خبر و دیدگاه

وحدت ملی یگانه راه پیروزی از بحرانهای سیاسی

national_unity_flag

افغانستان کشوریست که از لحاظ “جیو پالیتیکس” اهمیت خاصی را در آسیا و منطقه دارا میباشد. این موقعیت جغرافیای است که این سرزمین را در طول تاریخ مرکز جدالهای سیاسی ابر قدرتها قرار داده است. تاریخ نشان میدهد که سر انجام قدرتهای جهان در مقابل مبارزات مردمی و نبرد های رویا روی که برخاسته از انگیزه های دینی و میهنی راد مردان این ملت بود شکست خورده این سرزمین راد مردانگی را ترک گفتند. اما بالعکس ابر قدرتها، دشمنان و اجنبیان بخاطر انتقام گیری و جبران پذیری مغلوبیت هایشان در این میهن شیر مردان با مبارزه فکری و جریانهای سیاسی و توطئه های تفرقه افگنی توانستند این ملت را توسط مزدوران حقله به گوش توأم با برهم زدن انگیزه های وحدت ملی و پاشیدن زهر های نفاق و شقاق در دام خویش قرار داده اسیر پلانهای شوم شان گرداندند.

این ملت همیشه بعد از پیروزی های موفقیت آمیز در میدانهای جنگ و نبرد شکار توطئه و دسیسه های دشمنان در محور بیگانه پرستی و قوم ستیزی قرار گرفته نتوانسته است در برابر جدالهای فکری و فرهنگی اجنبیان و دشمنان مدبرانه مؤفق باشد. این بیگانه پرستی و قوم ستیزی بود که ملت عزیز ما را تحت فشار سنگین خویش قرار داده این جثه عظیم آزادیبخش را مجروح و مقهور نگهداشت. سر انجام این ملت شجاعت پرور نتوانست از درماندگی و پسماندگی، که در طول تاریخ از آن رنج میبرد و بخاطر استقلالیت و آزادی و تمامیت ارضی خویش با بیگانگان و دشمنان همیش دست و گریبان بود، بیرون آمده سرنوشت خویش را رقم زند.

آنانکه به اریکۀ قدرت تکیه زده بودند، جز قدرت و منافع شخصی چیزی دیگری برایشان ارزش نداشت. نه این ملت و نه این سر زمین، نه وحدت ملی و نه آینده روشن، نه خدمت به دین و طن و نه سیاست راستین حایز اهمیت برایشان بود بلکه با استفاده از سیاست های استبدادی میخواستند تا این ملت مجاهد و مبارز را الی الابد مقهور سازند. پیاده نمودن همچو سیاست ها جز باز داشت این ملت از مبارزه و مجاهدت علیه منافع تکیه زنان بر اریکۀ قدرت نبود تا مبادا با بیداری این ملت تمام سرمایه گذاریهای شان به خاک یکسان نشود.

البته با جرأت باید گفت که این ملت عزتمند در مقابل جریانات و بحرانهای تجاوز و اشغالگری همیش همچو شیر مردان ایستادگی لازم و مقاومت فراموش ناشدنی از خود نشان دادند که در اوراق زرین تاریخ بشریت با خونهای سرخ خویش آنرا نویشتند. اما این ملت بیدفاع نتوانسته است در میادین بازیهای مفکورۀ، بحرانهای سیاسی و پالیسیهای تفرقه افگنی و قوم ستیزی ثابت قدم بماند. آن پالیسیهای خطرناک و تباه کنندۀ که منحیث ابزار جنگ فکری در برابر این ملت با شهامت به راه انداخته میشد تا از یکطرف ملت را از نتائج مثمر مجاهدت و مقاومت در برابر اجنبیان و دشمنان این سر زمین محروم داشته باشند و از طرف دیگر ملت را از رسیدن به اهداف علیای که همانا سیادت و قیادت زیر چتر وحدت ملی میباشد باز دارند.

ازینجهت با استفاده از احساسات دینی شیر مردان این سر زمین، دشمنان و بیگانه پرستان توانستند ضربه جبران ناپذیری را به پیکر این ملت درمانده زده منافع ملی و ارزشهای میهنی اش را پایمال سازند. آنها میدانند اگر این ملت یکبار دیگر به وحدت و یکپارچگی, اتحاد و همبستگی دست یابد. سر انجام نه تنها منافع شان در خطر انداخته خواهد شد بلکه ناگزیر به سیادت و قیادت این راد مردان تاریخ سر تسلیم خم نموده از ایشان اطاعت نمایند. فلهذا، دشمنان قسم خورده این ملت رنجدیده با مزدوران حلقه به گوش شان هر گز نمیخواهند تا این سر زمین یکبار دیگر لذت وحدت و یکپارچگی، آرامش و آسایش زندگی را بچشد و بخاطر برهم زدن این شاخصه سیادت و قیادت از هر نوع قربانی دریغ نمیورزند. زیرا، آنان بهتر درک نموده اند که نتیجه چه خواهد بود اگر این ملت از یوغ منافقت و تفرقه افگنی، شقاوت و قومگرائی، عصبیت و نژاد پرستی، جنایت و بیداد گری رهائی یابد.

مردم غیور افغانستان، بدون در نظر داشت سمت و نژاد، باید بدانند که اینان همچو یک پیکر واحد اند و تمام اقوام که در این سر زمین زندگی میکنند عضو از اعضای این پیکر هستند. پس نباید این اعضا را از هم جدا ساخت. نباید این پیکرۀ بزرگ را با تطبیق پلانهای شوم بیگانگان و دشمنان تضعیف نمود. نباید بر پیکر این ملت با شهامت نمک پاشیده زخم آنرا ناسور کرد. نباید درد ها و رنجهای گذشته را در خاطره های خود و فرزندان این ملت جهت انتقام گیری و یا کاستن از منزلت شخصیتی و یا گروهی و یا قوم خاصی تازه نگهداشت. نباید از برای تعصب و نژاد پرستی به تیشه و تبر دشمنان و اجنبیان دسته ساخت تا با آن ریشه های وحدت و همزیستی ملی ما را ضربه زد که جبران آن هر گز قابل تصور نخواهد بود.

البته مردم شجاع افغانستان باید مانند اجداد و نیاکان شان یکبار دیگر به جهانیان ثابت سازند که دیگر دست آله دشمنان و اجنبیان قرار نگرفته منحیث ابزار سیاسی در تضعیف و تقهیر نمودن ملت افغانستان استفاده نخواهند شد. این ملت درد ها و رنج های سنگین را تا کنون متحمل شده است که دیگر به هیچ کس اجازه نخواهد داد تا بیشتر از این مورد اذیت و درد و رنج قرار گیرد. فرزندان غیور و باشهامت این ملت باید مانند نیاکان شان برای خنثی سازی توطئه های نژاد پرستی، دسائس سیاسی و نبرد های فرهنگی کمر همت بندند و به جهانیان نشان دهند که امروزه ملت افغانستان توانائی مبارزه، مجاهدت و مقاومت در برابر جنگهای فکری را دارد همانگونه که نیاکان شان توانائی و رهبریت خنثی سازی جنگهای تجاوز گری را در مقابل دشمنان سرسخت این ملت داشتند. اگر خدا ناخواسته فرزندان این ملت مسؤولیت خویش را درک نکردند و شکار بحرانهای سیاسی و توطئه های قومگرائی شدند در آنصورت نه تنها شرمساری تاریخ بلکه رو سیاهی آخرت نیز نصیب شان خواهد گردید.

خاموش نشستن در مقابل اینهمه بی عدالتیها و بی کفایتیها، دسائس سیاسی و جنگهای فکری و فرهنگی زیر نام قومیت و عصبیت جز هلاکت و بدبختی چیزیرا به ارمغان نخواهد آورد. البته ملت درک نموده است که وحدت ملی یک نیاز جدی برای افغانستان است. این ملت در مقابل جریانات سیاسی و بحرانهای قومگرائی بدون دستیابی به وحدت ملی هرگز مؤفق نخواهد گردید. زیرا، این اخوت و صمیمیت در یک ملت است که به حیات آبرومندانه خویش دوام میدهد. این اتحاد و همزیستی در یک ملت است که به قله های ترقی و پیشرفت دست مییابد. این وحدت و یکپارچگی در یک ملت است که به اوج سیادت و قیادت رسیده برای جهانگشائی قدرت نمائی میکند. ازینجهت، باید ملت افغانستان از خواب غفلت بیدار شده راه بیرون رفت خویش را از بحرانهای کنونی درک نماید تا باشد که از یکطرف پلانهای شوم بیگانگان را که همانا جنگ فکری و فرهنگی است خنثی نمایند و از طرف دیگر منافع علیای این سر زمین راد مردان را که همانا استقلالیت و آزادی در پرتو ارزشهای دینی و میهنی میباشد حفظ و نگهداری نمایند.

وحدت و همبستگی ملی وقت تصور خواهد بود که مشخصه ها و معیارات آن درخور یک ملت و اجتماع باشد، در غیر آن هر گونه قربانی جهت تحقق این مزایای ملی محال خواهد بود. وحدت ملی به این معنا است که همه اقوام و همه اقشار یک جامعه مانند یک جسد واحد گردهم بیایند. اگر عضو از اعضا دچار مشکل گردد، تمام اعضای بدن از نا راحتی آن بیتاب گردد. اگر عضو از اعضا مورد اذیت و آزار دشمن قرار گیرد، تمام اعضای بدن قوت و توانائیها خود را در دفاع از حمله و تجاوز دشمنانه بخرچ دهد تا این پیکر اجتماع انسانی را از آسیب پذیری نجات بخشد. هرگاه وحدت ملی این شاخصه مهم را دارا بود، میتوان امید موفقیت و پیروزی علیه توطئه های قومگرائی و دسائس سیاسی به سطح ملی و بین المللی را داشت.

زیرا، وحدت ملی ستون فقرات یک ملت است. پس، وحدت ملی هر گونه تجاوز و ظلم و ستم را محکوم میکند. وحدت ملی همزیستی را تقدیر میکند. وحدت ملی اخوت، صمیمیت و احترام متقابل را میان فرزندان ملتش تعالی شمرده به آن ارجگذاری میکند. وحدت ملی هیچگاه اجازه نمیدهد که فرد از افراد جامعه اش تحقیر و توهین گردد. وحدت ملی تضمینگر حیات آبرومندانه فرزندان ملتش میباشد. وحدت ملی شعار واحد و شناخت واحد را به تمام فزندانش به ارمغان میآورد. وحدت ملی نه تنها عصبیت و نژاد پرستی، نفاق و قومگرائی، قومیت و قوم ستیزی را به رسمیت نمی شناسد بلکه آنهمه واژه های شقاوت و بدبختیها را از رخ ملتش برداشته نقش بر آب میکند. وحدت ملی پاسداری از مرزهای خویش را وجیبه دینی و ملی فرزندانش میداند. وحدت ملی همه را با عینک قانون مساوی میبند، هیچ تفاوت نمیکند که آن فرد از طبقۀ اشراف باشد و این از طبقۀ مستمند. وحدت ملی اکثریت و اقلیت را هرگز به رسمیت نمی شناسد و داعیان آنرا به پنجه قانون سپرده مجازات مینماید. وحدت ملی فضیلت طبقاتی، خان گرائی و ارباب نمائی را نمیشناسد. وحدت ملی همه فرزندان ملت را زیر چتر یک پرچم گرد آورده به مثابه یک پیکر واحد با آنها تعامل میکند. وحدت ملی غیر از مردم ملت خویش کسانیکه خارج از سرحدات کشورش زندگی مینمایند جزء پیکر یک ملتش نمی شناسد. وحدت ملی به ازای چوکات معین منافع ملی و مسؤولیت پذیری افراد را به کرسیهای دیپلوماسی میگمارد که هرگاه فردی از آن چهار چوب بیرون آید متمرد شناخته شده مورد تعقیب جزائی و قانونی قرار میگیرد.

هرگاه وحدت ملی ما مشخصه های فوق را در ذات خود قائل بود، با کمال صراحت میتوان گفت که این ملت دیگر شکار توطئه های قوم ستیزی، بحرانهای سیاسی و دسیسه های فرهنگی نخواهد شد. آنوقت است که ما دارای یک ملت قوی خواهیم بود. ملت که در برابر هر نوع تجاوز و بیگانه پرستی با قاطعیت تمام برخورد خواهد کرد. ملت که دیگر هیچ بادار و سرداریرا نخواهد شناخت. ملت که دیگر دهاقین اش برای دیگران هرگز کشت نخواهد کرد. ملت که دیگر سیاست های خارجی اش جز پاسداری از منافع ملی و ارزشهای میهنی چیزی دیگریرا نخواهد شناخت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا