خبر و دیدگاه

چرخش غیرمنتظرۀ رئیس جمهور در طرح تغییر متن قانون اساسی

پس از مرگ مارشال محمد قسیم فهیم، چالش ها وبرنامه ریزی های جدیدی چه دربین جهادی های دولتی وچه درمحافل شب نشینی وجرگه های پنهانی ارگ نشینان، به جریان افتاده است که بیشترینۀ این برنامه ها به هدف پیروزی درعرصۀ مبارزات انتخاباتی، و بازی باکارتهای دولتی وتنظیمی مربوط به آن است که همین اکنون روی دستان چهره های شناخته شدۀ تنظیم ها و اقتدارگرایان نظام دولتی، باشدت تمام میچرخد و هریک جداً تلاش دارند تا بخاطررسیدن به قدرت نهائی باهرابزاری که میسرشود ازفضای سیاسی وقومی کشور، بیشترازدیگران به نفع نامزد تیم خود استفاده به عمل آورند.

به گزارش خبرگزاری پژواک، احمدضیاء مسعود معاون اول زلمی رسول گفته است :  کسانیکه درتنظیم ها اند و می خواهند قدرت را بدست گیرند، کشوررا بسوی بحران خواهند برد. نباید به گروها وتنظیمهای قومی اجازه داده شود که قدرت را بدست گیرند. ولی آقای مسعود که خودش ازخانوادۀ جهاد است معلوم نیست روی چه هدفی این سخنان رابیان داشته است.

ازآنسوی دیگرعلیرغم آنکه اردوگاه مجاهدین دیگردرجامعه دچارتزلزل است اما استاد سیاف دریک پیام هشداردهنده بار دیگردرحال تبدیل شدن بیک محورسیاسی، تنظیمی وایدیالوژیکی است. او به آنهائیکه به آدرس مجاهدین میتازند اخطار گونه سخنان تندی را برزبان می آورد و میگوید :  کسانیکه با یکدست دریشی ازغرب آمدند ودرنظام به قدرت رسیـدند امروز سرمایۀ آنها ازحساب بانکهای جهان عاجزاست مگردرینجا انگشت انتقاد همیشه بسوی مجاهدین درازبوده است.

اما بزرگترین نگرانی مردم امروزازمداخلۀ دستگاه نظام وشخص رئیس جمهوربرروند انتخابات است که طبعاً درحمایت شان ازکاندید مورد نظر، احتمال هرگونه تقلب ودستبرد، درآرای مردم پیش بینی میشود. کاریکه اوضاع رابسوی بحران وتشنجات مهارناشدنی قومی وسمتی کشانده وزمینۀ وراثت اقتدارارگ را درخانوادۀ کرزی ها، فراهم خواهد ساخت.

ازسوی دیگرکشیده گیهای جدی حامد کرزی با امریکا وکشورهای ناتو برسرامضای توافقنامۀ امنیتی وسرانجام احتما ل گزینۀ صفری امریکا که ایمپولسهای هشداردهندۀ آن اینک درتحویل دهی سلاحهای پیشرفتۀ امریکائی ازافغانستان به پاکستان وکاهش کمکهای مالی آن کشوربه افغانستان، بوضاحت قابل احساس است، سخت مایۀ نگرانی است،  اما آقــای کرزی با بی تفاوتی عجیبی میگوید « اگرامریکا میرود همین امروزبرود، بگذارند که ما وطن خودرا بدست خود آباد کنیم »  خدای من این چه منطقیست که دارد کشوررایکباردیگردرآتش جنگهای قومی به زمین سوخته تبدیل کرده، گروه  مهاجمان بدوی وتروریست را برسرنوشت مردم حاکم گرداند، چیزیکه حامد کرزی نقشۀ آنرا قبلاً درذهن وروان خود ترسیم کرده است.   

تفکرهرعقل سلیمی  پذیرفتن این خطررامصیبت بارمیخواند زیرا این رهکارغیرمنطقی درهمینجا خاتمه پیدا نمیکند بلکه درقبال خود زمینۀ رسیدن طالبان وحزب اسلامی حکمتیاررا درقدرت ملوک الطوایفی آیندۀ افغانستان هموارمیسازد.

ورنه قحط الرجالی اینگونه بیداد میکرد که درسایۀ رئیس جمهورخودکامۀ نظام ریاستی، بدون درنظرداشت حقوق افراد شایسته ومتعهد سایرملییتها، سالهاست مهره های نکتائی پوش طالبان وافراد تند رو حزب اسلامی درکلیدی ترین پستهای دولتی ازکابینه شروع تا والیان ولایات،  درحکومت فرمان میرانند ومهردارالخلافۀ ارگ به کریم خرم، فرد شماره یک حکمتیارتفویض میگردد.

هرچند براساس قانون اساسی آقای کرزی بارسوم کاندید انتخابات ریاست جمهوری شده نتوانست اما درصورتیکه پوتین واردرتعین جانشین خود آقای زلمی رسول، آنهم ازطریق دستبرد درآرای مردم که زمینه های تخنیکی آن قبلاً مهندسی گردیده، موفق بدرآید، بازهم سایۀ سنگین قدرت فرا دولتی او ازفراز ارگ کوچک شخصی اش برهمه امورمسلط خواهد بود وحکومت دست نشانده اش، درتصامیم مهم وبرنامه های کاری خود، بی تردید ازدهلیزسیاست گزاری کرزی عبور کرده  وهیچ کاری بی نظراو انجام نخواهد گرفت.

رسیدن به چنین نعمت سیاسی، آقای کرزی، درمجموع خانواده و تیم اورا ازهرگونه پاسخگوئی دربرابر مردم و یا باز پرسی درمحاکم قضائی مبرا خواهد ساخت وبمانند سایر بابا های ملت، افتخارات کاذب تاریخ چند روزی بنامش رقم خواهد خورد.

ازینجاست که جناب شان باامکانات گستردۀ قومی وهزینۀ بزرگ دولتی ازهیچگونه تلاش وتجسس ومداخلات آشکاردر کارزارانتخاباتی، بخاطرپیروزی دست نشاندۀ خود دریغ نمی ورزد.

درهمین تازه گیها ما دیدیم آقای کرزی بازهم بیک جرگۀ ویژۀ  تباری متوسل گشت. بالاتر از ۱۶۰ تن ازبزرگان قومی بیشترازدودمان درانی را درارگ ریاست جمهوری دعوت کرد تا ازبرادرش قیوم کرزی بخواهند که به نفع آقای زلمـی رسول (متعلق به اقوام درانی ها ) ازرقابتهای انتخاباتی دست بکشد تا مبادا اشرف غنی احمدزی ازکوچیهای غلجـــــائی قدرت را بدست آورد وبدینگونه سلسلۀ وراثت خانوادۀ درانی ازارگ جمهوری خاتمه پیدا کند. البته که این بزرگترین تشویش خانوادۀ آقای کرزی است. زیرا خصومت قوم درانی با غلجائی ریشۀ تاریخی دارد واینک امروزدربین این  دو کاندید، یکی ازقوم درانی ودیگری ازطایفۀ غلجائی،  تنشهای تاریخی آن یک باردیگردرصحنۀ انتخابات تازه گردیده و به کشمکشهای داغ قومی وسیاسی تبدیل گشته است.

روی همین منظوربود که حامدکرزی برادرخودرا ازطریق بزرگان قومی قانع ساخت تا به نفع زلمی رسول کنارآید و هردو درچوکات قوم درانی وسایرطیفها ونهادهای هوا داردولت، پیکارانتخاباتی راباهمه امکاناتی که دردسترس ارگ موجود است، مجددانه به پیش کشند.

پس ازان که حامدکرزی ازین دغدغه ها تاجائی خاطرش آرام وبه برنده شدن کاندید مورد نظرخوددرانتخابات ۹۳ ، یقین حاصل نمود، متعاقباً بفکرآوردن تغییرات درمتن قانون اساسی برآمد تا بدینوسیله اقتدارسیاسی خانوادۀ خودرا در نظام آینده نیزتضمین کرده باشد.

درینجا پرسش تعجب برانگیزی ذهن ملت را بخود میکشاند وآن اینکه جناب کرزی درطول بالاترازیک دهه که به آرزو های مردم مهرباطل زد، خود قانون شکن گردید وماهییت قانون اساسی رادرساختارنظام ریاستی فرد محوری، به ابزار ضربتی خود وتیم تمامتخواه خود مبدل ساخت، ولی امروز، آنهم که بعدچند هفتۀ دیگربه دوران بازنشستگی پیوند میخورد، چه اتفاقی رخ داده که به یکبارگی ازغم مردم خود ناراحت میشود، ازتغییرواصلاحات درقانون اسا سی لب به سخن می گشاید وطرح تعدیلاتی را درمتن ومواد آن لازمی میداند.

ولی طرح تغییری راکه آقای کرزی درمتن قانون اساسی پیشنهاد میکند وضاحت روشن ندارد که جناب شان روی کدام نقشۀ زیرزمینی خود، خواسته است تا تیررا به هدف نشانه گیرد.

مسـًلۀ آوردن تغییردرمواد قانون وتعویض ساختارنظام ازریاستی به پارلمانی، سالهاست در فریاد همه گانی نخبه گان سیاسی، نهادهای جامعۀ مدنی، احزاب پیشروجامعه، گروهای اپوزیسیون، حلقات دانشگاهی ورسانه ها، انعکاس یافته و سالهاست با اعتراض دادخواهانه، مبنی برضرورت نظامی متشکل ازسیستم  پارلمانی که یکی ازنیازمندیهای مبرم و مساعد مدیریتی،  درادارۀ کشوراست، فضای ارگ را، هرازگاهی به تهدید وانتقاد گرفته اند، اما با تاسف که نه تنها به این داعیۀ ملی وقعی گذاشته نشد، بلکه حامد کرزی شخصاً این صدا هارا درموقعش خشکانده وآنرا با الفاظ اغواگرانه و تبعیضی، بمثابه یک حرکت برخاسته ازبرنامه های سیستم فدرالی وتجزیه طلبی عدۀ ازفرماندهان جبهۀ شمال تعبیرکرد ودر اذهان عوام الناس، واقوام مفتخوارکشورآنرا کارگذاری نمود.

اکنون خودش بنا برمنافع خانوادگی وحفظ اقتدارسیاسی درنظام آیندۀ کشور، ازنقشۀ تغییرقانون اساسی حرف میزند و اصرارمیورزد که دراکثرمواد قانون اساسی، خلاهائی موجوداست که به بازنگری وتغییرضرورت دارد.

حال دیگرواضح است که رئیس جمهور درآخرین نفسهای سیاسی خود چه میخواهد ؟ بلی اونقشۀ تغییرقانون اساسی را  به دلایل مختلف، ازجمله این سه مورد مهم،  درسرمی پروراند :

  ــ  گذار ازسیستم نظام ریاستی به ساختار پارلمانی ، تا درتشکل دولت، نقش حکومت برجسته شده،  نخست وزیر یا صدراعظم درراس ادارۀ آن قرارگیرد. به اساس گزارشهای تائید ناشده، قیوم کرزی بشرطی ازنامزدی خود دست کشید ودرکنارزلمی رسول قرارگرفت که درصورت پیروزی او درانتخابات باید درگام نخست ساختاردولت ازریاستی به پارلمانی تغییریابد وقیوم کرزی درراس حکومت تکیه زند.

  ــ  با افزودن مادۀ جدیدی درقانون، حامد کرزی با امتیازات افتخاری بحیث زعیم شایسته وقهرمان بازنشسته، درالقاب  بابای ملت ویا  به کلام واضحتربابای قبیلۀ درانی،  درارگ ریاست جمهوری به منزلت برسد وسیطره اش برهمه امور جاری باشد.

   ــ  گروه طالبان درچوکات ادبیات نوینی، درمتن قانون اساسی تعریف گردیده  وسهم شان دردولت آینده با امتیازات بلندی که حتا حقوق شهروندی سایرملییتهارا تحت الشعاع قراردهد، تسجیل گردد، آنگونه که حامد کرزی درطول ده سال درین راستا سروسینه سائید تا برادران طالب را به مصالحه با دولت خود جذب کند اما دراخیربمانند سایرکارکرد هایش، جز ناکامی وخلسۀ روانی،  دست آورددیگری نصیبش نگردید. حتا درهمین حادثۀ خونباراخیر، با وجود آنکه مسـوؤلیت حمله برهوتل سرینا را طالبان بدوش گرفتند اماحامد کرزی گفت،  این کارطالبان وگروه حقانی نیست بلکه کارشبکۀ استخبارات جهانی است.

با این فضیحت کلام، آقای سپنتا مشاورامنیت ملی رئیس جمهورنیزگفته های آقای کرزی را تاکید نموده اعلام داشت : یافته های ریاست امنیت ملی نشان میدهد که این حملۀ هراس افگنانه برهوتل سرینا مستقیماً ازسوی استخبارات بیرونی سازماندهی گردیده است. اعلامیۀ که طالبان را درین حادثۀ وحشتناک، مبرا ازگناه و درموقف فرشته گان خدا برچسپ میزند. خدای من این چگونه خاک پاشی به چشم مردم است که جناب سپنتا هم بپاس خوش خدمتی، برگفته های ولینعمت خود مهرتائید میگذارد.

 خوب بیاد داریم که همین آقای سپنتا باری دریکی ازصحبتهای خود گفته بود « اگرطالبان مزدور بیایند ودرقدرت سهیم شوند، آنوقت من شرمسارتاریخ خواهم بود»   بلی امروزهمان داغ شرمساریهاست که برجبین ووجدان اکثر انسانهای جامعۀ ما، ذلت خودرا ماندگار برجا میگذارد.

درصورت پیروزی زلمی رسول تنها سیطرۀ سیاسی قوم درانی دروجود خانوادۀ  کرزی ها کماکان ادامه خواهد داشت، دیگرکدام تغییروتحولی درحیات سیاسی واقتصادی مردم وزیربناهای تمدنی کشوردرتوان او، وتیم کاری او که مسلماً از همان چهره های به بیعت رفتۀ دولت آقای کرزی وخاندان تاریخ زدۀ سلطنتی خواهند بود، پیش بینی شده نمیتواند. زیراهمین آقای زلمی رسول بودکه مدت پنجسال دروزارت خارجه بدون کدام دستاوردی درنظام ناکام کرزی با مصلحت نگریهای و طالب پروریها کارکرد و دراخیرهم به اشاره وحمایت مستقیم رئیس جمهور، کاندید انتخابات ۹۳ گردید.

ولی آقای کرزی که در هویت  شیر مازندران، قامت برافراخت و سرانجام هیچکارۀ میدان برآمد، آیا دست نشاندۀ بیچارۀ اوچگونه خواهد توانست کشتی شکستۀ به میراث ماندۀ یک نظام فاسد را ازینهمه توفانهای خطر، بسلامت کشیده  و به ساحل نجات رهنمونی کند ؟

                                     

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا