خبر و دیدگاه

توهم تأمین صلح با طالبان در صورت پیروزی اشرف غنی

از بدؤ اعلام نامزدی اشرف غنی احمدزی یک تعداد اشخاص پیوسته در مطبوعات٬ بویژه در مطبوعات ایکه به زبان پشتو نشرات دارند٬ مشغول تبلیغات دروغین مبنی بر تأمین صلح و امنیت در افغانستان٬ در صورت پیروزی اشرف غنی٬ اند. این نوع تبلیغات در مطبوعات ایکه به زبان پشتو نشرات دارند بعد از رفتن انتخابات به دور دوم به حدی شدت یافته است که پیروزی داکتر عبدالله عبدالله را مترادف با تجزیهافغانستان میدانند.

تأمین صلح و امنیت و یا به عبارت دیگر٬ پیوستن طالبان به بدنه ی نظام سیاسی کنونی و دست برداشتن ایشان از خشونت در دوره ی ریاست جمهوری اشرف غنی٬ با در نظر داشتن شرایط عینی و ذهنی افغانستان٬ توهم بیش نیست. سؤال اساسی ایکه بعد از شنیدن این فرضیه به ذهن انسان خطور میکند اینست که چرا در صورت پیروزی اشرف غنی طالبان حاضر به کاهش خشونت٬ و آماده ی صلح با دولت٬ میشوند؟ چه چیزی در واقع سبب این تصمیم طالبان خواهد بود؟

پاسخ این سؤالها در دو نکته نهفته است: یکم٬ به دلیل پشتون بودن اشرف غنی عده زیاد از طرف دارانش به این عقیده اند که در صورت پیروزی اش طالبان یا حاضر به صلح میشوند و یا هم از شدت مخالفت خود میکاهند؛ دوم٬ به دلیل اظهارات جانبدارانه اش از طالبان در مواقع متعدد٬ بویژه در مسئله زندان بگرام که خواهان رهایی آنان شده بود٬ این نظر تقویت یافته است که در صورت پیروزی اش طالبان آماده ی صلح با دولت میشوند.

با اندک دقت پوچ و بی اساس بودن برداشت فوق الذکر ظاهر میگردد. به عبارت دیگر٬ اگر قرار بود طالبان تنها با رئیس جمهور پشتون صلح بکنند پس این کار را بایست در ۱۳ سال اخیر در زمان زمامداری حامد کرزی انجام میدادند. مگر حامد کرزی در پشتون بودنش از اشرف غنی چه کمبود دارد؟ حامد کرزی مانند اشرف غنی پشتون٬ ولی برعکس اشرف غنی درانی و از کندهار است؛ در حالیکه اشرف غنی غلجایی و از باشندگان ولایت لوگر است. از جانب دیگر اکثریت اعضأی بلند پایه ی طابان درانی  و از کندهار یا اطراف کندهار اند. پس اگر قرار بود طالبان درانی- کندهاری تنها با رئیس جمهور پشتون صلح میکردند٬ بایست این کار را با حامد کرزی درانی-کندهاری میکردند٬ و نه با اشرف غنی غلجایی-لوگری.

هکذا٬ اگر قرار بود به محض اظهارت جانبدارانه از طالبان٬ ایشان حاضر به صلح شوند این کار نیز بایست در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی انجام می یافت. فکر نمیکنم به اندازه ی رئیس جمهور کسی دیگری طالبان را برادر و یا برادر ناراضی خطاب کرده باشد. باوجود این برادر خواندنها٬ نه تنها طالبان دست از خشونت نبرداشتند٬ که روز تا روز شدت خشونت شان افزایش یافته است.

برعلاوه٬ طالبان خاطرات تیره ی از جنرال دوستم معاون اول اشرف غنی دارند. در تاریخ ۲۰ ساله ی وجود جنبش طالبان هیچ کسی به اندازه ی جنرال دوستم بر طالبان ستم روا نداشته است. حتی در جریان مقاومت٬ که جبهه ی مقاومت با مشکلات جدّی اقتصادی روبرو بود٬ با اسرأ طالب رفتار انسانی میشد. ولی حین سقوط طالبان٬ جنرال دوستم هزاران طالب را بدون محاکمه به شیوه های غیر انسانی از بین برد. مگر طالبان عقده یی این کار دوستم را فراموش کرده اند تا یک شبه آماده ی صلح با کسی شوند که بیشترین ضرر را از معاون اولش دیده اند؟  

در ضمن٬ نفس سیاست دولت با طالبان٬ که بر تزرع و زاری کردن بنا یافته است٬ در زمان اشرف غنی نه تنها که تغییر نخواهد کرد٬ بل ممکن بیشتر از پیش بنااش بر تزرع و زاری کردن گذاشته شود. به این مفهوم که دولت فعلی٬‌ و شخص رئیس جمهور بارها خطاب به طالبان گفته است که در صورت آمادگی طالبان مبنی بر صلح با دولت٬ و پیوستن با نظام فعلی برای ایشان وزارت٬ ولایت و ریاست تفویض خواهد کرد.

مگر طالبان ضعف دولت را از خلال این گفتار رئیس جمهور درک نمیکنند؟ چرا! طالبان در واقع از ضعف مبتنی بر تزرع و زاری کردن دولت کاملاً آگاه اند. از همین رو حاضر به قبول کردن وزارت٬ ولایت و ریاست به فرمایش رئیس جمهور نیستند. آنها به این فکر اند که دولت در حدی ضعیف شده است که خود پیشنهاد وزارت٬ ولایت و ریاست از طریق مطبوعات میکند. طالبان فکر میکنند اگر به مبارزه ی خود ادامه بدهند شاید به زودی اسباب سقوط دولت را فراهم کنند و خود نه بر چند ولایت٬ وزارت و ریاست محدود بل بالای کل کشور مسلط خواهند شد.

اشرف غنی در هیچ کجایی از برنامه هایش بصورت واضح نگفته است که در صورت پیروزی در انتخابات جهت تأمین صلح و امنیت چه اقدامات مشخص خواهد کرد؟ در حقیقت از کارکرد٬ طرز فکر٬ و پیشینه اشرف غنی معلوم است که هیچگونه تصمیم مبنی بر برخورد جدی با پدیده ی تروریزم٬ که تا حال در وجود طالبان تمثیل شده است٬ ندارد. پس در صورت پیروزی اشرف غنی روند صلح به کجا میرود؟ بدبختانه٬ چون از یک طرف طالبان با درک ضعف دولت حاضر به پذیرش صلح نیستند و از طرف دیگر اشرف غنی هیچ برنامه ی مشخص در مورد معضل طالبان ندارد٬ وضعیت امنیتی کشور در صورت پیروزی اشرف غنی از دو حالت خارج نخواهد بود: یکم٬ ادامه ی وضع موجود با این تفاوت که نا امنی بیشتر از پیش گسترش خواهد یافت؛ دوم٬ آرام آرام با خروج قوای خارجی یا اشرف غنی دولت را به طالبان تسلیم خواهد کرد (مثل اینکه نجیب به مجاهدین در سال ۱۳۷۱ دولت را تسلیم کرد) و یا طالبان خود با استعمال زور اشرف غنی را از قدرت ساقط خواهند کرد. احتمال بوقوع پیوستن سناریوی دوم در صورت خروج کامل قوای خارجی دور از حقیقت نیست.

در اصل٬ راه تأمین صلح با طالبان در اینست که بر آنها در میدان جنگ سخت گرفته شود. آری٬ خیلی سخت! تا حدی که طالبان به این نکته متیقن شوند که دیگر جنگ راه حل در افغانستان نیست و نمیشود از راه نظامی به پیروزی دست یافت. تزرع و زاری کردن بر عکس چیزیست که طالبان را جسورتر از پیش میسازد و امید شان میدهد که پیروزی نزدیک است. در هیچ کجای دنیا سیاست تزرع و زاری کردن در قبال مخالفین مسلح کامیاب نشده است٬ پس چرا در افغانستان انتظار داریم چنین یک سیاست ناکام به کامیابی برسد؟

بنا بر این٬ در صورت پیروزی اشرف غنی نه تنها هیچگونه امکان تأمین صلح و امنیت نمیرود بل نا امنی بیتشر از پیش افزایش خواهد یافت. و ممکن افغانستان دچار چنان بحران شود که بیرون آمدن از آن تا سالیان متمادی ممکن نباشد.

 

___

نگارنده: آروین رهی٬ مشاور اسبق والی پروان٬ و پژوهشگرِ پروژهٔ ایدئولوژی تروریستان در کنسرسیوم ملی مطالعات تروریزم در ایالات متحده امریکا است.  

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا