خبر و دیدگاه

انجام بازی آمریکا و پاکستان چه خواهد بود؟

obama_karzai_zardari

درین روز ها  تنش های پاکستان و آمریکا و آیندۀ مجهول افغانستان نشخوار سیاستماران افغانستان ومنطقه شده واینکه آیندۀ مبهم بازی  دو هم پیمان تاریخی بکجا خواهد انجامید.بدون شک نوع رابطه امریکا وپاکستان بر حال وآیندل افغانستان تأثیر با سزای دارد وموشگافی تحلیلگران در خصوص مسائل روز خصوصا موضوع فوق الذکز در خور أهمیت است .روی همین دلیل آینده این تعاملات را در آیئه ذهن خویش بشرح آتی تر سیم مینمایم تا اگر بتواند سائر علاقمندان حوزۀ سیاست را در تحلیل وتشخیص قضایا کمک کند.

اول باید عرض کنیم که هیچ کشوری وزعیمی تشنه و عاشق دیدار رهبران ویا پهنای ارضی کشور های دیگر نیستند بلکه تمام سیاست ها در محور منافع میچرخد منافع استراتیژیک در عرصه سیاست واقتصاد که بیشتر نقش رهبران وکشور هارا در جهان بر جسته میسازد.پس بهتر است به این مسئله تمرکز صورت گیرد که  منافع آمریکا در مقاطع مختلف زمانی در رابطه با پاکستان ویا افغانستان در چه وضعیت قرار داشته و دارد؟

اینکه آمریکا در کوتاه مدت از رابطه خویش با پاکستان سود برده است از نظر کسی پوشیده نیست.واین سود گیری از رابطه کشور مورد تعامل برای جانب مقابل نیز ارزش حیثیتی دارد چنانچه وقتی آمریکا پاکستان را موقعیت شایسته برای رهبری أهدافش قرار داد پاکستان را در سکوی بلند حیثیتی قرار گرفت چون پاکستان إحساس کرد این ما هستیم که کشور بزرگ چون آمریکا را به أهدافش میرسانیم وباید امیتاز نیز  به همان بزرگی بدست آوریم ،چنانچه امتیاز در بر خورد های جنگ سرد وگرم مساویانه تقسیم شد.برای آمریکا شکست وخرابی اتحاد جماهیر شوروی سابق داده شد وبرای پاکستان هم افغانستان.یعنی برای گرگ لقمه به اندازۀ دهنش وبرای روباه هم همان لقمه مناسب حال وجسامتش داده شد.وحتی آمریکا افغانستان را بدست پاکستان سپرد وهیچنوع مداخلۀ در امور افغانستان نکرد تا آنکه پاکستان افغانستان را به ویرانه مبدل ساخت تا شکست شوروی سابق رابطه وهمکاری بین پاکستان وامریکا از هر نگاه  صادقانه بود، اما بعد ازینکه پیکر زخمی افغانستان بدست پاکستان سپرده شده وآنرا چندین بار جراحی کرد .از نابودی تمام توانائیهای  افغانستان مطمئن شد .با استفاده از کمک های سر شار آمریکا دست به ساخت بمب اتم زد وهمزمان تنش های را در مرز با هند بوجود آورد تا بیشتر مورد الزام قرار نگیرد.خلاصه بعد از خشم کوتاه مدت حامیان بین المللی دوباره توانست کمک های نقدی جامعه جهانی در رأدس آمریکا را بدست آورد.در دهه هشتاد پاکستان موقعیت رهبری در منطقه را داشت ودر دهه نود  نقش رهبری چون حکومت مجاهدین که هیچ توانمندی را بخاطر ادارۀ کشور نداشتند از راولپندی واسلام آباد هدایت میگرفتند و جنرال حمید گل در افغانستان تعین سرنوشت می کرد در چنین وضیعت  نقش پاکستان در جنگ وصلح گروه های مسلح مجاهدین روشن بود.

پاکستان در اوج  شکستن استخوانها و کندن  پوست ازجسد افغانستان  کوشید توجه غرب را به سوی دیگر یعنی منافع إقتصادی جلب کند به همین منظور در سال ۱۹۹۴مسئله کشیدن پاپ لین گاز  تر کمنستان را با سر مایه گذاری شرکت های آمریکائی از خاک افغانستان مطرح ساخت.مسئله تدمین امنیت پایپ لین یکی از نیاز های امریکا بود که پاکستان تضمینش کرد.وبه خاطر رسیدن به هدف جواز تشکیل نیرو نیابتی  بنام طالب را از انگلیس وآمریکا گرفت  تا در لباس طالب مستقیما در ویرانی افغانستان نقش بازی کند.بعد از جلب رضائیت  انگلیس وامریکا از مرز های کویته تمرین وعملیات را شروع کرد.که همه هموطنان ما در جریان اند.اما دیری نگذشت که هم پاکستان وهم طالبان از کنترول باداران شان خارج شدند وبفکر اینکه کمک ها از طریق شیخ های عرب وعربستان سعودی میاید به آمریکا چندان إعتنای نداشتند.فکر کردند اسامه بن لادن  وشیخ های عرب مانند عبدالله انس داماد عبدالله عزام یا دیگران باداران کم توقع تری اند وزیاد تر بفر مان القاعده اسپ خود کامگی را در میدانهای افغانستان جولان می دهند که دادند.

بعد ازین تغیر جهت امریکا هم بیکار ننشست.شکل دادن به درامه های بعدی از شهکار های سیا بود که جورج بوش بعد از حادثه یازده سیپتمبر ۲۰۰۱ خطاب به پاکستان گفت یا با ما باش ویا با القاعده.دران وقت که پاکستان خودرا خیلی مقصر و گناه کار  میدانست  طور ساکت به همه خواستهای امریکا لبیک گفت اما با دور نگی از هجوم امریکا به افغانستان حمایت کرد واسامه بن لادن را امن وامان از توره بوره به پاکستان انتقال داد وسیاست دو پهلو را دنبال کرد هم پول القاعده وهم امریکا وهیزم سوخت هم مردم دو طرف مرز بود که پاکستان از کشتار وویرانی شان هیچ زیانی نمیکند .هر چند در ظاهر از کشته شدن اتباع پاکستان صحبت میکند اما در حقیقت هم از مرگ شان راضی است وهم از آمریکا خون بها میگیرد.این درامه ده سال دوام کرد شروع عملیات نمایشی در مرز ها وگر فتن پول هنگفت بخاطر مبارزه با تروریزم. والقاعده  وتقویت وتر ننگ ترورستها بخاطر بی ثبات سازی افغانستان.

لبریز شدن کاسه صبر امریکا:

 آمریکا از بازی های دو رنگه پاکستان خسته شد سر انجام اشکارا عملیات را در جوار مرکز تعلیمی پاکستان در ایبت آباد شبانه  انجام داد وبعمر اسامه نقطه پایان گذاشت اما با پنهان نگه داشتن همه رمز ها وراز ها.آمریکا با این عمل کوشید بجای حرف با اسناد ثابت سازد که پاکستان در تعامل با اداره سیا صادق نیست.اینجاست که باید روابط  اغاز دیگری داشته باشد صداقت با پشیمانی از پنهان کاری ویا فرار بخار پنهان کردن راز های دیگر.اما بجای راز ها بهتر است أهداف بگوئیم که اساسی ترین هدف پاکستان خوردتر کردن افغانستان در حد یک ایالت کوچک وبدون داشتن ویژه گیهای یک نظام سیاسی واداری و مردمی چنانچه فعلا هم هست.پاکستان از تشکیل اردوی ملی در هراس بود با راه اندازی درامه های صلح وپیوستن ناراضیان به دولت وریکه  مسئولین در جه دولت ومردم عادی دیگر به پولیس وارد ملی هم إعتماد ندارد چون افراد نفوذی پاکستان در بین این نهاد ها جا گر فته است.

آمریکا بر سر دوراهه:

 آمریکا با مصرف ملیارد ها دالر نتوانست یک دوست صادق و همکار  در افغانستان پیدا کند.رئیس جمهور وبسیار ی از همگاران عالی رتبه در محافل رسمی وغیر رسمی علیه آمریکا موقف گر فتند وشخصیت وإعتبار آمریکا مورد سوال قرار دادند این حامی خودرا بار ها اشغالگر گفتند خلاصه با طالبان همصدا شدند.البته این هم از نیرنگ های پاکستان بود تا بین افغانستان وآمریکا فاصله ایجاد کند.حال آمریکا در افغانستان دوست ندارد .دوست کار کشته ان یعنی پاکستان از وی امتیازات بیشتر از حد توقع وانتظار میخواهد.مسلما افغانستان ازینکه بتواند جای پاکستان را پر کند بسیار بسیار فاصله دارد چون در افغانستان کسی به منافع ملی فکر نمیکند وهر گاه منافع شخص وقوم وتبار از طرف هر کس حفظ شود همان جهت را میگیرند همان است که پاکستان منافعه اقوام را در افغانستان مطرح میسازد تا افغانهارا اغوا سازد.اگر افغانستان بر موقف گیری های سیاسی لرزان وبی ثباتش تجدید نظر کند وکوشش نماید بخاطر نجات از چنگال همسایه های حریص یک هم پیمان قوی واستراتیزیک داشته باشد باز هم چانس آن است تا آمریکا پاکستان در مضیقه قرار دهد واما اگر همین رهبران وهمین پالیسی مجهول وبحران سیاسی در کشور باشد هیچ کس اعتماد نمیکند دوست خودرا ولو کم فر مان هم باشد بخاطر هیچ رها کند وحال آمریکا در سر چنین دو راهه قرار دارد.

چرا پاکستان به این حد مغرور شد:

 ۱- پاکستان و آمریکا از وجود مجاهدین افغان بیشترین نفع را بردند یکی یعنی پاکستان  در منطقه ابرقدرت شد ودیگری یعنی امریکا  در جهان.پاکستان وجود گروه های اسلامی مخالف افغانستان را دلیل پیشرفت وعزت خود می پنداشت کوشید همین سللسله را ادامه داد اما در همکاری های خود با امریکا دو روی بود.بیشتر منافع خودرا می سنجید تا آمریکا را

۲- بعد از شکست شوروی سابق دیگر پاکستان در همکاری صادق نبوده بلکه کار کم وامتیاز بیشتر میخواسته اما آمریکا نمیدانست که پاکستان پنهان کاری مکیند تا اینکه مسئله موجودیت اسامه من حیث سند اشکار پیشرو همه گذاشته شد.حال پاکستان ناز ونخره میکند تا آمریکا ازین تخطی اش چشم پوشی نموده دوباره به وی اطمینان کند.

۳- صدمه دیدن اطمینان.إعتماد صداقت بین استخبارات آمریکا وپاکستان ازبین رفته است.آمریکا میخواهد از طریق فشار از پاکستان تعهد مجدد بگیرد وپاکستان هم میخواهد تعهد امتیازات بیشتر را بگیرد.

۴- پاکستان تلاش میکند افغانستان محل امن برای آمریکائی ها نباشد مبادا افغانستان را پایگاه دایمی خود انتخاب کند وبا داشتن رابطه خوب با هند وافغانستان پاکستان را از نظر بیاندازد.

۵- تنها دو کشوریکه میتواند با پاکستان رابطه نزدیک داشته باشد ایران و چین اند ایرانیکه با داشتن رابطه به کشور ها ارزشهای انقلاب را صادر مکیند واینده کشور هارا مانند بحرین وسوریه ولبنان میسازد.لذا این انتخاب هم برای پاکستان دشوار است چین نیز سیاست های اقتصادی خویش را بر هر چیز مقدم می داند.

۶- اگر زخم  رابطه امریکا پاکستان متعفن شود  معادلات در منطقه تغییر میخورد یعنی  چین وپاکستان وایران در یک جهت استاده میشوند وافغانستان وهند وآمریکا در جهت دیگر البته کشور های اسیای میانه وروس برای مدتی ناظر اوضاع  خواهند بود.

۷- آنچه واقعیت است این است که روابط پاکستان وآمریکا که سالهاست صادقانه نبوده در مرحله جدید قرار دارد. اول تلاش ترمیم  روی دست است: یکی فشار میاورد و دیگری ناز مکیند چون پای امریکا در گل بند است بکمک پاکستان نیاز دارد و پاکستان هم از لحاظ اقتصادی عین مشکل را دارد، اگربه توافق برسند خوب الا در دراز مدت. آمریکا پاکستان را بحال خودش رها مکیند و مسئله بمب اتمش را خطر بزرگ که احتمالا بدست تند رو ها بیفتد پاکستان را زیر فشار قرار میدهد، تا اینکه یا بخواست آمریکا تن دهد و یا تقویت گروه های پشتون و بلوچ بخاطر خورد کردن پاکستان. مقصد پاکستان هم از راه های زیاد اسیب پذیر است.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا