خبر و دیدگاه

کرزی کشور را به شورشیان می‌فروشد!

karzai_mullahomarbackground

حمله مرگبار شب سه شنبه به هوتل انترکانتیننتال کابل یک بار دیگر نشان داد، که پس از گذشت ده سال از ورود اولین گروه نیرو های امریکا به افغانستان، وضعیت تا چه حد خطرناک است. از راننده تاکسی تا میزبان برنامه های تلویزیون، بحث ها همه روی آخرین حمله طالبان به پایتخت میچرخند. حمله تمام عیار به هوتل کانتیننتال در قلب کابل، ترس مردم را بیشتر ساخته و خاطرات جنگ داخلی را در اذهان آنها دوباره زنده کرده است.

 تا آنجا که به امریکا مربوط میشود، (جنگ طولانی) با اعلان خروج ۳۳۰۰۰ سرباز امریکایی از افغانستان تا سپتامبر۲۰۱۲، وارد مرحله نهایی شده است. بیشتر افغان ها این را درک میکنند، که جنگ در افغانستان مدتها پس از خروج آخرین سرباز خارجی دوام خواهد کرد و افغانیزه ساختن امنیت افغانستان تا سال ۲۰۱۴، چیزی بیشتر از یک فانتزی سیاسی نیست.

 حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان، در اواخر مارچ برنامه سپردن امنیت کابل و شش منطقه دیگر را به نیروهای افغان تا ماه جولای اعلان کرد. شورشیان از آن زمان تا کنون در برملا ساختن نقاط ضعف دولت افغانستان، عزم شگفت انگیزی از خود نشان داده اند.

 از ماه مارچ بدین سو، در چهار شهر شامل این هفت منطقه، دست کم پنجاه نفر کشته و شمار زیاد دیگر در حملات شورشیان مجروح شده اند. حمله به کانتیننتال یک ضربه راهبردی بود. این حمله ساعاتی پیش از آغاز کنفرانس سپردن امنیت به نیروهای افغان، که قرار بود با اشتراک والیان برگزار شود، به وقوع پیوست. تحقیقات در مورد این حمله جریان دارد. اما با توجه به حملات گذشته در پایتخت و آنچنانکه شماری از رسانه ها گزارش داده اند، بعید نیست که حمله کنندگان با چرب کردن سبیل چند مقام دولتی و یا با پوشیدن یونیفورم پلیس، سلاح های خود را از پاسگاه های امنیتی گذشتانده باشند.

 هرچند مقامات ناتو می‌خواهند در مورد نشانه‌های پیشرفت بگویند، اما دولت کرزی، که دو هفته دیگر امنیت کابل را به عهده میگیرد، بیشتر از هر زمان دیگر آسیب پذیر به نظر میرسد. حمله در قلب پایتخت افغانستان این پرسش را بر میانگیزد که: آیا واقعاً اکنون زمان مناسب برای گفتگو با طالبان است؟

 هیچ کسی بیشتر از افغانهای عادی نگران پیدا کردن پاسخ به این پرسش نیست. در حالی که میل به پایان درگیری ها واقعی میباشد، اما ترس از بازگشت طالبان به همان اندازه واقعی و فراگیر است. بسیاری برین باور اند که کرزی آماده است، برای حفظ قدرت خود، کشور را به شورشیان و دیگر گروه های تند رو بفروشد، حتا اگر این به بهای قرار گرفتن افغانستان در لب پرتگاه هم تمام شود. بسیاری دیگر منطق معامله با شورشیان را، که با مصونیت کامل، غیر نظامیان را قتل عام میکنند، مورد پرسش قرار میدهند.

 علاوه بر این، چگونه می توان از طالبان انتظار احترام به قانون اساسی افغانستان را داشت، در حالی که خود رئیس جمهور توجه چندانی به حاکمیت قانون ندارد؟

 نیروهای پشت حادثه اخیر، نه تنها از حملات مداوم کرزی به نهادهای دموکراتیک انگیزه میگیرند بلکه سود اندوزی حلقه نزدیک کرزی از اقتصاد جنگی نیز، آنها را کمک میکند. در حالی که آمادگی برای سپردن امنیت به نیرو های افغان جریان دارد، به نظر میرسد که نظام سیاسی و اقتصادی افغانستان در آستانه انفجار درونی قرار گرفته است.

 تصمیم هفته گذشته دادگاه ویژه انتخاباتی، که پس از جنجال های تقلب در انتخابات پارلمانی سپتامبر ۲۰۱۰ تشکیل شده بود، به حذف ۶۲ تن از میان ۲۴۹ عضو مجلس نمایندگان، بحران سیاسی بی مانندی را به بار آورده است. در همین حال کابل، انتظار یک فروپاشی اقتصادی را میکشد. گفتگو های صندوق جهانی پول با دولت افغانستان بر سر اصلاحات مورد نیاز بانکی، پس از بحران کابل بانک، به بن بست رسیده است. و هنوز وعده های میان خالی واشنگتن و بروکسل در پرداخت میلیاردها دالر کمک های جهانی به حقیقت نپیوسته است.

 حظور دولت در فاصله کمتر از سی کیلومتری بیرون از پایتخت در سطح نسبتا پایینی باقی مانده است. امنیت ولایت های هم مرز با کابل، که یک پنجم جمعیت کشور را در خود جا داده اند، به گونه ای فزاینده بد تر شده است. در حالی که مقامات دولتی ولایت ها مشغول زر اندوزی از اقتصاد جنگی هستند؛ توانایی نظامی نیرو های وفادار به طالبان، حزب اسلامی و شبکه حقانی، با نصب حکومت های سایه در قلب کشور و انجام قتل های سیاسی، شتاب بیشتر یافته است.

 طالبان و سایر گروه های شورشی از فساد موجود در درون دستگاه های امنیتی افغانستان، استفاده بهینه را برده اند. گاهی آنها توانسته اند به واحد های کامل پلیس و ارتش در ولایت های مرکزی و شرقی مانند کابل، غزنی، و لغمان رخنه کنند. همچنین آنها در بدل حمایت از پیمان کاران داخلی و خارجی مسئول تامین امنیت کاروانهای اکمالاتی ناتو، میلیون ها دالر به دست آورده اند.

 معکوس نمودن این روند نابهنجار که از تداوم درگیری ناشی میشود، ایجاب اقدام های بیشتر از برگزاری کنفرانس ها و صدور اوراق راهبردی را مینماید. اگر توازن میان اقدام نظامی علیه شورشیان در جنوب و مقابله با عوامل رشد شورش در شهر کابل برقرار نگردد، گذر به مرحله انتقال آشفته تر از این خواهد شد. فساد، بی قانونی، غارتگری دولتی عوامل اصلی ادامه درگیری هستند. اگر کرزی خواهان بقای دولت خود پس از سال ۲۰۱۴ است، بهتر است به جای پرداختن به معامله گری در نهادینه ساختن حاکمیت قانون بکوشد.

برگردان به فارسی: ع. ع.

___

برای مطالعه اصل مطلب به زبان انگلیسی به اینجا اشاره کنید.


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا