خبر و دیدگاه

ملیشه سازی، چالشی برای آینده

afghanistan_map_soldier_talib

 

پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، در ایالات متحدۀ امریکا، شکست جمهوریخواهان و راه یافتن بارک اوباما به کاخ سفید ، سیاست امریکا در یک چرخش صدو هشتاد درجه یی تغییر یافت. اوباما برخلاف سلفش، تعامل جدی را با حامد کرزی در پیش گرفت.

نخستین چالشی که اوباما در جنگ افغانستان با آن مواجه شد، خواست جنرال ستنلی مکرستل، فرمانده پیشین ناتو در افغانستان، مبنی بر اعزام سی هزار نیروی تازه نفس به افغانستان بود. مکرستل به صراحت تام و بطور بی باکانه اعلام نمود که در صورت عدم اعزام این تعداد عساکر به افغانستان، جنگ افغانستان به شکست مواجه خواهد شد.

این اولین بار نبود که اوباما به این چنین تنبه مواجه میشود، بلکه بارها سیاسیون و نظامیان سابقه دار امریکا از راههای مختلف به رئیس جمهور جوان گوشزد نموده اند که در برابر جنگ مزبور باید محتاطانه گام برداشته شود و هریک همگونی این جنگ را با جنگ ویتنام (۱۹۵۵-۱۹۷۵م) به اثبات رسانده اند.

زمانیکه جنرال ستانلی مکرستل درک کرد که باوجود پاسخ مثبت به خواهش اعزام سی هزار عسکر بیشتر، در جنگ پیشرو هیچ کدام نشانۀ پیروزی به چشم نمیخورد. پس فرار را به قرار ترجیح داد. مکرستل در مقاله اش مقامات بلند پایۀ ملکی کشورش را مورد انتقاد قرار داد که در نتیجه ظاهراً به همین بهانه استعفا اش را صادر نمود و از لکۀ ننگ شکست جنگ افغانستان جان بسلامت برد تا در تاریخ نامش بمثابۀ جنرال شکست خورده ثبت نشود.

رئیس جمهور اوباما اندک پس از استعفاء مکرستل، قرمانده قومندانی مرکزی ایالات متحده جنرال دیود پتریوس را بعوض مکرستل در افغانستان تعیین نمود. جنرال پتریوس جنرالی بود که مقاومت مردم عراق را علیه نیروهای امریکایی بطور مؤقتی، متوقف ساخت. پتریوس با دامن زدن اختلافات مذهبی میان عراقیان سنی و شیعه، توانست چند ماهی در انکشور نارام به آرامی بسر ببرد.

جنرال پتریوس پس از انتصابش بحیث قومندان ناتو در افغانستان، همواره تأکید بران مینمود که فقط رهبری تغییر نموده، ستراتیژی ایجاد شدۀ توسط مکرستل، به حال خود باقی باقیست.

ولی طبق گزارشهای رسانه های گروهی، زمانیکه پتریوس رسماً فرماندهی را بدست گرفت، نخستین دیدارش با رئیس جمهور حامد کرزی آگنده از تنشها بود. ولی دیری نگذشته بود که این اختلافاتِ پس پرده، به رسانه ها درز نمودند. زمانیکه پتریوس پیشنهاد نمود، تا جوانان روستایی افغان را، مسلح و در مقابل مقاومت بسیج نمایند، کرزی ظاهراً به اصطلاح به مخالفت برخاست.

روشنتر بگویم، طرح پتریوس، اینست تا اربکیهای مانند، ایام اخرین رژیم داکتر نجیب، ایجاد شوند. اربیکها در افغانتسان تاریخی خوبی ندارند و مردم افغانستان، عملکردهای زشت ایشان را هنوز فراموش ننموده اند.

اربکیها، نخست هنگام ریاست جمهوری داکتر نجیب، جهت مقابله با مجاهدین ایجاد شدند. پس از سرنگونی رژیم نجیب ایشان با نامهای مختلف میان گروههای مجاهدین رخنه نمودند و در جنگهای داخلی نقش بارزی ایفا نمودند.

با در نظرداشت تاریخ زشت اربکیها کرزی به مخالفت پتریوس پرداخت مگر قرار گزارشهای اخیر آقای کرزی ناگزیر به فیصله یی دوست! خارجی اش سر تعظیم خم نمود و به اصطلاح تعدادی رسانه ها سرانجام کرزی صاحب تسلیم شد.

با ایجاد اربکیها، امریکاییها میخواهند با یک تیر دو شکار نمایند. در صورت ایجاد این پدیده از یکسو از بار سنگین تلفات روز افزون امریکاییها تا حدی خواهد کاست و از جانب دیگر امریکاییها میتوانند توسط این گروه، ضربۀ محکمی بر پیکر جانب مقاومت وارد نمایند. بدیهی است که جنگی را که اربکی (افغان) به پیش می برد، امریکاییها به هیچ صورت نمیتواند.

این در حالیست که اکثریت مطلق کارشناسان سیاسی-نظامی افغان این طرح را غیر مؤثر پنداشته اند. حتی رئیس مبارزه با تروریزم وزارت دفاع در یک گفتگو این طرح را غیر مؤثر تلقی نمود. جنرال شهنواز تنی- وزیر دفاع رژیم نجیب- که در این زمینه از تجربۀ کافی برخوردار است، نقایص این طرح را بر فوایدش بیشتر دانست.

ماه جون سال ۲۰۱۰م مرگبارترین ماه در طول حضور نه سالۀ بیگانگان در افغانستان تلقی شد. به گفتۀ سخنگویان ناتو، فقط در ماه جون بیشتر از صد عسکر ناتو در افغانستان به هلاکت رسیده است. نمیتوان تلفات زاید الوصف ماه جون را با طرح اربکی سازی بی ارتباط دانست.

از قراین و شواهد چنین برمی آید که امریکا و ناتو در افغانستان در واپسین سالهایشان قرار دارند. تلفات و خسارات روز افزون و همچنان فشارهای اتباع کشورهای دارای نیرو در افغانستان، علل برجستۀ شکست ناتو در افغانستان تلقی میشود.

نباید فراموش کرد که پس از خروج نیروهای ناتو و امریکا از افغانستان، وجود نیروهای اربکی بمثابۀ یک چالش بزرگ فراراه نیروهای مقاومت خواهد بودطُرق مختلف با اربکیها وارد معامله شوند که بدون تردید خیلی مفید و مؤثر واقع خواهد شد.

هر چند هنوز این پدیدۀ شوم تشکیل نشده و ققط فیصلۀ روز کاغذ است که با عرصۀ عمل فرسنگها فاصله دارد و لی اگر ایجاد شود، چالشی دیگری را برای افغانها در راه رسیدن به صلح و ثبات بمیان خواهد اورد که واژگون ساختنش، در ایندۀ نزدیک آسان نخواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا