خبر و دیدگاه

۲۶ دلو، روز افتخار آفرین افغانها

afghan-graveyard

پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵م دو ابر قدرت در جهان باقی ماندند که یکی عبارت از اتحاد جماهیر شوروی یا بلاک شرق با ایدیالوژی کمونیسم و دومی ایالات متحدۀ امریکا یا بلاک غرب با ایدیالوژی سرمایه داری یا کاپیتالیسم. هریک از این دو ابر قدرت میخواست تا سیطره اش را برجهان گسترش بخشد. به همین منظور کشورهای غربی یا کاپیتالیستی دست به تأسیس پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) یازیدند، در مقابل اتحاد شوروی پکت وارسا را اساس گذاشت.

با وجود پکتهای مزبور هریک این ابرقدرتها میخواست کشورهاییکه عضویت هیچ یکی از پیمانها را نداشتند، دنباله رو سیاست یکی از اینها باشند ولی اتحاد جماهیر شوروی در این رقابت جلوتر بود. زیرا در کشورهای اروپای شرقی و امریکای لاتین کودتاهای به نفع احزاب کمونیست براه انداخته شدند. به همین ترتیب بتاریخ هفت ثور سال ۱۳۵۷خورشیدی جناح خلق حزب کمونیست افغانستان کودتاه ننگینی را براه انداخت که طی ان رژیم سردار محمد داود خان به پایان رسید و همراه با اکثریت اعضاء فامیلش بشمول زنان و اطفال خورد سال به اوج قساوت و بی رحمی به شهادت رسیدند.
با به قدرت رسیدن حزب کمونست و دشمنی ایشان با دین و فرهنگ و عنعنات مردم افغانستان روند جهاد علیه کمونستها سریعتر شد و مردم دسته دسته رهسپار مصاف مبارزه میشدند. تا این زمان هیچ یک از کشورهای خلیجی و غربی هیچ نوع کمکی با مجاهدین نکردند. تااینکه ارتش اتحاد جماهیر شوروی بتاریخ ۶ جدی سال ۱۳۵۸ خورشیدی بدون در نظرداشت قوانین بین المللی و اصول حسن همجواری وارد افغانستان شد و افغانستان بطور مستقیم اشغال شد.

زمانیکه افغانستان مورد تهاجم اتحادشوروی قرار گرفت، منافع تعدادِ زیادی از کشورهای منطقه و جهان نیز به خطر مواجه شد. نخستین خطر امنیتی و حتا وجود پاکستان زیر سؤال قرار گرفت، زیرا بنا به گفتۀ یکتعداد از تحلیلگران که اتحاد شوروی اهداف فراتر از افغانستان را در مخلیله اش می پرورانید. به همین ترتیب ایران و کشورهای شرق میانه نیز به خطر مواجه بودند، امریکا نیز از همین ناحیه نگران بودند که مبادا شوروی پیشروی اش را به سوی کشورهای نفت خیز شرق میانه گسترش دهد که در ان زمان منافع حیاتی امریکا که همانا نفت این کشورها بود به خطر مواجه خواهد شد.

اکثریت کشورهای جهان به شکلی از اشکال تهاج شوروی بر افغانستان را نکوهش کردند. همه منتظر واکنش امریکا بمثابۀ یک ابر قدرت رقیب شوروی بودند ولی رئیس جمهور کارتر گفت:”ماحمله بر افغانستان را نکوهش میکنیم، و پیشروی نیروهای شوروی را به جنوب (پاکستان) تحمل نخواهیم کرد”. حرفهای کارتر به وضوح نشان میدهد که امریکا افغانستان را دانۀ باخته شده دانسته بود و بازپسگیری استقلال این کشور را امر مهال می پنداشت.
قابل یادواریست که مجاهدین جهاد شانرا علیه رژیم کمونست سالها قبل از تهاجم شوروی بدون کمکهای بین المللی آغاز کرده بودند و با سلاحهای در دست داشتۀ ابتدایی شان مبارزۀ آزادی و مقاومت شانرا ادامه دادند.

هرچند جهان آزادی افغانستان را امر غیر ممکن می دانستند ولی بی خبر از ارادۀ اهنین و عزم راسخ ملت مسلمان و مجاهد افغانستان علیه نیروهای اشغالگر توانست با قربانیهای فراوان جانی و مالی مقاومت شانرا ادامه دادند تا اینکه توجه جهان به جهاد افغانستان جلب شد و کشورهای منطقه و جهان بخاطر حفظ منافع شان با مجاهدین همکاری همه جانبه منمودند. منصفانه نخواهد بود که مجاهدین را دست پرورودگان قدرتهای منطقوی و جهانی پنداشت زیرا انزمان یک هدف میان مجاهدین و کشورهای دونر مشترک بود و آن شکست اتحاد جماهیر شوروی بود و بس. پس از راندن شوروی برملا گردید که دیگر نه ان پشتبانی بی المللی و نه هم ان کمکهای همه جانبه با مجاهدین وجود داشت، بلکه پس از ان همه مجاهدین را خطری فرامنطقوی می پنداشتند و به فکر از میان برداشتن ایشان شدند.

در پایان کار ملت مسلمان افغانستان با رشادتها و حماسه افرینیهای کم نظیر در طول تاریخ با قربانی نزدیک به دو ملیون شهید، ملیونها معیوب و ملیونها آواره وبا بربادی همه جانبۀ وطن توانستند شوروی را به شکست مواجه سازندو نه تنها افغانستان بلکه جهان را از یک جناور خون اشام نجات بخشند، لازم بود که جهان از مجاهدین منحیث ازادیخواهان قدردانی میکردند ولی متأسفانه اینبار جهان در فکر توطئه چینی علیه مجاهدین شد.

کوتاه سخن اینکه سرانجام نیروهای شوروی پس از سالها جنایت و کشتار بتاریخ ۲۶ لو سال ۱۳۶۷خورشیدی از افغانستان رانده شدند. بجا خواهد بود که از تلفات جانی و مالی شوروی در مدت اشغال افغانستان یاد اور شویم.

هنگام خروج از افغانستان شوروی با تلفات ۱۴۴۵۳ تن ارتش انکشور بشمول اشخاص بلند رتبۀ استخباراتی، مشاوروین و صاحب منصبان و به هزینۀ ۷۳بلیون دالر پول نقد که وسایل جنگی نیز شامل ان میشدند، را از دست داد.

به این ترتیب روز ۲۶ دلو نه تنها روز خجسته و قابل تجلیل برای ملت افغانستان بلکه برای تمام ملیتهای ازیدیخواه جهان از جایگاه و مقام ویژۀ برخوردار است. این روز، جنگِ سردی را که میان دو ابر قدرت جریان داشت و جانهای هزارها انسان بیگناه را به کام مرگ کشانیده بود به پرتگاه پایان رساند و به این اساس میتوان گفت که افغانها قهرمانان و ناجیان جهان شدند. این افتخار تنها و تنها از ان افغانها است نه از هیچ کشورخارجی. هنگام شکست ارتش شوروی از افغانستان از رونالد ریگن رئیس جمهور وقت ایالات متحده پرسیده شد که شکست شوروی را در افغانستان نتیجۀ کمکهای کشورش می پندارد یا افتخار مجاهدین؟ وی در پاسخ گفت: نه، این افتخار افغانها است که شوروی را به زانو دراوردند، نه از کدام کشور خارجی. ولی هنوز هم هستند یکتعداد اشخاص و افرادی بی خبر از واقعیت که شکست شوروی را دست اورد کشورهای کمک دهنده می پندارند که باید در این مورد تجدید نظر نمایند و بادر نظر داشت واقعیتها و مطالعۀ همه جانبۀ جهاد افغانستان قضاومت منصفانه و استوار بر واقعیت نمایند.

عبرت از تاریخ

تاریخ از احوال و رویداتهای گذشته بحث میکند و با مطالعۀ تاریخ با وقایع مختلف چه شایسته و  چی زشت بر می خوریم. یکی از فواید مطالعۀ تاریخ اینست که باید از اعمال زشت گذشته خودداری کنیم. ولی چنین به نظر میرسد که ابر قدرتها تاریخ را مطالعه می کنند و از ان پند و عبرت نمی گیرند که یکی از اهداف مهم مطالعۀ تاریخ همین است.

اینک ما شاهد هستیم که سردستۀ بلاک غرب و رقیب عمدۀ اتحاد شوروی پیشین با نیروهایش به سرزمینی سرازیر شد که خود شاهدان قهرمانی مردم ان مرزوبوم  بودند که دیروز روی ابر قدرت نیرومندتر از وی را به خاک مالیدند و دامنگیر مشکلاتی عدیدی دیگر داخلی و خارجی شد.

باری دیگر شاهد تکرار اشتباهات دیروزی هستند و تماشا میکنیم که اینبار امریکابا گذشت هر روز دچار مشکلات دیروزی شوروی میشودو در این مدت کمتر از یک دهه ان هم با مقاومت نه چندان گسترده به زانو درامده با وجود اینکه تمامی همپیمانان ناتو از این اشغال پشتبانی میکنند.

در پایان میتوان گفت که اینها تاریخ را بطور درست مطالعه نکرده و از آن درس عبرت نگرفته اند. اگر چنین نمی بود امروز مرتکب این اشتباه بزرگ نمی شد و دچار مشکلات نمی بود.

پس میتوان پیش داوری کرد که این ابر قدرت نیز توسط افغانها به شکست مواجه خواهد شد و جهان را از یک قطبی بودن و عملکردهای هژمونیک ایالات متحده و ناتو نجات خواهند داد. امید واریم اینبار افغانها هم از تجربه های تلخ دهۀ هفتاد خورشیدی درس عبرت گرفته باشند و با در نظر داشت منافع ملی افغانستان عزیز عمل نمایند تا در اینده منحیث قهرمانان و ازادیخواهان نامهایشان ثبت تاریخ کشور ما شوند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا