خبر و دیدگاه

چرا کرزی در انتخابات بازنده است؟

karzai_sittingsad_250_150

 

با وجود ۴۱ نامزد در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، گمانه زنی های گوناگون در رابطه به پیروزی این یا آن کاندید سر زبان ها افتیده است. شماری از پیروزی کرزی سخن می گویند و تعدادی هم داکتر عبدالله را برنده کامل می دانند. حرفهای در رابطه به اشرف غنی احمد زی و میرویس یاسینی و دیگران نیز گفته می شود.

اما واقعیت ملموس جامعه نشان می دهد که داکتر عبدالله و کرزی دو نامزد اصلی اند که در صحنه ی رقابت مقابل هم قرار خواهند گرفت. بررسی تطبیقی و مقایسوی شخصیت و کارنامه این دو نامزد حقایقی را معرفی می دارد که در پرتو آن می شود، حکم نسبتاٌ واقعی را صادر کرد.

از لحاظ شخصیت و توانایی های فردی:

کرزی شخصیت کم عمق و ضعیف تر از دانش و کنش سیاسی نسبت با سایر کاندیدان مطرح است است. این ویژگی از صحبت ها و عملکرد هایش پیداست، در حالی که داکتر عبدالله شخصیت دیپلومات و اندیشه مند سیاسی است، میداند چگونه صحبت کند و با چه کسی با چه زبانی سخن گوید. آقای کرزی با همگی با زبان ساده و کوچگی صحبت می کند.

–  کرزی بعد از تحولات بن به گونه ی غیر مترقبه ظاهر و یا صادر شد، قبل از آن در هیچ مدار سیاسی حضور نداشت. در حالی که داکتر عبدالله در دوران دولت اسلامی به رهبری مجاهدین و سالهای طولانی بعد از آن، هم به نمایندگی از احمدشاه مسعود، هم به نمایندگی دولت اسلامی و هم به نمایندگی سیاسی جمهوری اسلامی افغانستان، در معرکه های سیاسی مستقیماٌ درگیر بوده و از همه فراز و فرود های سیاست جهان و منطقه آگاه است. به این اساس تجربه و پیشینه ی سیاسی داکتر عبدالله بمراتب بر تر از رییس جمهور کرزی است.

–  کرزی از علم مدیریت و مسایل منیجمنت کمتر آگاه است است. تصامیمش آنی و نسنجیده بوده، به قول معروف که “نخوانده امضا می کند” و به قول خودش “مردم چالش را یافته اند”، اما داکتر عبدالله مدیر جدی و مدبر است، سنجیده عمل می کند و با تدبیر گام می گذارد. چنان است که در طول دوره ی کاری اش مورد توجه احمد شاه مسعود و دولت اسلامی بود، و در جمهوری اسلامی نیز خطایی در کار او دیده نمی شود. این امر توانایی و ظرفیت کاری داکتر عبدالله را به نمایش می گذارد.

– از لحاظ ظاهری نیز داکتر عبدالله شخصیت نو، زیبا و کارزماتیک و مرد علاقه مردم است. اما بر عکس کرزی این سیمای بشاش و جذاب را ندارد و برای مردم خسته کننده شده است، گرچندی که با چپن سبز وطنی لقب خوشتیپ ترین مرد جهان را امریکا برایش اعطا کرد.

– سست عهدی، پیمان شکنی، خلاف قول و وعده عمل کردن آقای کرزی به کرات به اثبات رسیده است، در جایی که اسلام به وفای به عهد امر می نماید. اما داکتر عبدالله شخصیت ثابت و صادق القول است، خلاف قول او را نمی تواند کسی بیان نماید حتی در بحرانی ترین شرایط سخن راست را عنوان نموده است.

– معامله گری و در اصطلاح کلوخ را ماندن و از آب گذشتن بنیان شخصیت آقای کرزی است و خیلی براحتی میتواند به خود همپیمان بخرد، دادن وعده و قول های دراز و استوار و بعد از رسیدن همه را فراموش کردن آقای کرزی را در دوره قبل همه شاهد بوده ایم. مگر داکتر عبدالله حتی امروز هم بر خلاف کرزی به هیچ معامله به خاطر منافع خود داخل نمی شود و گنجشک ناگرفته را تقسیم نمی کند، دیدیم که به هیچ وجه با محقق معامله نکرد و هیچ وعده برایش نداد و گفت حکومت من حکومت شایسته سالاری است نه قوم سالاری. با همگان منطقی مذاکره می کند و همه را در راه وحدت و خدمت به وطن فرا می خواند.

از لحاظ وضعیت داخلی کشور:

– زمانی که جلسه بن براه افتاد مردم افغانستان از جنگ های تحمیلی خسته شده بودند، در شرایط کنونی از حکومت آقای کرزی که زندگی مردم را بد تر از شرایط جنگ ساخته است، بیزار اند.

–  در آغاز ظهور کرزی، هر شهروندی فقط به خاطر تغییر و آرزوی بهبود برای خدا به کرزی رای میداد. اما حالا  نجات از حکومت ناسالم آقای کرزی که هیچ تغییری را به زندگی مردم وارد نکرد، برای خدا به او رای نمی دهند.

– کرزی نماینده ی رفاه، خوشبختی و بهروزی مردم خود را معرفی کرده بود، در حالی که در هیچ زمینه نتوانست خوشبختی آرد، بر عکس مردم گرفتار فقر  که بودند با ذلت نیز یار شدند.

– کرزی را خارجی ها پیش انداخته بودند، و چنین می نمود که همگی کمک  ها را به نماینده ی خود می کنند، اما دیده شد که از کمک خارجی ها هیچ سودی متصور نیست، و آنها بیشتر متوجه منافع خویش اند، که دیگر این امتیاز کرزی هم چسپی ندارد.

–  فکر می شد با آمدن کرزی، هر کشوری یک ولایت را پاریس خواهد ساخت. بر عکس دیده شد که غربت و گدا منشی و تقلب ثمره ی آنها به جامعه ی ما بود، که دیگر کس فریب نمی خورد.

– آنهایی که با کرزی ائتلاف کرده اند بخاطر منافع شخصی شان است نه بخاطر منافع ملی، چنان که هیچ کدام طرحی درین زمینه ارائه نکرده اند و این نهایت مایوس کننده است.

–  آقای کرزی و سران گروه ائتلافی شان، نسبت سودجویی های مداوم به نفع خود و خانواده خویش و معامله کردن منافع مردم، دیگر در بین اقوام خود پایگاهی ندارند.

– سیاست های قوم گرایانه ی آقای کرزی توده های مردم اقوام دیگر را حساس و بیدار ساخته است، بار دیگر رهبری خود را بدست او نخواهند داد، که این بار ریشه ایشان خشکیده خواهد شد.

–  سیاست قوم گرایانه کرزی، که خلاف دساتیر اسلام است ،جامعه را به نفاق کشانیده است که خیر خواهان و علمای دین برای نجات از این سیاست غیر دینی و غیر ملی به او رای نخواهند داد.

– تیم کاری کرزی، تیم قوی و فاشیستی بود که مردم شاهد آن اند، هر کسی با اقوام دیگر دشمنی می کرد مستقیم در ارگ راه میافت، که هنوز راه دارند. مردم به یقین این وضع را نمی خواهند.

–  اکثر وزرای کرزی که در بیرون رشد کرده اند و از آنجا آمده اند، با منافع ملی و سعادت و خیر میهنی کمتر آشنا و یا بیگانه اند. به خاطر سی در صد سود خود، یک موسسه بزرگ دولتی را که صد میلیون قیمت دارد، به یک میلیون به حراج می گذارند.

–  تاراج بیت المال ، رشوت و اختلاص حکومت کرزی در تاریخ افغانستان سابقه ندارد. و در جهان مقام پنجم فاسد ترین حکومت ها را از آن خود کرده است.

– کشت مواد مخدر و ترافیک آن درین دوره هشت ساله سراسری شد، شهرت جهانی یافت و کشور را در صدر فهرست قرار داد.

–  فساد اداری حکومت کرزی تا آنجاست که مردم فکاهی ساخته اند “شماری از ریش سفیدان نزد کرزی آمدند که رشوت و فساد اداری بیداد می کند، جلو آنرا بگیرید. کرزی در جواب گفته است که چند میدهید که رشوت را نابود کنم.”

– اطرافیان آقای کرزی که در خارج رشد کرده اند با مردم احساس بیگانگی و بی علاقگی دارند و مانند خارجی ها با مردم اظهار احساس و عواطف می کنند.

–  عدم پایبندی آقای کرزی به قانون اساسی و مخالفت با رای ملت “پارلمان” استبداد مطلقه را به نام دموکراسی نشان داد، که مردم از آن بیزارند.

–  میلیار ها دالر نه تنها توسط خارجی ها که توسط وزرا حیف و میل شد، وقتی وزیری بیش از ۱۰۰ مشاور دارد ،و ماهانه بیش از یک میلیون دالر مردم را به آنها می بخشد و کرزی هم کاری نمی کند  معلوم است که مردم به آنها اعتماد نخواهند کرد.

از لحاظ روابط خارجی:

–  خارجی ها در افغانستان در تطبیق برنامه های خود ناکام بوده اند. اکنون در تثبیت حقانیت خود به طور قطع باید کرزی را قربانی کنند، ازین رو خارجی ها دیگر علاقمند کرزی نیستند.

– شکست برنامه و عدم کارایی خارجی ها اگر از سویی در عدم آشنایی آنها بر می گردد از جانب دیگر این کرزی بود که با مدیریت ضعیف خود نتوانست از آن استفاده معقول نماید.

–  کشتار غیر نظامی ها توسط نیروهای بین المللی و تلاشی خانه ها خلاف سنت مردم، آبروی کرزی را نزد مردم برده است. مردم به چنین رئیسی رای نخواهند داد.

–  جهانیان ادعا دارند که پول های کمکی آنها توسط کارمندان حیف و میل می شود، این نقیصه به کرزی بر می گردد که نتوانست این معضله را رفع نماید، در نتیجه عدم اعتماد جهان به کرزی باقیست.

–  برخورد رسانه های بین المللی که هر روز اتهامی را بر کرزی وارد می کند، در حقیقت ذهنیت جهان است، که از آن طریق میرساند که دیگر کرزی را نمی خواهند.

– کرزی می خواهد در تفاهم طالبان، اقوام دیگر و حتی خارجی ها را تحت فشار قرار دهد، این مسئله برای خارجی ها پوشیده نیست همچنان که قابل تحمل هم نیست. ازین رو کرزی این چال خود را نیز باخته است.

–  ذهنیت عامه دنیای غرب نسبت کشته شدن فرزندانشان در افغانستان بدون آن که امید بهبود باشد، در تشنج است. ازین رو خواهان دیگرگونی اند و امید دارند کسی در افغانستان زمام امور را بدست گیرد که یکجا با آنها در محو تروریزم همکار باش.

بناءٌ به صراحت گفته می توانیم که نیاز جدی به تغییری داریم و مردم ما شایستگی آن را دارند که یک اداره سالم و خدمتگذار به مردم، بر اریکه قدرت بیاید تا باشد در همه ابعاد زندگی تغییر مثبتی رو نما گردد.

خدا یا تو آن کن که پایان کار

تو خوشنود باشی و ما رستگار

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا