتلایان است. از این جمله ۵۹۸ (شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را چند تن تعداد جان باخته گان، پس از ۲۹،۱۴۳   تن ۵۹۸ تن (شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را شان جان خود را از دست دادند به این معنی که شما اگر مصاب به ویروس کرونا شدید، این کرونا نیست که به اثر آن شما جان خودرا از دست می دهید بلکه مشکلات دیگری در وجود شما است که شما قرار بوده به اثر آن جان خود را از دست بدهید. چون حالا کرونا در وجود شما آمده عوامل دیگر دست به دست هم داده اند تا سبب مرگ شوند. از این آمار ۵۹۸ (شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را میتواند کم شود ولی بیشتر شدن آن احتمال بسیار کم دارد. اگر ما قبول کنیم که ۵۹۸ تن(شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را آما دقیق هستند پس وقتی فیصدی اش را از ۲۹،۱۴۳ (شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را دریافت کنیم پس چند فیصد مرگ و میر میشود؟ نزدیک به ۲ درصد. و این مورد بسیار کمتر از امار مرگ و میر به اثر حادثات ترافیکی، آفات طبیعی و حملات انتحاری در کشور است. اگر ما سالانه محاسبه کنیم بیشتر از ۱۰۰ هزار تن به اثر حادثات مختلف و مریضی ها در افغانستان جان های خود را از دست میدهند. در هر ۱۰ دقیقه یک تن دراین کشور جان خود را از دست میدهد. اگر شما به چیز جالبی دقت کرده باشید کسانی که روی موترسایکل یا دو چرخه سوار هستند بدون داشتن کلاه محافظ و رعایت قوانین ترافیکی اما ماسک پوشیده اند، در صورتی که خطر مرگ آنها بیشتر از حادثه ترافیکی بوده میتواند نسبت به کرونا. پس این ترس است که همه را فراگرفته و رسانه ها این ترس را بیشتر می کنند. چرا که معلومات دقیق نزد کسی نیست و محاسبه دقیق نیز ندارد. و این کاری که ما میکنیم این یک مدل ریاضیکی است. مثلا یک اما دیده شود و با استفاده ازین مدل ما بدانیم که معلومات دقیق چی است. ما نباید به اساس یک معلومات و محاسبه غلط ذهنیت خودرا خراب نموده و میزان ترس را افزایش دهیم.

پس اگر آمار مرگ این مرض کمتر از ۲ درصد در کشور ما است پس چرا ما باید به این اندازه بترسیم؟ آیا مشکل دیگری در کشور ما است که ما باید از آن بترسیم و ولی ازآن نمیترسیم و هیچکسی روی آن حرف نمی زند. که نسبت به  مشکل کرونا هزار برابر بزرگتر می باشد. مشکلات خطرناکتر نسبت به  مشکل کرونا در کشور ما مشکل فقر و بیکاری است که ما از آن نمی ترسیم ولی از کرونا میترسیم.  وضعیت اقتصادی و مشکل بیکاری در کشور ما که از هیچ کسی پوشیده نیست که حالا متأسفانه با آمدن کرونا بیشتر از پیش شده است. اگر آمار کسانی را که بعد از آمدن کرونا بیکار شده اند به اضافه تر از ۲ میلیون فرض کنیم، آیا مطلب بیکار شدن اضافه تر از  ۲ میلیون تن را میدانیم که چیست؟ مطلب این است که اگر این را از نگاه اقتصادی ببینیم این ۲ میلیون تن مصارف روزانه خودرا به حد اقل خواهند رساند. آیا کسی که کار خودرا از دست داده است آیا برای خود لباس و برای فرزندان خود بازیچه خریداری خواهد کرد؟ تفریح و غیره را که کنار بگذارید. مانند اینها هزارن کارهای کوچک و بزرگ دیگر است که از نگاه اقتصادی ضرر بیشتر کرده و خواهند کرد. کم شدن تقاضا، کم شدن عرضه را در پی دارد و کم شدن عرضه طبیعتآ به بیکاری بیشتر خواهد انجامید. حالا که این تعداد بیشتر از ۲ میلیون نفر به اضافه تر از ۵ میلیون نفر یا بیتشر افزایش پیدا کند. که این حالت را رکود اقتصادی می نامند که در صورت عدم پرداختن به آن آهسته آهسته به بحران مالی – اقتصادی تبدیل خواهد شد که بیرون آمدن از آن حالت برای کشوری مانند افغانستان که بیش از حد دارای اقتصاد ضعیف بوده و وابسته به کمک های بیرونی بسیار مشکل خواهد بود. اقتصاد قبلا هم خراب بود و بخاطر این کرونا بیشتر هم میشود. این مشکل را ترس ایجاد شده در ما بیشتر می سازد که هر یکی از ما تلاش در افزایش آن داریم و هیچ کسی به کم کردن آن نمی پردازد… 

چه باید کرد؟

از دید من منحیث کسی که این مرض را تجربه کرده است اگر ببینید هیچ نیازی به ترسیدن نیست. چرا که آمار مرگ و میر ناشی از این مرض بسیار کم است. پس ما چرا میترسیم؟ فکر کنید. اگر می خواهید که هیچ کسی بابت این مرض نمیرد و این مشکل اصلی ما است؟

پس که باید قرنطین به صورت عموم شود. پس نباید هیچ کسی از خانه خود بیرون بیاید. این به این می ماند که افراد را بخاطر نجات دادن شان از حادثات ترافیکی، انتحاری و غیره اصلا نگذاریم بیرون بیایند؟  این طور هم که شده ما جان آن ها را ازین حادثات نجات می دهیم.

 این به داستانی می ماند که : در خانه یک شخص موش داخل شد و او برای گرفتن آن موش بسیار کوشش کرد ولی نتوانست موش را بگیرد و در آخر از ناچاری خانه را آتش زد. موش که نجات پیدا کرد ولی خانه آتش گرفت. این دقیقا حالت کرونا است. ما باید به این ترس را نقطه پایان بگذاریم. آن وقت است که راه حل اساسی این مشکل پیدا خواهد شد. 

مشکل اصلی کرونا نیست، مشکل اصلی اقتصاد ما است. مشکل اصلی چیست بیکاری و من درین اینجا می خواهم یک پیشنهادی به دولت افغانستان و یا کسانی که در موقعیت تصمیم گیری در دولت هستند ارائه کنم:

 ما باید انجام آزمایش کرونا را کم بسازیم. آزمایش ها را زیاد نسازیم . حالا چه  اشتباهی را مرتکب  می شویم؟ آزمایش را افزایش می دهیم  که به واسطه آن ارقام مبتلایان نیز بالا میرود که این خود باعث ترس بیشتر میشود.

 آیا وزارت صحت یک پلان ساخته نمیتواند که فقط کسانی آزمایش شوند که حالت شان وخیم است؟ چرا که تنها همان افراد هستند که نیاز به مراقبت های بیمارستانی دارند. و کسانی که به خودی خود صحت یاب میشوند و وجود مقاوم دارند چه نیازی به انجام تست برای آنهاست؟ برای این که ترس همچنان بیشتر شو؟ با آزمایش چی میخواهیم بکنیم آیا آنها را در بیمارستان بستری میکنیم؟ نخیر.

 آنها را در خانه قرنطین خواهیم کرد، در حالی که همین حالا داریم در قرنطین بسر می بریم.

راهکاری که حالا وزارت صحت عامه دارد اگر در تعداد مبتلایان کم باشد کار میدهد ولی اگر تعداد بیشتر شود کار اصلا کار آمد نیست. من اگر طرز دید خودرا با مثال واضع بسازم. شما فکر کنید که سیل آمده و ما خانه ی داریم که هزاران دروازه دارد. ما فقط چه می کنیم یک دروازه آن را محکم گرفته و آن را مستحکم بسازیم که از آن آب داخل نشود این است قرنطین. و باقی هزاران دروازه دیگر باز باشند. 

نفوس افغانستان ۳۲.۹ ملیون است و تاحالا چقدر آزمایش صورت گرفته است، ۶۴،۹۵۸. 

روزانه چقدر ازمایش صورت میگیرد ۱۵۰۰ کم و بیش. این ازمایش در ماه  چه تعداد میشود؟ ۴۵۰۰۰. و در سال چه اندازه می شود؟ ۵۴۰۰۰۰. یعنی اگر ما بخواهیم همه را آزمایش کنیم، چند سال را در بر می گیرد؟ اضافه تر از ۶۰ سال را. حالا که ما واضح دیده می شود که نمی توانیم همه را آزمایش کنیم پس ما چرا میخواهیم آزمایش را بیشتر کنیم؟ یا که همه را آزمایش کرده و بعد مثبت شدن آن همه را قرنطین کنید. و طبق مثال من آن خانه را یا از هرطرف امن بسازید در مقابل آب یعنی اگر هزار دروازه دارد یکی آن را بسته نکنید بلکه همه را ببندید و آن وقت است که گفته می توانید که آب داخل نمی آید. فرضآ که ما  ۳۲.۹ ملیون را آزامایش کردیم که از آن جمله ۱ میلیون تن مبتلا  ثابت شد و این تعداد را قرنطین کردیم. حالا این از ۱ ملیون پیش نمی رود و زیاد نمی شود. ولی ما تا حالا تعدادی را که ما آزمایش کرده ایم  از آن همه ۲۹،۱۴۳ تن(شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را آزمایش شان مثبت گزارش شده  و ۵۹۸ (شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را تن شان جان باخته اند. و اگر ما این ۲۹،۱۴۳   تن(شاید آمار واقعی بسیار بیشتر از این باشد چنانکه بعضی مقامات به آن اشاره داشته/دارند) را قرنطین هم بکنیم بازهم صدها هزا تن دیگر در بیرون از خانه در حال گشت و گذار هستند.

 با آنچه که گفته آمدیم باید به این نتیجه رسیده باشیم که هیچ راهی برای جلوگیری آنچنانی مرض نداریم . و حالا راه عملی این چیست؟ تنها چیزی را که ما نیاز داریم و وزارت صحت عامه می تواند برای ما فراهم کند بستر برای مریضانی حاد است. بلی، شما باید موارد صحی را در نظر بگیرید، ماسک بپوشید دستان تان را بشوید و فاصله اجتماعی را در نظر بگیرید. ولی اینقدر نیاز به ترسیدن نیست که شما ترسیده اید چون آمار مرگ و میر بسیار کم می باشد. این معلومات باید به مردم برسد و حالا  زمانش رسیده است. و اگر این معلومات به مردم داده نشود این مشکل بیکاری نه تنها که حل نخواهد شد بلکه افزایش بی پیشنه نیز خواهد یافت. 

متأسفانه که اعتماد خودی ختم شده است و ما باید به این حقیقت تلخ اعتراف کنیم . چون اگر  دولت آمده و بگوید که کارهای تجاری باز است و فکر کند  که با باز گفتن همه چیز به حالت عادی بر خواهد گشت. اینطور نخواهد شد، چرا که حالا نیروی کاری همه از ترس به قریه ها و ولایت خود رفته اند و چطور می توان آنها را دوباره برسر کار آورد،  در صورتیکه همه روزه  رسانه ها  برای مردم پخش ترس نمایند چرا که تعداد مبتلایان در حال افزایش است. آیا آنها دوباره به کارهای شان برخواهند گشت؟ شاید تعداد بسیار کم و آن هم از روی ناچاری.

 پس برای آنها در رسانه ها چی باید نشان داده شود؟ این که مشکل آهسته آهسته رو به حل شدن روان است. یعنی ترس توسط رسانه ها نباید افزایش یابد بلکه باید کاهش داده شود و راه این به صورت منطقی کم ساختن آزمایشات است. نه افزایش آن. 

روزانه در حدود ۱۵۰۰ آزمایش انجام می شود، حداقل اگر آنرا کاهش نمی دهید به افزایش آن اصلا فکر نکنید. اگر تعداد آزمایش را افزایش هم دهیم بازهم سال های زیادی نیاز خواهیم داشت تا همه را آزمایش کنیم. و اگر شما تعداد آزمایشات را افزایش هم دهید ما قادر خواهیم بود که در طول اضافه تر از ۳۰-۴۰ سال همه را آزمایش کنیم که معلوم نیست تا آن زمان این ویروس خواهد ماند یا نه.

 پس باید دولت آزمایشات را آهسته آهسته کم کرده و با این کار در رسانه ها آماری که توسط رسانه ها بدست مردم هم می رسد نیز  کم خواهد شد. که این آهسته آهسته به افزایش اعتماد مردم انجامیده  و کارها دوباره شروع خواهند شد.

ماشین افتصادی کشور ما در دوماه گذشته حالت نه چندان متحرکی داشته و حالا  وقتی که بخواهیم آنرا دوباره آهسته آهسته بحرکت بیاوریم، نیاز به تیله کردن آن میباشد و حالا دقیقا زمان تیله کردن فرا رسیده است. حالا وقت ترسیدن از کرونا نیست چرا که آن قدر خود کرونا مردم را از بین نبرده است چنان که ترس و فقر نانشی از آن مردم را به فلاکت کشیده است. وقت گذاشتن نقطه پایان به  ترس است و ما باید حالا همه کوشش کنیم که به ترس نقطه پایان بگذرایم و اعتماد مردم را به زندگی دوباره باز گردانیم.

نویسنده: احمد شعیب نعیمی کارشناس اقتصاد جهانی به همکاری احمد اقبال نعیمی ژورنالیست 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا