مبارزات انتخاباتی و تهدید تقلب
اخیراً، به اخبار تلویزیون گوش میدادیم. گوینده، خبری در مورد زمان آغاز رقابت های انتخاباتی داشت: ‘به تاریخ ۱۳ دلو ۱۳۹۲ مبارزات انتخاباتی رسماً آغاز میگردد’. با شنیدن این خبر تبسم معنیداری بر لبانم نقش بست؛ با خود گفتم: عجب مردم خوشباور و سادهدلی داریم و عجب نامزدانِ خیالباف و ذهنگرائی! که خود را مصروف گلونپارگیها و وعدههای ‘این خواهم کرد و آن خواهم کرد’ میسازند. از خود پرسیدم که چرا با این بدبینی به انتخابات افغانستان نگاه میکنم؟ باید خوشبین باشم. دلیل خوشبینی هم اینکه: ما ادارهای به نام “کمیسیون مستقل انتخابات” داریم و همچنان، کمیسیونی بنام “کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی” داریم و علاوه بر آن، مردمی خسته و زخمی از جنگ داریم که دیگر تحمل بیقانونی و خُودسری را نخواهند داشت. ازین رو، امیدواری زیاد است که افغانستان صاحب یک رئیس جمهوری طبیعی و قانونی شود. با خود گفتم: ای کاش همینطور شود که همه چیز طبق خواست مردم افغانستان به انجام رسد. اما حقایق و تجارب، رفتار و کردار رییس جمهوری کرزی به این میرساند که حرف خوشبینی تا زمانیکه آقای کرزی در کرسی ریاست جمهوری تکیه زده باشد، نمیتواند در میان باشد. مواردی که شک و تردید را در روند سالم انتخابات تقویه میکند در ذهنم چنین پیچید:
۱- چگونگی تشکیل کمیسیون مستقل انتخابات: ما دیدیم که از جمع سازمانهای اجتماعی و احزاب و گروه ها یکتعداد به عضویت کمیسیون معرفی گردیدند. فهرست معرفی شدهگان نزد آقای کرزی رفته و آقای کرزی از تمام این فهرست شماری را گلچین و منظور نمود. احتمال زیاد بر این میرود که آقای کرزی با تیمش، پروسه گزینش اعضای این کمیسیون را زیر نظر داشته و توانسته باشند حداقل شماری از اشخاص مطلوب خود را بحیث اعضای کمیسیون انتخابات تعین کنند. اگر استقلال کمیسیون مستقل انتخابات منظور می بود، باید اعضای کمیسون مستقل انتخابات از طرف سازمانهای اجتماعی و احزاب و ایتلافها انتخاب میگردید، یعنی پروسه انتخاب اعضای کمیسیون مستقل انتخابات در بیرون از دولت ختم میگردید و صرف جهت منظوری به رییس جمهور فرستاده می شد.
۲- تجارب انتخابات قبلی: در انتخابات گذشته ما دیدیم که آقای کرزی با کلانکارهای اقوام، با هر یک جداگانه تعهد نمود که به او رای جمع آوری کنند، و او به هر کدام آنها رشوت های کلان به ویژه سهمیه پستهای حکومتی مانند معاونیت ریاست جمهوری، وزارت، سفارت و وغیره را خواهد داد. ما همه شاهدیم که چنین شد. حتی آقایان محمد محقق و عبدالرشید دوستم علناً در مطبوعات از عدم صداقت و پابندی به تعهد امضا شده آقای کرزی از وی گلایه و شکایت نمودند. اگر ما در افغانستان مردم پرشور و نخبگان وفادار به آرمانهای مردم افغانستان و پارلمان مردمی و قوه قضائیه باوجدان و با ایمان می داشتیم، در همان زمان آقای کرزی محاکمه و بجزای عملش رسانده میشد. بدلیل اینکه، دادن رشوه از ظرفیتهای رسمی برای مقاصد شخصی، معنای بهرهگیری از پول بیت المال به نفع شخصی را دارد. با وجود اسناد و مدارک فراوان تقلب و رشوه و سوء استفاده از امکانات دولتی توسط آقای کرزی، ما هیچ واکُنش جدی را شاهد نبودیم، آب از آب تکان نخورد.
۳- بی احترامی و پشت پا زدن به فیصلۀ لوی جرگه مشورتی: ما شاهد هستیم که آقای کرزی با سرزوری و قٌلدُریبیسابقهی لویه جرگه را فراخواند. این لویه جرگه با در نظر داشت اوضاع افغانستان و منطقه، با اکثریت قاطع آراء به امضای پیمان امنیتی با امریکا رای مثبت داد. حتی حضرت صبغتالله مجددی که سِمت ریاست لویه جرگه را بعهده داشت از آقای کرزی با اصرار خواست که به فیصله مردم افغانستان احترام بگذارد و آن را امضاء نماید. ولی ما تا حال بهانه تراشی ها، ترفندها و خودسری و لجاجت آقای کرزی را شاهد هستیم. در حالیکه در صورتعملی شدن گزینهی صفر از سوی امریکا، امکان آن می رود که افغانستان توسط طالبان اجیران آی اس آی پاکستان اشغال شود.
۴- وغیره…
حالا ببینید، کسیکه به همه مسایل از دریچه منافع شخصی و گروهی خویش نگاه کند، به فیصله جرگه مشورتی پشت پا بزند، به توصیه ها و درخواست عاجزانه استاد و پیر خود وقعی نگذارد، حتی با ولینعمت خود که او را دو بار برتخت ریاست جمهوری نصب نموده باشد، چانه زند و پرخاش نماید و دشمنان مردم افغانستان و اجیران استخبارات پاکستان را با کلوخ چشمی برادر بخواند، با این کرکتر و فطرت که اختیارات نامحدود قانونی را هم در اختیار داشته باشد، هرگز اجازه نخواهد داد که مردم افغانستان کسی را بر خلاف خواست او بحیث رئیس جمهوری کشور انتخاب نمایند.
باید درک کرده باشیم که چرا آقای کرزی، آقای داودزی را بحیث وزیر داخله معرفی و مقرر نمود. آقای داودزی، یار و همدست آقای کرزی می باشد؛ چنانچه بکس های مملو از دالر رشوه رئیس جمهور سابق ایران از طریق او به آقای کرزی تسلیم شده بود.
پس با دیدن و تجربه کردن چنین حقایق و شواهد زنده، اگر نامزدان انتخابات ریاست جمهوری باز هم خود را بازی میدهند و امیدوارند که شاید چانس خدمت کردن برای افغانستان را بیابند، معلومدار که یا گنگس هستند و یا خود را بازی میدهند. تجارب و حقایق و شواهد این باور را تقویه می کنند که رئیس جمهور آینده را قبلآ آقای کرزی نشانی نموده است. حتی شاید به بدترین حالات آقای کرزی پیشبین بوده، چند نامزد احتیاطی را نیز منحیث ذخیره در نظر گرفته باشد. پس لازم است آن عده از نامزدانِ که خود را در فهرست آقای کرزی نمییابند، از همه اولتر متحداً در راه پیدا کردن میکانیزم جلوگیری از تقلب و مداخله حکومت در امور انتخابات دست بکار شوند و راه و چارۀ عملی و میکانیزم مانع کنندۀ را بسنجند و پیشنهاد نمایند.
والله اعلم و با الصواب.