خبر و دیدگاه

در خط گلۀ پشتون

afghanistan_map2

در بازگشت اش ازسفر افغانستان، وحیدی، وزیر دفاع ایران اعلام داشت که تلاش امریکا برا ی ایجاد پایگاه هایش درافغانستان بخشی ازبرنامۀ این کشور برای برقراری یک «سیستم برتری جویانه» درمنطقه است. “مگر همه کشورها و مردمان این منطقه مخالف این توطئه اند. حضور قوت های بیگانه در منطقه به خصوص گروپ های امریکایی بسیار زیانباراند و نمایانگر تجاوز آشکار برحاکمیت ملی کشورهای منطقه و به خطراندازی امنیت آن هاست.” 

جالب این است که او افزوده است که “تا آن جا که ما می دانیم، ملت بزرگ افغان بابرقراری پایگاه ها ی امریکایی موافق نیستند، طبیعی است که مسئولان کشور که از مردمان خود پیروی می کنند، با این برنامه موافق نه می شوند”. در یک توضیح پوشیده در پاکستان وحیدی گفت: “کشور های منطقه همچنان مخالف حضورگروپ های بیگانه در یک کشور همسایه هستند، چون کشور های فرامنطقه یی دقیقا” درجست وجوی ایجاد مانع در برابر پیشرفت کشورهای اسلامی میباشند”.    

تهران تشویشی را در منطقه ایجاد شده است که ایالات متحده و برتانیه بالای پلان بلاکویل کارمی کنند، در نظرخواهد داشت. روبرت بلاکویل (که این پلان به اسم او مسمی شده است) یک مسئول امریکایی که درشورای امنیت جورح بوش وظیفه اجرا می کرد پیش از همه چیز از این نظر حمایت کرد که بهترین راه حل برای افغانستان تطبیق یک تجزیه بر این کشور در امتداد خط اساسی گلۀ قومی پشتون است.                                                                          

این پلان تفهیم می کند که امریکا باید اُستان های جنوب وجنوب شرق را ترک نموده و بگذارد که قانون طالبان درآن جا ها نافذ گردد. درعوض امریکا گروپ ها ی خود را در پناه گاه های مطمئن مناطق شمال که درآنجا مردمان غیر پشتون زنده گی دارند انتقال بدهد، از آنجا می تواند به صورت مؤثرعملیات ضد شورش را به وسیلۀ قوت های ویژه ویا قوت های هوایی خود به پیش ببرد.  راه افتاده ازجانب ایالات متحده ومتحدان آن مبنی براقدام به مذاکرات مستقیم با طالبان( بدون مداخۀ افغانستان وپاکستان) و همچنان اقدام رفع تدریجی تحریم ها دربرابر رهبران طالبان که حاضر به توافق اند با هدف پلان بلاکویل همساز می باشد. ایالات متحده می خواهد که طالبان از مخالفت شان برحضور دراز مدت امریکا درهندوکش انصراف نمایند. طالبان می خواهند پایگاه های ازدست رفتۀ شان را در مناطق زیر نفوذ پشتون ها درجنوب وجنوب شرق باز یابند. با درنظرداشت این موضوع ایالات متحده طی دوسال اخیر مبالغ هنگفتی را برای احداث یا بازسازی پایگاه ها درمناطق غیر پشتون جهت همردیف سازی آن ها با معیار های زنده گی غربی صرف نموده است.  

خروج ایالات متحده که ازماه جولای آغازمی گردد اساسا” تمرکزبر سی هزار سربازی دارد که در سال پاربرای تقویۀ قوت های امریکایی به افغانستان اعزام شده بودند. مسؤولان امریکایی وناتو دراین اواخر تفاهم نموده اند که نه باید انتظار خروج فوری قوت های غربی از منطقه را داشت. دراین صحنه آنچه قابل دقت است نقشی است که آلمان برای برگذاری مذاکرات میان امریکا وطالبان ایفا نموده است. ازهمه مقدم اشپیگل گزارش کرده بود که نشست های مکررمیان یک همکارکلیدی ملاعمر وماموران امریکایی درآلمان صورت گرفته است. رابرت گیتس نیز دریک مصاحبۀ تلویزیونی این مذاکرات را تأیید کرد. گروپ های آلمانی منطقۀ آمودریا را دراختیار دارند جایی که بلاکویل آن را پناهگاه طولانی مدت فرضی مطمئن برای انتقال گروپ های امریکایی پیش بینی نموده است . قوت های آلمانی یک کارزار نیرومند ضد شورش را درمنطقه شمال به راه انداختند. درماه های اخیرما شاهد بهبودی وضع بوده ایم . هرچند این کارزاربه نوبۀ خود حملات انتقام جویانه شورشیان را در قبال داشته است. عملیات آلمان معلوم می شود به پلان بلاکویل پاسخ می دهد. آلمان ها برای انکشاف روابط خوب کاری با حکومت اوزبک تاشکند به شدت کار نموده اند وبه صورت دوامدارازپایگاه نظامی ترمز برای اکمالات عملیات درمنطقۀ شمال استفاده می کنند. پایگاهی که در زمان اتحاد شوروی بزرگ ترین پایگاه در آسیای مرکزی بود. خط آهن جدید برای اتصال مزارشریف با ترمز در آمو دریا در حال احداث می باشد. خطی که اجازه می دهد افغانستان با شبکۀ خط آهن عصر شوروی که تا برلین ارتباط دارد وصل گردد.      

آلمان ها ازارتباط در حال گسترش خویش با روسیه برای انکشاف جاده یی که از خاک آن کشور می گذرد جهت ترانزیت مواد به افغانستان از راه ترمزبهره برده اند. جادۀ روسیه منتهی به ترمز وابسته گی قوت های ناتوبه دوجادۀ پاکستان را جدا”کاهش می دهد. روسیه در این اواخر اجازه انتقال سلاح ومهمات را نیز از این مسیر داده است.                                    

پلان بلاکویل خطراساسی خرد شدن ملت افغان را دارد. افغانستان به صورت تاریخی بر مبنای اصل ارتباط به یک ملت واحد متحد بوده است. منطقه گرایی و خصلت های قومی باعث شکست های وحدت ملی می گردد. اگر وحدت افغان ها درمعرض تهدید جدی قرار گیرد اثرات آن برای پاکستان بسیار خطر ناک خواهد بود. تمام برجسته سازی های خطوط گروه های قومی وتقویت هویت های قومی در افغانستان همسایه وبه نوبۀ خود در پاکستان اثرات بزرگ منفی برای ایران نیز دارند. و برای کشور های آسیای میانه به وضاحت ایالات متحده توانایی های خود برای به فعل در آوردن «استراتژی بزرگ» را درست ارزیابی نه کرده است. رئیس ارتش پاکستان، پرویز کیانی با یک لحن تند برای یک هیأت آلمانی که مصروف بازدید از راولپندی بود گفت که ثبات پاکستان اولویت او خواهدبود.   درمجموع افغانستان، پاکستان وایران درمخالفت با برنامۀ صلح امریکا- انگلیس ومذاکرات مستقیم آن ها درخفا منفعت وجودی دارند. از اینست که این سه کشور تمایل قوی برای پروسۀ حقیقی صلح بومی دارند که از طرف خود افغان ها به پیش برده شود . به عبارۀ دیگر هم طرازی روابط این سه کشوربه نفع ثبات منطقه یی خواهد بود.  

بازدیدهای اخیر رهبران پاکستان ازمسکو و پکن با سفر زرداری به تهران تعقیب گردید. ایران وضعیت نزدیکی ساده وملاحظه کارانه اشرا ترک و دریک موقف فعال درمسألۀ افغانستان درآمده است. به سهم خود حامد کرزی با تقویه روابطش با ایران ایالات متحده را در پلان استراتژیک آن ناکام کرده است.                                                                          

به شیوه ایکه این تنشِ ایجاد شده حرکت می کند ایجاب می کند آن را به دقت ارزیابی کرد. در صحنۀ منطقه یی تغییراتی خواهد آمد که جریانات زیادی را بیدار خواهد کرد:                            

– از انجماد برآمدن مناسبات روسیه- پاکستان؛                                                      

– باز گشت روسیه درافغانستان؛                                                

– انتظار سازمان همکاری شانگهای برای داشتن نقش سازنده در افغانستان بعد از ۲۰۱۴؛      

– پروسۀ دیالوگ هند-پاکستان؛ تعقیب سیاست عدم وابسته گی افغانستان از جانب هند هبا رشد رابطۀ با حکومت کرزی؛                                                            

– تصاعد منافع چین درافغانستان؛                                                                      

– آغارپروسه ایکه بتواند هند وپاکستان را به شانگهای جذب نماید. چند ساعت بعد ازاعلام اوباما درمورد آغازخروج گروپ ها ی امریکایی ازافغانستان زرداری به تهران رسیدو دوروز بعد حامد کرزی وارد تهران گردید. هیچ چیزی بهتر از این دلیل علاقۀ فوق العاده ایران به سیاست منطقه یی نیست.

____

نوت از نگارنده: این نوشته بخشی از یک مقاله است که از متن فرانسوی آن برگردان شده است. برگردان آن به معنای توافق با تمام مطالب آن نیست. 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا