خبر و دیدگاه

صلح با طالبان یا پاکستان؟

karzia_zardari_conf

هفته گذشته بخصوص اوایل ماه  اکتبر ۲۰۱۱ هفته تقویت مورال دولت افغانستان  بحساب میاید شهادت جانگداز پروفیسور استاد برهان الدین ربانی بدست خفاشان تاریک اندیش لرزه و پس لرزه هایی را به میان آورده که اکثر موازنه ها را بی موازنه کرده. درین روز ها علاوه از رئیس جمهور افغانستان که خواستار مذاکره با پاکستان است ، نه با طالبان ، رهبران جهادی ، و شخصیت های مطرح کشور نیز با این عقیده اند که ، با پاکستان باید حساب و کتاب شود ، نه با طالبان بدون صلاحیت و صلابت. سخنان هفته گذشته جنرال مایک مولن امریکایی که گفته است گروه حقانی را ISI رهبری و سمت دهی می کند ، لرزه به اندام زمامداران پاکستان انداخت بلاخره وزارت خارجه ما هم بیدار شد و در شورای امنیت ملل متحد شکایت نامه خویش را از دست مداخله پاکستان تقدیم آن شورا کرد که بدون نتیجه مطلوب نخواهد بود. درهمین مقطع میخواهم یاد آوری نمایم که تصامیم اخیر رئیس دولت مبنی بر مذاکره با پاکستان ، نه با طالبان کتله های بزرگ مردم را متمائل به دفاع از سیاست های حاکمیت ساخته است، سیاست هایی که باید قبلاً اتخاذ می شد.

.ازانجائیکه طرح سیاست مذاکره با طالبان از طرف آن گروه صادقانه نبود ، بدون تردید مردم افغانستان و قتل های زنجیری ، قربانی این بازی های نا عاقبت اندیشانه  غیر عملی  بوده است. طی یک سالی که خود شاهد صحبت ها و باور های اعضای شورای عالی صلح در مورد مذاکره و مفاهمه با طالبان بوده ام ، بار بار با خود می گفتم  اگر سیاست وفرهنگ طالبی والقاعده شایسته صلح وآشتی است ، پس به عملیات نظامی کشور های جهان با وعدۀ ارسال نیروی بیشتر به افغانستان چه نیاز است. از شعار های دوگانه جامعه جهانی شورای عالی صلح  ودولتمردان افغانستان فهمیده میشد که ، ایشان در مورد مبارزه با فرهنگ طالب والقاعده نه شناخت دارند و نه  استراتیژی ثابت ومشخص ، باید زمامداران ما می دانستند که طالبان برعلاوه اینکه در تصمیم گیری ها مستقل نیستند ، مشارکت را نیز هرگز نمی پذیرند.

 برخی ها فکر می کردند که مذاکره ومصالحه با طالبان راه را بسوی صلح وآشتی وامنیت کامل باز خواهد کرد ، فرضیه که قطعا عملی نبود. شناختی که من از طالبان دارم طالبان مشارکت سیاسی را نمی پذیرند ، ایشان اصول دموکراسی ، آزادی بیان ، وحقوق بشر را مقوله های کفر آمیز می پندارند. آنها تنها نظام امارتی را می پذیرند که فرمانش بعد از آیات قرآن قدسیت دارد وباید عملی شود. لذا طالبان طرفدار نظام دکتاتور قاطع زیر فرمان یک شخص بنام امیر المومنین اند وعدۀ گمان میکردند ، با تقسیم پست های دولتی طالبان تن به صلح وسازش میدهند ، رهبران و مردم افغانستان را نمی کشند ، حرفیکه تعبیر عملی نداشت.  گرچه اعضای ستون پنجم در داخل نظام بخاطر آوردن طالبان زحمات زیادی کشیده اند و این پروژه هنوز کارش دوام دارد.

طالبان سیستم را قبول ندارند ، برخی گمان میکردند اگر پست های وزارت دفاع وداخله به طالبان تعلق گیرد ایشان در کنار دولت قرار میگیرند، نه خیر آنها میخواهند نظام وسیستم خودرا داشته باشند وتشکیلات هم به سیستم که خود شان میخواهند طالبان در مجموع سیستم فعلی را از بنیاد قبول ندارند، لذا در مسئله صلح ومذاکره با طالبان دادن امتیازات نسبی مطرح نیست، بلکه مسئله دادن اختیار کل کشور و نظام  مطرح است ، وباز هر کس  بخواهد در پهلوی طالبان قرار گیرد با قبول شرایط ، میتوانند در پهلوی ایشان قرار گیرند. همین حالا عدۀ زیاد در درون نظام طرفدار نظام به سیستم طالبان اند هر چند با غربی ها هم سر می جنبانند. اما أهداف اصلی ایشان را طالبان بر آورده میسازند همان است که طالبان در جریان تمام فعالیت های دولت قرار دارند ، و  روزانه به طالبان راپور کاری می دهند ، و برای قتل های زنجیری زمینه سازی می کند. گرچه شعار صلح با طالبان پدیده  تازه ای نیست.

 این  موقف گیری های ضد ونقیض دولت در مقابل طالبان ، میرساند که در درون نظام کسانی هستند با راه انداختن این درامه های دروغین میخواهند نشان دهند طالبان آماده مذاکره اند اما دولت از موقع استفاده نمیکند در حالیکه حقیقت چیزی دیگریست که طالب نه صلاحیت مذاکره را دارند ، و نه بدون پاکستان تصمیم گرفته می توانند. حالا که دولت افغانستان مصمم است و با عامل اصلی یعنی پاکستان مذاکره کند ، حرکت عاقلانه است  اینکه این حرف تا چه حد شوخی ویا جدیست بمقام ریاست جمهوری و شورای عالی صلح ارتباط دارد دولت افغانستان و شورای عالی صلح باید از اول می دانستند که طالبان از کجا تمویل وتجهیز میشوند؟ آیا آمریکا وجامعه جهانی پیش از اظهارات جنرال مایک مولن  نمیدانستند که طالبان از کجا تمویل میشوند.اگر از طرف به ظاهر متحدین آمریکا یعنی پاکستان و سعودی یا جای دیگری  تمویل میشوند پس بهتر است آمریکا در عمل این بازی موش وگربه را کنار میگذاشت.  واگر از طرف مخالفین آمریکا تقویه میشوند مانند ایران وسوریه وغیره پس بهتر است آمریکا شعار تهدید ایران وسوریه را کنار بگذارد وقتی آمریکا وناتو توانای مقابله با گروه ها وافراد مورد حمایت مخالفین خودرا نداشته باشند پس چگونه میتوانند کشور های حامی تروریسم را سر کوب کنند.

 اگر جنگ ناکام و مذاکره در راه آوردن  صلح با پاکستان  نا ممکن است درآنصورت گزینه تسلیمی با دشمن مطرح میگردد گرچه می دانم  در حال حاضر این سر زمین سر زمین صلح وتسلیمی وآشتی نیست.جنگ با این شیوه در مقابل طالب والقاعده ناکام ، وصلح با این تمامیت خواهی پاکستان با آن  نا ممکن است. جنگ های دیگر نا اعلان شده ای داخلی و خارجی در انتظار مردم ماست جنگ وحشتناکتر از گذشته .تاریح این سر زمین بخون جنگ های خانمان سوز داخلی  رقم خورده است و بدون همکاری همه جانبه ملت شریف افغان هیچ چیزی به سرمنزل مقصود نخواهد رسید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا