برایمن که حتی فلم بخاک سپاری سید حامد نوری را دیدم هنوز هم مشکل بپذیرم وی دیگر در جمع ما نیست و صدایش را برای همیشه خفه ساخته اند. چه سنگدلانی که چنان بیرحمانه بر وی تاختند، و ناجوانمردانه بر بدنش کارد زدن و گلونازنینش را بریدند. وی را در خرابه ی نبردند تا کس صدایش را نشنود در کنار منزل قوماندان امنیه کابل که ده ها محافظ در انجا قرار دارد این عمل غیر انسانی را انجام دادند. اما انچه نباید اتفاق می افتید، صورت گرفت و حامد نوری دیگر در جمع یاران و وطن دارانش نیست تا برای آنها خبر بخواند و شعر دکلیمه کند.
پولیس در تحقیقاتش عاملین این جنایت را در جمع آشنایانش خوانده است وظاهر قضیه هم چنین معلوم میشود که قاتل یا قاتلین با وی شناخت داشته اند که نوری با اطمینان و با لباس خواب بدیدنش میرود. پس قاتل چکسی میتواند باشد؟ نوری با چه کسانی دشمنی داشت؟ روابطش با کی ها تیره بود؟ رابطه اش با اعضای خانواده چگونه بود؟ حتی سوال پیش میاید که رابط نوری مخصوصا با خانمش چگونه بود؟ پولیس باید از همین جا قضیه را دنبال کند و مخصوصا تحقیق کند که آیا سید حامد نوری و خانواده اش بکدام کشوری تقاضای پناهندگی داده بودند و یا اینکه از کدام کشوری مخصوصا امریکا و کانادا اسپانسری دارند که قبول شده باشند و یا خیر؟ اگر چنین است در قدم اول پولیس کابل باید اعضای خانواده نوری را الی اعلام نتایج تحقیقات از کشور ممنوع الخروج اعلام نماید.
آنچه من میدانم خوب است با تمام هموطنان عزیز شریک سازم و آن اینکه نوری سالها بود که از رفتار نا سالم و خشن خانمش رنج میبرد و بسیاری اوقات از هم جدا زندگی میکردند و حتی من شنیده بودم که نوری بمراتب بدوستان نزدیکش میگفت اگر روز من کشته شدم، زنم حتما در قتل من دست دارد.
من مختصر نوشتم و این مطلب را به تمام سایتها و روزنامه های افغانی نیز میفرستم و تا پولیس کابل به این مساله توجه جدی نماید و قضیه قتل نوری را از نزدیکانش اغاز کند تا مگر سر نخی بدست بیاید. هر که در قتل نوری دست داشت باید شناسائی و به اشد مجازات محکوم شود حتی اگر این شخص همسرش باشد.
