خبر و دیدگاه

استاد نور: ما مجاهدین دنبال یک مهره تکنوکرات غربی می گردیم

 

استاد عطا محمد نور در آخرین مصاحبه ایشان با تلویزیون آریانا نیوز حرف های جنجال بر انگزیز جدید زد که قابل بحث است.
به باور استاد نور جایگاه مجاهدین شمال در سلسله مراتب قدرت در تحت رهبری آمریکایی ها فراتر از مقام معاونیت تکنوکراتها نیست. چنانچه ایشان می گویند:”هر کس که خواستهای ما را قبول کند، لویه جرگه را برگزار کند، حقوق اقوام را بدهد، کرس معاونیت سوم را ایجاد کند و ریاست اجراییه را برای مجاهدین بدهد، ما از او حمایت میکنیم”
استاد عطا به این باور است که
“ما مجاهدین حتا برنده هم شویم، غربی ها ما را قبول ندارند. ما را جنگ سالار و ناقضان حقوق بشر می نامند”
در ادامه ایشان می گویند:”
ما دنبال یک مهره تکنوکرات هستیم که هم ملت بپذیرد، هم منطقه و هم آمریکاییها”
برخلاف اظهارات بالا استاد عطا می گوید: “مجاهدین هم دیروز حرف اول را می زدند و هم امروز و هم فردا خواهند زد”
“ما مجاهدین مردمان ریشه دار هستیم، ولی تکنوکرات ها آدم های بی ریشه و بی پایه اند”
به باور استاد نور” برد تکنوکرات ها نسبت به مجاهدین حمایت غربی ها از آنان است”
در جای دیگر می گوید:” هر کی نان داد، فرمان داد!” به نظر او این آمریکایی ها اند که هم نان می دهند و هم فرمان. اما انتخاب آنها تکنوکرات ها است نه مجاهدین.
استاد نور در بخشی از صحبت های شان قدرت مجاهدین را اینطور در برابر تکنوکراتهای به نمایش می گذارند:”اگر غربی ها به ما بگویند که سه روز به شما کاری نداریم، اگر ما ارگ را حتا بدون اسلحه از طریق مدنی نگرفتیم کشور را ترک می کنیم”
استاد نور باور دارد، که
“اگر یک جهادی خود را کاندید کند نسبت به تکنوکرات حتما پیروز میشود”.
” ما در بازی های سیاسی هستیم، هیچ کسی ما را حذف کرده نمی تواند”
اما در فرجام استاد نور در بازی قدرت میان مجاهدین و تکنوکرات ها به نتیجه مایوس کننده می رسد: “متأسفانه نظر به وضعیت امروزی و از نظر قومی طوریست که مجاهدین را کسی( آمریکاییها) نمی گذارند که برنده شوند”
+++++

چرا نور در جستجوی مهره تکنوکرات است؟

چرخش ۱۸۰ درجه ای استاد نور که تا دیروز کمتر از ریاست جمهوری کوتاه نمی آمد، ولی امروز در حسرت معاونیت تکنوکرات های “ملحد و به بی ریشه” سرگردان است. این در حالی بود، که چند ماه پیش استاد از تریبون بلخ از تکنوکرات های بی ریشه و ملحد امتحان” الم ترکیف” را می گرفت.
به استاد عطا محمد نور باید فهماند که فلسفه سیاسی انتخابات این نیست که ” تکنوکرات های کاذب و فاشیست” از طریق تقلب و حمایت امریکاییها بر سر گرده مردم سوار شوند و اکثریت برنده بحیث برده و غلام تسلیم شوند.
هم چنان به استاد نور باید گفت که کسانی را که او “تکنوکرات” خطاب می کند، نه دانش تکنوکراتیک دارند و نه باور به دموکراسی و حقوق بشر. مدیریت ضعیف، فساد سالاری لجام گسیخته و ادبیات مبتذل سیاسی آنها نشان می دهد، که بی کفایت ترین سیاست مداران مزدور در تاریخ معاصر افغانستان اند.
بسیاری متفکران حاکم در ارگ کابل در مکتب صهیونیزم و نیو فاشیزم تربیت یافته اند. حرف زدن به زبان انگلیسی به معنای متفکر بودن و یا تکنوکرات بودن نیست. بسیاری این متفکران حتا زبان انگلیسی درست را هم بلد نیستند ولی نزد مردم عوام و بویژه مجاهدان شمال خود نمایی می کنند.
درست است که هر کی به اصطلاح استاد نور” نان داد، فرمان داد!”، ولی هیچ قدرتی نمی تواند حق مشروع برندگان انتخابات را نا دیده بگیرد، مگر اینکه خود برندگان از ترس و یا خیانت از حق مشروع خود صرف نظر کنند، چنانچه عبدالله در انتخابات ۲۰۱۴ همین کار را کرد.
حالا این خیانت به عنوان یک فلسفه حکومتداری و سنت تبدیل شده است.
استاد نور از خیانت عبدالله در انتخابات ۲۰۱۴ به این نتیجه رسیده است که آمریکایی ها غیر از تکنوکراتهای پشتون هیچ برنده غیر پشتون را قبول ندارند.
اگر در انتخابات ۲۰۱۴ در برابر تقلبات تابه اخیر ایستادگی صورت می گرفت هر گز غرب نمی توانست تقلب سالاران تکنوکرات را بزور بالای برندگان بقبولانند.
واقعیت اینست که غربی ها عاشق تکنوکراتان کاذب و قبیله پرست نیستند، که هم خون فرزندان و پول مالیات دهندگان و انرژی شانرا قربانی کنند، طوریکه در ۱۸ سال گذشته کردند. آنها منافع شانرا در تعامل با قدرت های مطرح داخلی جستجو می کنند. چنانچه همین‌کار را با طالبان در بدل دادن هر نوع امتیازات در حال معامله هستند.
این دیدگاه استاد نور که غربی ها از مجاهدین نفرت دارند و حتا برنده شوند مانع بقدرت رسیدن شان میشوند، یک توهم بیش نیست.
از مجاهدین کرده سر سپرده برای منافع آمریکا از سالهای ۸۰ تا به امروز هیچ نیروی در تاریخ نبوده است. این آمریکا بود که چند نفر مجاهد فراری در کوه ها را به یک هیولای ضد شوروی سابق تبدیل کردند و یا در جنگ علیه تروریزم و طالبان استفاده کردند.
بزرگترین مشکلات مجاهدین شمال نا توانی در تعامل با غرب است.
گلبدین خونخوار ترین جانی قرن که در لست سیاه آمریکا بود در حال حاضر در کاخ های مجلل در زیر حمایت مالی و امنیتی غرب مصروف نفرت پراگنی است.
به باور این قلم ازین کرده افتضاح بزرگ نیست که سر آمد ترین و سر کش ترین مجاهد که مدعی” شکستن شاخ کمونیزم” است در حسرت معاونیت تکنوکراتهای به اصطلاح بی ریشه،ملحد و غلام آمریکاییها سر گردان است.
خوشبختانه دغدغه نسل جوان تاجیک بر خلاف نسل جهاد زده و تاریخ زده فرار تر از معاونیت بی ارزش در سلسله فاشیستی مراتب قدرت دارند و ریاست جمهوری را حق مورثی هیچ قدرت اهریمنی نمی شمارند.
اگر تکنو کرات بودن شرط رئیس جمهور شدن باشد، هیچ قومی به اندازه تاجیکان تکنوکراتان ورزیده، شایسته و کار کشته نه از لحاظ دانش دارند و نه از لحاظ فرهنگی.
اگر مجاهد بودن جرم است و شایسته رهبری کشور نیست، پس کرزی ،سلطان فساد چگونه توسط آمریکا برای ۱۴ سال از طریق تقلب به سر گرده مردم سوار شد و بهترین فرصت سرمایه های سر شار غرب را در جیب چند تا مافیا انداخت؟
استاد نور باید به این پرسش ها پاسخ بدهند!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا