امروز تمام اهرمهای اساسی قدرت سیاسی در کنترل غلزاییها است.
در همان روز نخست کودتای ثور یک غلزایی پرچمی به ترهکی گفته بود که شما دوباره شملۀ میرویسخان را بالا کردید.
حالا آن شمله دوبالاست! و خشونت و زورگویی دوبالاتر.
غلزاییها از هر قماش و گروه، از چپ و راست و میانه فکر میکنند که بهترین گزینه برای حاکمیت مرکزی قوی و بزرگترین نیرو برای تأمین صلح هستند.
اما در اصل بدترین وسیله برای سرکوب دیگران و با آن حال هوای که در آن غرق اند؛ مساعدترین افزار در دست قدرتهای هستند که زمین ما را برای زورگویی و جنگ با دیگران ضرورت دارند.
برای نخبههای غلزایی حاکم بر نظام، آزادی، شهروند، رواداری و همزیستی با حقوق برابر واژههای بیگانه است.
آنها هر گونه تلاش برای مردم سالاری و تمرکز زدایی را مساوی به تجزیه طلبی تعبیر میکنند.