خبر و دیدگاه

دوستی با هند، برادری با پاکستان؟

نخستین پیمان استراتژیک افغانستان با یک کشور خارجی در حالی به امضا رسید که منطقه به شکل بی‌سابقه‌یی درگیر منازعات و مناسبات تنش‌زای سیاسی و دیپلماتیک شده است. آغاز این تنش‌ها، به موضع‌گیری‌های پاکستان در قبال مبارزه با تروریزم برمی‌گردد که در مجموع، جامعه‌ی جهانی را نسبت به عملکرد دوگانه‌ی این کشور به شدت متأثر کرده است.

ایالات متحد امریکا در حال بازنگری سیاست‌های خود در برابر این کشور است و با انتقادهای شدید تلاش دارد که پاکستانی‌ها را به برچیدن پایگاه‌های گروه‌های تندرو و مخرب وادار کند.

موقعیت سیاسی پاکستان در حال حاضر، بدتر از هر زمان دیگری است و این کشور سعی دارد با رویکردهای فریبکارانه، برخی از کشورهای منطقه را به حمایت از خود بکشاند. سفرهای مقام‌های پاکستانی به روسیه، ایران و چین نشان می‌دهند که این کشور متوجه وضعیت متزلزل خود در منطقه شده، ولی نمی‌خواهد

به آسانی شکست سیاست‌های خود را بپذیرد. البته در این میان، افغانستان با امضای پیمان استراتژیک با هند، وارد مرحله‌ی تازه‌یی از مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی خود شده و بدون شک در کنار امتیازهایی که این‌گونه مناسبات می‌توانند داشته باشند، آسیب‌هایی را نیز متوجه کشور می‌سازند.

هرچند مقام‌های پاکستانی از بی‌تأثیر بودن امضای این پیمان سخن گفته‌اند و رییس‌جمهور کرزی هم در کنفرانس خبری خود در هند تلاش کرد که با برادر خواندن پاکستان، این کشور را متقاعد کند که امضای پیمان استراتژیک با هند، منافع پاکستان را با خطر مواجه نمی‌کند؛ ولی به نوشته‌ی رویترز از حالا پاکستانی‌ها در فکر چاره‌جویی و تلافی این وضعیت هستند.

افغانستان نخستین پیمان استراتژیک را با کشوری به امضا رساند که دشمن عنعنه‌ای پاکستان در منطقه به شمار می‌رود و بارها پاکستانی‌ها از نفوذ هند در افغانستان هشدار داده‌اند. پاکستان وقتی حضور غیرنظامی هند را در افغانستان برنمی‌تابد و نسبت به نمایندگی‌های سیاسی این کشور در افغانستان چنین حساس است، چگونه می‌تواند امضای پیمان استراتژیک را در تقابل با منافع خود تعبیر نکند؟

پاکستان در واقع قربانی سیاست‌های نظامی‌گرانه‌ی خود در منطقه شد که تلاش می‌کرد همچنان به عنوان «ژاندرام» در مناسبات منطقه‌ای باقی بماند.

پاکستان فراموش کرده که حدود دو دهه می‌شود که جهان با جنگ سرد وداع گفته و این کشور نمی‌تواند نقشی را که در سال‌های جنگ سرد داشت، همچنان داشته باشد. بهترین نمونه‌ی شکست این سیاست، در مبارزه با تروریزم و بنیادگرایی مذهبی خود را نشان داد که نمی‌توان با بی‌ثبات‌سازی منطقه، همچنان به هژمونی در مناسبات قدرت ادامه داد.

پاکستان در یک دهه‌ی گذشته، بدترین موضع‌گیری را در قبال افغانستان از خود بروز داد. این کشور دقیقاً تلاش می‌کند که از ضعف افغانستان به عنوان حربه‌یی برای باج‌گیری از غرب و مداخله در امور داخلی کشور ما سود ببرد.

اما حالا دیگر آب‌ها از آسیاب افتاده و این کشور خود به همان چاله‌یی افتاده که آن را برای افغانستان حفر کرده بود. غرب در حال حاضر به شدت نگران خطر پاکستان شده و می‌داند که موجودیت سلاح‌های هسته‌ای در کشور بی‌ثباتی چون پاکستان، می‌تواند به تهدیدی جدی علیه منافع آن تبدیل شود.

برخی از تحلیل‌گران غربی حتا پاکستان را خطری جدی‌تر از ایران برای خود توصیف کرده و مدعی شده‌اند که این کشور به آسانی می‌تواند دست به استفاده از سلاح‌های اتمی ببرد. به همین دلیل پاکستان تلاش می‌کند که مناسبات امریکا و افغانستان بر سر مسایل استراتژیک منطقه، تنش‌زا باقی بماند و پیمان استراتژیک میان دو کشور که احتمال ایجاد پایگاه‌های نظامی امریکا در افغانستان را فراهم می‌کند، به نتیجه نرسد.

اما افغانستان با امضای نخستین پیمان استراتژیک با دشمن منطقه‌ای پاکستان، این کشور را دچار بهت‌زدگی کرد و بدون شک، اثرات آن را می‌توان در روزهای آینده، هم در مناسبات سیاسی و هم در ناامنی‌های افغانستان، شاهد بود. ولی آیا راه دیگری هم برای افغانستان وجود داشت؟ آیا بازهم باید به سیاست تضرع و التماس با پاکستان ادامه می‌داد؟

بدون شک که پاسخ آن، منفی است و نه تنها که تغییر در سیاست‌های کشور از امروز، بلکه از آغاز مداخلات پاکستان در امور داخلی ما به عنوان یک ضرورت مطرح بوده است. اگر ده سال پیش افغانستان با روحیه‌ی فعلی در مناسبات خود عمل می‌کرد، بدون تردید که این‌همه مشکل فراراه کشور در عرصه‌ی امنیت و بازسازی وجود نمی‌داشت.

از سوی دیگر، امضای نخستین سند استراتژیک با یک کشور قدرتمند در منطقه، به هیچ صورت بازنگری در سیاست‌های داخلی و وارد کردن تغییرات و اصلاحات را منتفی نمی‌سازد. افغانستان همگام با تغییر در سیاست‌های منطقه‌ای خود، به خانه‌تکانی شدید داخلی هم نیاز دارد.

هنوز عناصر و افرادی در درون دستگاه نظام به عنوان ستون پنجم دشمن برای استخبارات بیگانه فعالیت می‌کنند و این موضوع می‌تواند به‌شدت به کشور آسیب بزند.

نفوذ آی اس آی در ارگ ریاست جمهوری، موضوعی پوشیده نیست و از دیرزمانی به عنوان یک خطر گوش‌زد شده است. بازداشت یک گروه تروریستی از دانشجویان و استادان دانشگاه کابل که یک محافظ ریاست‌جمهوری هم شامل آن‌هاست، نشان می‌دهد که آی اس آی چقدر در درون نظام نفوذ دارد.

و سخن آخری این‌که متوجه سیاست‌های پاکستان در قبال افغانستان باید بود؛ زیرا این کشور همانند یک مار زخمی پس از این می‌تواند بسیار خطرناک باشد. در سیاست برادری وجود ندارد، همان‌گونه که در طول این سال‌ها پاکستان ما را برادر خود ندانسته است.

___

برگرفته از ماندگار


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا