خبر و دیدگاه

تنور داغ انتخابات افغانستان

abdullahlongikarzaicompaign

دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که روز پنچ شنبه ۲۰ اگست مصادف با ۲۹ اسد برگذار میشود، در مقایسه با دوره گذشته، از جذابیت و هیاهوی ویژه ای بر خوردار است. نتایج این روند دیموکراتیک – که در تاریخ سیاسی افغانستان یک پدیده جدید است – پاسخگوی پرسشی ارزنده ای است: کشوری را که در فقر و گرسنگی، بیسوادی، عدم تساوی حقوق مردان و زنان، مرگ و میر اطفال و مادران،  فساد اداری، بی امنیتی، وغیره.. در جهان در ردیف اول قرار دارد، برای پنچ سال آینده کی رهبری خواهد کرد؟ آیا حامد کرزی، رییس جمهور فعلی افغانستان، که با شعار “تداوم” داخل پیکارهای انتخاباتی شده، دو باره سکان حکومت را به دست خواهد گرفت و یا رقیب او عبدالله عبدالله، وزیر خارجه سابق افغانستان، که “تغیر” واژه ای کلیدی مبارزات انتخاباتی وی را تشکیل میدهد؟

دراین اواخر، بنابر نزدیک شدن انتخابات، تبلیغات انتخاباتی نامزدان شدت گرفته، همه نامزد ها در کل وعده زندگی بهتر میدهند اما هیچکدام آنها برنامه دقیقی را معرفی نکرده، تدابیر مشخصی را ارائه نمی دارند و فقط به شعار های آرمانگرایانه برای بهبود زندگی بسنده می کنند.

به نظر من یگانه تغیر عملی و با ارزش در کوتاه مدت که میتوان از طریق انتخابات سال جاری در صحنه ای سیاسی افغانستان وارد کرد، تغیر نظام ریاستی به پارلمانی است، که در سطر برنامه عبدالله عبدالله گنجانیده شده است. افغانستان کشوری است که بیشتر از هفت سال تجربه ای با دیموکراسی نداشته، و مردم تجارب تلخ از نظام های استبدادی گذشته دارند. بدختانه، ترس عمده ایکه از نظام ریاستی در دنیای سیاست موجود است، در افغانستان جامع عمل پوشیده: رییس جمهور با سوء استفاده از صلاحیت های بیش از حد نظام ریاستی، به یک دیکتاتور مبدل گردیده، و آهسته آهسته فاصله میان مردم و حکومت زیادتر میشود. تالمون، نویسنده و تاریخ شناس اسرائیلی، به این نوع رژیم “دیموکراسی توتلیتر” نام نهاده است. به نظر چیبوب، داکتر علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو، نظام های ریاستی، برخلاف نظام ها پارلمانی، خطر بیشتر از هم پاشیدن را دارند. و همچنین لایپارت، متخصص نظام های دیموکراتیک، از نظام ریاستی بنام یک مشخصه ای منفی برای آینده دیموکراسی یاد کرده است.

اگر چه از گردهمایی های چشمگیر پی در پی در قسمت های مختلف کشور، در بین اقشار مختلف مردم به حمایت از عبدالله عبدالله و نارضایتی جامعه بین المللی ازعملکرد های هفت ساله ای حامد کرزی چنین استنباط میشود، که عبدالله عبدالله برنده احتمالی انتخابات است، ولی نباید نقش افراد مطرح قومی و مذهبی را که کرزی با آنها داخل معامله سیاسی شده، نادیده گرفت. و حتی مهمتر از آن: تا چه اندازه میتوان انتقادات و نارضایتی دولت امریکا را از اداره حامد کرزی که حامی او پنداشته میشد، جدی تلقی کرد؟

به یقین، کارل آیکنبیری، سفیر آمریکا در کابل، مکررآ از بی طرفی امریکا در انتخابات و عدم حمایت از یک نامزد مشخص یاد کرده، و حتی با بعضی نامزد ها به هدف آشنایی با برنامه های شان گفتگو کرده است. اما درحالیکه امریکا حضور گسترده ای نظامی در کشور داشته، و ضمنآ تمویل کننده اصلی مالی آن بشمار میرود، بدون تردید از تاثیر گسترده ای در انتخابات ریاست جمهوری برخوردار خواهد بود. شاید از همین جهت است که نامزدها در برنامه های انتخاباتی خود از مصلحت کار گرفته، ازهر نوع انتقاد در مورد حضور نظامی امریکا و پالیسی مبهم آنها در قبال افغانستان و منطقه اجتناب میکنند. شاید بعضی از آنها خوشبین باشند که حالا امریکا اداره جدید را تجربه میکند و ایجاد و تکثر مشکلات در افغانستان در هفت سال گذشته تقصیر اداره بوش بود. ولی بگفته دیک لوردایک، پژوهشگر و متخصص روابط بین المللی و ترورزیم، که چندی پیش با او گفتگویی داشتم، در بنیاد فرقی میان جمهوری خواهان امریکا و دیموکرات ها وجود ندارد، هر دو در صدد یک هدف هستند: چطورمیتوان منافع ملی امریکا را، به هر صورت که میشود، بدست آورد.

زلمی خلیزاد، نماینده اسبق امریکا در افغانستان، به تاریخ ۱۱ اگست در مطلبی تحت عنوان “چطور آرا افغان ها را باید حساب کرد”، که در نشریه فایننشیل تایمزبه نشر رسید، از خطراتی که انتخابات در قبال خواهد داشت یاد کرده است. او قومی شدن انتخابات را بحیث مهمترین خطر پنداشته، و آن را تهدیدی برای ثبات افغانستان و پیشبرد برنامه ناتو تلقی کرده است. او از پشتون ها بحیث بزرگترین قوم افغانستان نام برده، و سپس از بی ثبات شدن برخی از مناطق پشتون نشین و پیوستن آنها به طالبان اشاره کرده است. نقطه قابل ملاحظه ای را که نویسنده این سطور در آن غایب میبیند این است: آیا این خود زلمی خلیزاد نبود که در بنیانگذاری دولت ناکام فعلی و در تفرق اجتماعی، گسستگی ملی، و ترویج عصبیت های قومی نقش کلیدی داشت؟ این صفبندی قومی که ما فعلا در انتخابات ریاست جمهوری شاهد آن هستیم ثمره ای اعمال برتری خواهانه و سلطه خواهانه ای اشخاصی چون خلیلزاد هست.

در اصل اظهار خلیزاد انعکاس افکار برتری خواهانی است، که میخواهند به گوش جهانیان – بخصوص اداره اوباما- برساند که در صورت پیروزی عبدالله عبدالله در انتخابات، که از پدر پشتون و مادر تاجیک است، پشتون ها در مقابل او جبهه گرفته با طالبان می پیوندند، و افغانستان ثبات نسبی فعلی را از دست خواهد داد. بنابرین امریکا برای حفظ منافع خود در منطقه و افغانستان باید از به قدرت رسیدن عبدالله عبدالله ممانعت کند.

به یقین، برآورده ساختن چنین تقاضای برتری خواهانه برای امریکا آسان نمی باشد، البته آن هم بعد از مشاهده ای حمایت گسترده ای اقوام مختلف افغانستان از عبدالله عبدالله. در قدم اول باید بدانیم که امریکا در صدد کسب منافع خود است، او هیچ نوع بستگی و خون شریکی با هیچ قوم ساکن در افغانستان ندارد. در قدم دوم، امریکا میداند که حضور نظامی اش در افغانستان باعث خورسندی همسایه های افغانستان نیست، بخصوص کشور های که روز به روز رشد کرده، و تهدیدی جدیتر را برای منافع امریکا در منطقه و جهان ایجاد میکنند. پس، از دست دادن حمایت جبهه مقاومت سابق – که حامی اصلی نامزدی عبدالله عبدالله هست- فرصت را برای دیگران (رقیبان منافع امریکا در منطقه) مهیا میسازد، در آن صورت امریکا در چالش جدیتر از طالبان کشانیده خواهد شد- به نظر نویسنده این سطور، طالبان تهدیدی جدی برای منافع امریکا محسوب نمیشوند، و حتی آنها میتوانند برای منافع ملی امریکا فید هم واقع شوند.

پس برای خود داری از درگیری با چنین چالشی، دور از حقیقت نیست که امریکا در تلاش آن باشد تا در حکومت آینده افغانستان هر دو نامزد مطرح – عبدالله عبدالله، حامد کرزی-  را شامل بسازد، ولی تا بحال این برنامه امریکا مورد تائید عبدالله عبدالله قرار نگرفته، اوشاید به این باور باشد که در صورت شفافیت انتخابات، پیروزی از آن اوست.

خلاصه دومین دوره انتخابات افغانستان را میتوان جنگ میان تغیر و تداوم خطاب کرد، و بلاخره انتخاب یکی ازین نظام ها به شعور سیاسی خود مردم تعلق دارد، البته در صورتی که انتخابات شفاف، آزاد و واقعی صورت بگیرد. برون رفت از بحران های فعلی کاریست خیلی دشوار، و یک اداره ناتوان، کم ظرف و ناسالم  میتواند حتی باعث تشدید و کثرت بحران ها شود. از همین جهت  توانمندی در تصمیم، قاطیعت در اجراعات و اقدامات، استقلالیت در صحنه سیاسی جهان، ملیگرایی، عملگرایی و صداقت در برابر مردم، از جمله مشخصه های است، که، در وجود رییس جمهور آینده افغانستان باید موجود باشد تا بتواند کشور را از انبوه مشکلات و بحران های فعلی نجات بدهد.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا