خبر و دیدگاه

کنار زدن عطا از سوی غنی؛ یک تیر و دو نشان

اشرف غنی احمدزی در حالی که استعفانامه عطا محمد نور را ماه‌ها در روی میزش داشت، چند روز پیش تصمیم گرفت تا آن را منظور کند یا به گفته خود آقای نور، او را برکنار کند. تصمیمی که نه آقای نور آن را تاکنون پذیرفته و نه حزبی که او به عنوان رئیس اجراییش کار می‌کند.

این مطلب تلاش می‌کند تا به دو پرسش مشخص پاسخ دهد: چرا ارگ تصمیم برکناری آقای نور را در این مقطع زمانی گرفت؟ چرا عطا محمد نور در واکنش به برکناریش هدف انتقاد خود را منحرف ساخت و به عبدالله تاخت؟

فروکش‌سازی دعوای درون پشتونی

یکی از دلایلی برکناری عطا محمد نور در وضعیت کنونی سیاسی، تلاش برای تقویت جایگاه اشرف غنی در میان پشتون‌ها است. هرچند آقای نور با شماری از پشتون‌های بانفوذ در جنوب و شرق افغانستان رابطه نبستا خوبی دارد، اما ذهنیت عام قوم پشتون بنابر دلایل مختلفی، برخلاف او است. و با در نظر داشت این حساسیت قومی، آقای غنی کنار زدن عطا محمد نور از ولایت بلخ را یکی از وعده‌های انتخاباتی خود ساخته بود.

همچنین، او در حالی این تصمیم را گرفت که بحث غلجایی‌ و درانی‌ در جنوب افغانستان قوت گرفته بود و حتی شماری از درانی‌ها به رهبری کرزی برای سرنگونی حکومت وحدت ملی دست به کار شده بودند. در واقع، آقای غنی با کنار زدن عطا محمد نور توجه را از بحث درون قومی پشتون‌ها به بیرون کشانید و در عین حال، برای افرادی چون جنرال رازق، فرمانده پلیس قندهار و یکی از افراد بانفوذ در جنوب افغانستان، پیام واضحی فرستاد.

نفاق‌افکنی میان جمعیتی‌ها

ارگ می‌دانست که کنار زدن عطا محمد نور به ویژه در صورتی که داکتر عبدالله هم به آن اعتراضی نداشته باشد، موجب تشدید اختلافات و قطب‌بندی‌ها در حزب جمعیت می‌شود.

هرچند نخستین واکنش آقای نور درباره برکناریش به نشانه ارگ ایراد شده بود، اما دیروز در یک اقدام نسبتا غیرقابل انتظار، آقای نور عامل ۷۰ تا ۸۰ درصد از برکناریش را داکتر عبدالله خواند. کسی را که او در دو انتخابات قبلی ریاست جمهوری حمایت کرده بود.

پرسش اینجاست که چرا آقای نور، علی‌رغم این که طرف اصلی باصلاحیت را خوب می‌شناسد، هدفش را منحرف کرد و به “یار دیرینه‌اش” حمله لفظی کرد؟

آقای نور با این اقدامش خواست که از یکسو به ارگ نشان دهد که علی‌رغم برکناریش، هنوز هم می‌خواهد رابطه‌اش را بهبود کند، کنار بیاید و حتی برای خشنودی آن، به حریف اصلی و استراتژیک ارگ که داکتر عبدالله است، بی‌رحمانه بتازد.

از سوی دیگر، برای فرار  و گریز از بار مسئولیت تصامیم نادرست و ناکام خود به ویژه در قسمت مذاکرات ظاهرا بی‌نتیجه با غنی، عامل تمام ناکامی‌ها چند سال آخر و به حاشیه رانده شدن اعضای مطرح جمعیت را به دوش داکتر عبدالله انداخت.

او که حدود ده ماه پیش، در آغاز مذاکراتش با ارگ، داکتر عبدالله را “گژدم” خواند، در سخنرانی دیروزش از او به عنوان “مار آستین” یاد کرد و گفت که او “دندان‌هایش را به جان من تیز کرده” و هشدار داد که “دندانش را می‌شکند”.

انتظار می‌رود که داکتر عبدالله این بار حمله عطا محمد نور را بی‌پاسخ نماند. یکی از آخرین مواردی که داکتر عبدالله را به شدت ناراحت کرده بود، تلاش مجدد آقای نور برای آغاز مذاکرات با ارگ بود و آن هم دقیقا زمانی اتفاق افتاد که داکتر عبدالله به آمریکا سفر کرده بود.

داکتر عبدالله به این باور است که اگر نماینده جمعیت در حکومت است، پس ادامه مذاکرات آقای نور با ارگ به چه معنی است؟ و اگر نیست، پس دیگر چرا از عطا محمد نور حمایت کند؟

پس از برگشت از آمریکا، عبدالله تصمیم خود را گرفت و برای ارگ فهماند که از حمایت عطا محمد نور دست کشیده است. این در واقع بهترین فرصت را برای ارگ فراهم کرد تا با یک تیر، دو نشان را بزند.

انتظارات آقای نور هم قابل تأمل است. او از یکسو تلاش دارد تا داکتر عبدالله را دور بزند، از سوی دیگر، انتظار دارد که داکتر عبدالله از او و جایگایش در بلخ حمایت کند.

این که داکتر عبدالله در سه سال اخیر نتوانست کار چشمگیری در راستای عملی کردن مواد توافقنامه وحدت ملی را انجام بدهد، بسیاری‏‎ها  توافق نظر دارند اما پرسش اینجاست که آیا دور زدن یا تضعیف او، وضعیت را بهبود خواهد ساخت؟

مروری به مذاکرات نور با غنی و استعفانامه‌ای پیش از مقرری

حدود یک سال پیش، عطا محمد نور خواست که دکتر عبدالله را دور بزند. او با ارگ ریاست جمهوری خودش داخل مذاکره شد. استدلالش این بود که داکتر عبدالله نتوانست که از منافع حزب جمعیت در حکومت وحدت ملی به درستی نمایندگی کند.

هرچند تمایل خود را برای سمت ریاست اجرایی حکومت وحدت ملی اعلام نکرد، اما با آغاز مذاکرات با ارگ و انتقادات شدید از داکتر عبدالله، تلویحا این پیام را رساند که او خودش می‌خواهد جای عبدالله را بگیرد.

برای عبدالله که دو سال پرچالشی را پشت سر گذشتانده بود، این اقدام عطا محمد برایش خیلی سخت تمام شد. اما ظاهرا واکنشی نشان نداد. شاید چون می‌دانست که حکومت کنونی به امضای او تشکیل شده و تا انتخابات بعدی، جایش تقریبا تضمین شده است.

مذاکرات آقای نور با ارگ ریاست جمهوری سرانجام نتیجه مطلوب نداد. برای ارگ آغاز مذاکرات با عطا دو دستاورد عمده داشت: یکی، ایجاد درز میان عبدالله و عطا که سرانجام عبدالله را وادار ساخت که از پرخاشگری در برابر تصامیم غنی دست بکشد؛ و دومی، وارد کردن صدمه به حیثیت و اعتبار عطا محمد نور نزد مردم حوزه شمال و آغاز کنار زدن او از ولایت بلخ.

غنی در مذاکراتش با عطا بر کنار رفتن او از ولایت بلخ تاکید کرده بود. هرچند عطا محمد نور در صورت برآورده شدن خواست‌های مشکلی با استعغا کردن نداشت، اما می‌خواست که از طریق یک راه آبرومندانه این کار انجام شود.

اشرف غنی او را دوباره به عنوان والی بلخ گماشت. اما آنچه را که عطا محمد نور از مردم پنهان کرده بود، شرط تقرری او بود: یعنی تحویل استعفانامه‌اش به غنی.

غنی هم با دل راحت به بلخ سفر کرد و او را دوباره به عنوان والی بلخ معرفی کرد و سپس انتظار لحظه مناسب برای کنار زدن او را کشید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا