از چندیست که طرح تذکره های تابعیت در کشور مورد بحث و گفتگو قرار دارد. این طرح بگونۀ الکترونیک و کمپیوترى تدارک دیده شده است که از رهگذر دقت در کار و داشتن مختصات فردی، می تواند حاوی معلومات بسیاردر مورد یک شهروند افغانستانی باشد. توزیع این گونه تذکره های تابعیت می تواند جلو هر گونه تقلب و جعل در تذکره هارا بگیرد و برای اولین بار با معیارهای جهانی برابر است. با توزیع این نوع تذکره های تابعیت میشود از هرگونه جعل و تقلب در انتخابات ها نیز جلوگیری کرد و از این رهگذر نیز در آینده در راه اندازی هر انتخاباتی مثمر ثمری هست.
اما نکتۀ جالب در خصوص این تذکره های جدید کمپیوتری و الکترونیک، همانا تأکید عده ای از طراحان و قدمه های بالایی دولت افغانستان بر حفظ هویت یک قوم و هویت زدایی اقوام دیگر ساکن در افغانستان می باشد.
به این ترتیب اگر چنین تذکره هایی توزیع گردند، یک بار دیگر غایله قوم ستیزی و هویت زدایی از اقوام دیگر این سرزمین اوج می گیرد و آنست که باید زمامداران کشور کورس های جبری آموزش زبان یک قومی را که خود را بر ترو اکثریت تلقی می کنند و در این تذکره های جدید به هویت آنها ارجحیت داده شده است، را نیز آغاز کنند – کاری که در گذشته ها ناکامی آن ثابت شده است و حتی حکومت مطلق العنان حزب دموکراتیک خلق، با همه قوم ستیزی هایش، آنرا ملغا اعلان نمود.
گزارش هایی در دست است که در طرح جدید تذکره های کامپیوتری، ذکری از زبان و قو میت اقوام غیر پشتون نخواهد بود به این ترتیب می خواهند به یکباره گی، برهویت تاریخی و زبانی و فرهنگی همه اقوام غیر پشتون خط بطلان بکشند. بی تردید که این کار یک بار دیگر کارنامه کسانی را تازه می کند که در گذشته با این خبط بزرگ، روی خود را در تاریخ سیاه کردند و نام سیاه خود را در شمار فاشیست های قرن بیست به یادگار گذاشتند.
مابه طراحان طرح جدید تذکره های الکترونیک و کامپیوتری پیشنهاد می کنیم که درکنار این طرح شان، گورستانی هم برای دوستی و آشتی میان اقوام این سرزمین حفر کنند و بعد آن را در گورستان مطلوب دفن کنند.
ما به طراحان این تذکره های جدید پیشنهاد می کنیم که دیگر هیچگاه یادی از مؤدت و وحدت میان مردم این سرزمین هم نکنند زیرا خود بینی و خود برتربینی موجب نفاق است و زایندۀ دشمنی و خصومت.
تاریخ نشان داده است که اقوام برتری جو به هررنگی که بوده اند سرانجام زهر تلخ ناکامی را در راستای استیلا بر دیگران و حذف زبان و هویت دیگران، چشیده اند و اگر باور ندارید به تاریخ اتحاد شوروی وقت نظری بیندازید.
این تاریخ آشکارا نشان میدهد، با آنکه همه اتباع اتحاد شوروی وقت زبان روسی را یاد گرفتند ولی هیچگاه، زبان اصلی و قومیت جمهوری های متشکله آن غول زمانه حذف نشد و نابود نگردید بل اینک می بینیم که در نتیجۀ جدل آن تضاد ها و تحولات و ایجابات عصر نوین، آن امپراطوری فرو پاشید و هریک از جمهوری های آن به استقلال و آزادی دست یافتند.
اگر طراحان اینگونه توطئه ها و دسایس فکرمی کنند که می توانند به این ترتیب بر آرا و افکار عامه غالب شوند اشتباه می کنند زیرا گذشت زمان انسانهای این سرزمین را بیدار نموده است و در عصر بیداری نمی توان ذهن ها را خواباند و بر افکار عامه با زور و سلطه غالب شد.
ما تذکر می دهیم که برای دوستی و مؤدت میان مردمان این سرزمین، باید آنهارا با هویت های قومی و زبانی شان شناخت، ورنه هرنوع رجحان بخشی بر خویشتن خویش، بیماری است و سبب میشود که شعله های نفرت را در میان کشت زار زیست با همی آدمها بیندازد و دارو ندار و اعتماد و باور های نیک انسانی را دراین راستا بسوزاند.
قوم ستیزی و شمشیر کشیدن بر رخ اقوام دیگر در هیچ گوشه جهان به نتایج مطلوب نرسیده است و اگر چنین باشد که ترا بر من رجحانیست نه از جنس علم، تعقل، تقوا و دیگر مزایای نیک انسانی، پس بگذار بگویم با این کار برخود جفا می کنید ویک بار دیگر مردمان این سرزمین را به جان هم می اندازید.
بگذار نام من، با قومیتم و زبانی که با آن تکلم می کنم در برگه شناختی ام درج باشد.
هم من هستم و هم تو. این ها می شوند ما اگرچنین نیست زنده گی در یک سرزمین هم سزاوار نیاید.
تأکید ما به طراحان تذکره تابعیت جدید این است که تذکره جدید باید نشان بدهد این شخص از کجاست، اصلیتش چیست و زبانش کدام است. بگذار دراین تذکره نام وطن واحدمان افغانستان نیز با خط زیبایی بیاید و نشان بدهد که ما در زیر سایه یک پرچم زنده گى مى کنیم وهمانگونه که خدایی یگانه داریم، دل همه مان برای همین وطن واحد پیوسته تپیده است، زیرا در هر معرکه ای ما بدون تبعیض جان داده ایم وخون مان زمین این سرزمین را رنگین داشته است.
___
در همین زمینه (از آرشیف):
معمای ثبت هویت «افغان» در تذکره
تذکره – هویت ملی و هفت سال در انتظارش
