خبر و دیدگاه

کرزی به دنبال آدرس، گناه کبیره یا اختلاف سلیقه

بیش از دو هفته از ترور استاد برهان الدین ربانی میگذرد. استاد رفت اما ترورها و دسیسه ها ادامه دارد. طالب های جنایت کار در تبانی با استخبارات پاکستان در طول یک هفته طبق دستور باداران خویش به ادامه سیاست قبیلوی خود ادامه میدهند. سیاست تضرع چندیست که قربانی میگیرد. خون یک شهید نمی خشکد که دیگری قربانی تروریزم میشود. این سیاست یک طراحی بسیار زیرکانه ای بوده ده سال قبل در آغاز نظام جدید ریخته شده ویکی پی دیگر تطبیق میگردد.

ترور استاد ربانی نقطه اوج وحشت و بربریت جنایت کاران را به نمایش گذاشت و نشان داد که سیاست تضرع و صلح یک جانبه آنهم با جنایتکاران و آدمکشان حرفوی بی معنی است . این واقعا که یک توطیه است این در حقیقت قربانی نمودن و ریختن خون هزاران انسان در پای ترورستان و غلامان بیگانه است.

 بعد از ترور برهان الدین ربانی که گفته میشود توسط فرد پاکستانی انجام شده است دیگر سیاست گفتگو با گروهای ترورستی را به طور قطع منتفی نمود. فشار های سیاسی ازدرون  بردولت افغانستان به پیمانه بسیار وسیعی افزایش یافت و کرزی را متقاعد ساخت که صلح یک جانبه صلح نیست بلکه لگدمال شدن در قدم های غلامان بیگانه است.

از آنطرف حمله بر سفارت آمریکا حمله بر خاک آنکشور تلقی شد. دولت آمریکا واکنش شدید نشان داد و برمبنای اطلاعات دقیق استخبارانی آنکشور شبکه حقانی در تبانی و حمایت صریح اداره استخبارات پاکستان متهم شناخته شد.

مداخلات پاکستان در حمله بر سفارت آمریکا و ترور استاد ربانی متوقف نشد بلکه. متعاقب به این حملات به حمله راکتی به کنر و نورستان متوسل شد و هزاران راکت را به این دوولایت سرحدی شلیک نمود.

آقای کرزی بادر نظرداشت این تحولات  اعلان نمود که سیاست صلح در بدل خون بی نتیجه است و ترورست مرد صلح نیست، گفتگو باید با دولت حامی ترورست صورت گیرد نه با خود ترورست.

اما خامی و ناپختگی سیاست های دولت کرزی در طول ده سال هنوز هم شک و تردید های فراوانی را بجا گذاشته است که مبادا گفته های دولت در حد ادعا و شعار باقی بماند و جنبه عملی پیدانکند.

ضعف ساختاری وسوء مدیریتی دولت حضور ترورستان را به آستان ارگ کشانده است. توطیه ، دسیسه و ترور مانند موریانه تاروپود این دولت را کاویده است. دستگیری افراد دانشگاهی(اگرحرکت سیاسی نباشد) بلاخره نقطه عطف دیگری را در توطیه چینی ترورستان نشان داد.

به عقیده بنده اگرحضورترورستان را درآستان ارگ با توجه به فشارهای گسترده به پاکستان سیاسی نشماریم، در آنصورت باید گفت که جنگ اعلان نشده ای از طرف پاکستان علیه مردم ما آغازشده است.

یکی از عواملی که میتواند افراد دانشگاهی را به شبکه های ترورستی سوق دهد و در صدد برانداختن نظام کنونی باشند نگاه و اندیشه مطلقه گرایی و فاشستی این صنف تحصیل کرده است. آنها حضور سایر اقوم را در رده های بالایی دولت تحمل نمی کنند. دها باردیده شده و از طریق رسانه ها گفته شده که دولت با دادن امتیاز به دیگران حضور ما را در قدرت کاهش داده است. اکثریت باید در محوریت قرارداشته باشند و سایرین که اقلیت ها باشند در پیرامون اکثریت عمل نمایند. در حوزه دانشگاهی بیشتر مفکوره های فاشستی از جانب اکثریت کاذب حاکم بوده  است. این بار فاشیزم به کمک تروریزم تلاش دارند تا قدرت مطلقه را بدست آرند.

تیوری ترور و توطیه حالا به حدی پیچیده شده که گِره تازه ای را بر گِره ها قبلی افزوده است. نفوذ شبکه های ترورستی وجذب افراد تحصیل کرده به شبکه های ترورستی زنگ خطردیگری است که نواخته شده است. سالها قبل حضور جاسوس در درون نظام آن هم در رده های بالای دولت اززبان شخص اول کشور شنیده شد اما بنابر ملحوظات سیاسی و سلیقه ای از افشاء آن خود داری صورت گرفت. ضعف و ازهم پاشیده گی نظام به حدی رسیده که میتواند ترورست را وارد ارگ سازد.دولت کنونی با وجودهمه امکانات نتوانسته یک سیاست خارجی مدون داشته باشد. نتوانسته یک ارتش با انگیزه داشته باشد. نتوانسته تعریفی از دوست و دشمن داشته باشد. نتوانسته یک پولیس کار آزموده داشته باشد . نتوانسته یک ارگان استخباراتی توانا داشته باشد که فاجعه را قبل از وقوع آن خنثی کند و بلاخره در سایر عرصه ها مانند قضاء ، اشتغال زایی، آموزش و پرورش و …و در نهایت  نتوانسته نظامی بسازد که مردم باورمند به آن باشند. با این وضیعت داخلی که سراسر با سوء مدیریت همراه است، امکان ورد جاسوس ،ترورست در همه امورات دولتی بعید نیست و حتی فروپاشی نظام را هم به همراه خواهد داشت.

با تاسف دیده و شنیده شد که آقای کرزی دوباره اعلان  کرده  به دنبال آدرس طالب ها  و گفتگو با آنها شده است. این مسله میرساند که کرزی صاحب از یک سو میخواهد شعله خشم طرفداران آقای ربانی را فرو نشاند و از طرف دیگر برادران ترورست خود را نیز از دست ندهد. از یک سو اعلان میکند که با ترورست ها مذاکره نمی کند بلکه با حامیان ترورست که دولت پاکستان باشد مذاکره خواهد کرد اما روز بعد اعلان میکند که اگر آدرس ترورستان را پیدا کند با آنها مذاکره خواهد کرد. من فکر میکنم که این یک فکر شیطانی و بسیار خطر ناک است. این فکر ریشه در تداوم قتل های زنجیره ای دارد و کرزی نمی تواند پروژه قتل نخبگان را تعطیل نماید. من فکر می کنم شیطنت را از کرزی و تیم آن باید آموخت. در اوج هیاهوی ترور استاد ربانی طالب ترورست است ، زمانیکه آتش خشم فرونشست و چند صباحی گذشت دوباره به اصطلاح، همان خرک است و همان درک.

پشنهاد مذاکرده و یافتن آدرس ترورستان به وضاحت نشان دارد که طرحریزی قتل ریس جمهور هم ممکن یک دسیسه باشد. که میخواهند ترور را با توطیه  معاوضه نمایید و به نحوی از انحاء گرانگاه مسله را تغیر دهند. یکی از عواملی که میتواند شک و تردید را در نحوه کارکرد ها، موفقیت ها و ناکامی های اداره استخباراتی کشور نشان دهد ناکامی های پیاپی آن در خنثی سازی حمله های ترورستی به شهر کابل و جان نخبگان کشور است ولی از سوی دیگر دستگیری یک باند ترورستی که میخواستند ریس جمهور را ترور نمایید خود سوال برانگیز است.

از یک سو گفته میشود که طالب ها مزدور های بیگانه یعنی پاکستان اند که بدون حمایت آنها حتی یک روز هم به فعالیت های خویش ادامه داده نمی توانند ولی از سوی دیگر در صدد یافتن آدرس ترورستان اند و میخواهند با ترورستاها مذاکره کنند.

 جناب کرزی صاحب ، آدرس ترورست ها را عصمت الله نام برای شما توضیح داده که در کجا است ازکجا آمده بود و حاوی پیام چه کسی بود. برای جناب کرزی دیگر چه نوع آدرسی نیاز است؟ شواری کویته، شورای وزیرستان، شورای پشاور و دها شورای دیگر که در آنسوی مرز فعالیت داردند خود گواه بر آدرس این تروستان است. من از آقای کرزی سوال دارم که ملا عصمت الله از کدام آدرس با شما تماس گرفته بود؟ ملا عصمت الله کی بود؟ نوار ایشان حاوی چه پیامی بود؟

این نوع سیاست های موضعی ، مقطعی و بلاخره واکشنی را درمقابل ترورست و جنایتکار گناه کبیره آقای کرزی خواند یا اختلاف سلیقه وی؟ کسانیکه جز خراب کاری و خلاف ورزی و دشمنی با مردم به چیز دیگری نمی اندیشند و به طور متواتر و مکرر جنایت میورزند چه سیاستی باید اتخاذ کرد؟

زمانیکه استاد ربانی به قتل رسید باب گفتگو با طالب مسدود میشود ودیگر شک و شبهه ای باقی  نمی ماند که طالب مزدور بیگانه و ترورست است و باید با حامیان ترورست مذاکره کرد. وقتی یک هفته بعد توطیه ترور ریس جمهور به رسانه ها پخش میشود بلافاصله کرزی اعلام میکند که اگر طالب ها آدرس مشخصی داشته باشند او حاضر به مذاکره با آنهاست.

این جا سوال پیدا میشود که چه رابطه ای میان ترور و توطیه موجود است؟

وقتی طومار دسیسه و ترور به درون ارگ میرسد به اصطلاح عام باید خود را جمع کرد. سیاست صلح دربدل خون که ظالمانه تعداد زیادی از نخبگان مارا به کام مرگ برد از ابتدا کج بناء نهاده شده بود. و امروز باید برای همیش دروازه شورای عالی صلح را مسدود نمود و راه دیگری را در پیش گرفت که در خور عملکرد ظالمانه و جنایتکارانه ترورستان است. مقوله پایان هرجنگ ازطریق گفتگو و صلح میسرخواهد بود  را نباید زیاد جدی گرفت . برای اینکه در طول تاریخ دیده شده که پاره از خشونت ها ، جنگ ها با غلبه ازطریق زور بر دشمن پایان یافته است.

حالاکه جامعه جهانی به ویژه آمریکاه از سوء نیت، فریبکاری و دست داشتن پاکستان در ادامه جنگ و ترور آگاه شده است، بهترین فرصتی است برای زمامدان کشور که از فرصت پیش آمده حد اکثر استفاده را نماید. سیاست کشتی نرم با آمریکا را باید کنار گذاشت  و به دنبال سیاست کٌشتی کج با پاکستان بود. پاکستان باید تحت فشار سیاسی شدید قرار گیرد تا از تجاوز، دهشت افگنی و ترورنخبگان و مردم عام کشور ما دست کشیده و راهی را پیش گیرد که واقعا به صلح بنجامد. این یک واقعیت روشن است که افغانستان به تنهایی نمی تواند با وضیعت موجود کاری را پیش ببرد. اما این را میتواند که در منافع غرب منافع کشور خود را جستجو نموده و از فرصت پیش آمده حد اکثر استفاده را نماید.


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا