ریش چیست ؟ آیا ریش در اسلام سنت است ؟

نقش ریش در ادوار و باور های مختلف چه است ؟
تعریف :
ریش مویی را گویند که بر زنخ ، گونهها و بر گردن میروید. ریش در حالت عادی فقط بر صورت مردان پس از سن بلوغ رشد میکند و بعضا از ریش برای زیبایی صورت استفاده میشود.
تاریخچه ریش :
انسانهای اولیه ریش خود را نمیتراشیدند. قدیمیترین وسایل کوتاه کردن (و نه تراشیدن) ریش، که تاکنون به دست آمدهاست، مربوط به ۴۰۰۰ سال پیش است.در مصر باستان، ریش اهمیت خاصی داشتهاست. در حدود سالهای ۳۰۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد در مصر، ابزار و لوازمی همچون نخ طلا برای آرایش ریش به کار میرفتهاست. همچنین در هندوستان نیز برای تعهد پرداخت بدهیهای خود، ریش گرو میگذاشتهاند. در زمان اسکندر مقدونی، تراشیدن ریش در مقدونیه رواج شد.
در سر زمین خراسان بزرگ ، نخستین بار تراشیدن ریش از دوران ساسانیان بمیان امد و تا پیش از آن، تراشیدن ریش برای مردان، نوعی مجازات محسوب میشد.در دوران هخامنشیان به وسیله گره هایی یا پیچیدن بخشهایی از ریش به دور حلقههایی، قسمتهایی از ریش را فر میدادند.
با ورود اسلام به سرزمین خراسان ، مردان مجدداً به گذاشتن ریش روی آوردند. در عصر مغول، موقتاً ریش بیاعتبار شد. پس از مغولان و تا عصر صفویه ریش گذاشتن برای مردان فراگیر بود. در عصر صفویه و در سال ۱۰۰۷ شمسی، شاه عباس فرمان تراشیدن عمومی ریش را صادر نمود. بر اساس این فرمان همه مردان حتی روحانیون موظف به تراشیدن ریش خود شدند. پس از دوران صفویه داشتن یا نداشتن ریش اجباری نبودهاست.
در شعر فارسی مکرراً از ریش با عنوان خط یاد شدهاست. در ادبیات فارسی میبینیم که معشوق (که غالباً مرد است) تا وقتی که خط (ریش) بر نیاورده است زیباست و بعد از آن باید رهایش کرد چون معتقد بودند که ریش نو دمیده معشوق صورت چون ماه او را میپوشاند.
دعوی خوبی تو چو باطل نشد به خط***معلوم شد که رونق گل، خار نشکند (ظهیرالدین فاریابی)
ریش در باور ها و ادیان مختلف :
در بسیاری از ادیان و مذاهب، ریش نقش مهمی دارد. زئوس، در اساطیر یونان همواره با ریش تصویر شدهاست. در آئین سیکها، ریش بخش جدایی ناپذیر هویت یک مرد بوده و بخشی از عظمت، شرافت، عزت و مردانگی یک مرد محسوب میشود. در آئین هندو، ریش نشانگر زندگی ساده و زاهدانهاست.
در دین یهود، بر اساس آموزههایی از تورات، محدودیتهایی برای نگهداری و تراشیدن ریش وجود دارد. نوع وسیلهای که ریش با آن اصلاح میشود، در این محدودیتها دخیل است. صرفنظر از روحانیون یهودی، بسیاری از یهودیان عادی نیز حداقل طی سی روز نخست از دست دادن عزیزانشان، ریش خود را نمیتراشند.
بسیاری از چهرههای دین مسیحیت، از جمله عیسی مسیح با ریش تصویر میشوند. در کلیسای کاتولیک در طول تاریخ داشتن ریش و تراشیدن آن، به تناوب مجاز و ممنوع شدهاست. امروزه برخی از اعضای جوامع کاتولیک، از ریش به عنوان یک نشانه حرفهای استفاده میکنند. کشیشان مسیحی خاورمیانه، با تراشیدن یا نتراشیدن ریش خود، وضعیت تأهل خود را نمایش میدهند.
در دین اسلام
مسلمانان داشتن ریش را سنت پیامبر اسلام میدانند. در میان علمای شیعه، جایز بودن یا حرمت تراشیدن ریش، محل اختلاف است. برخی از علما، مانند آیت الله صافی گلپایگانی تراشیدن ریش را حرام میدانند و برخی دیگر مانند آیتالله سیستانی تراشیدن ریش را به احتیاط واجب حرام میدانند. برخی حفظ ریش چانه را واجب میدانند مثلاً آیتالله وحید خراسانی و برای تراشیدن ریش گونه حرمت قائل نیست.
در سال ۱۳۷۵ و همزمان با حکومت طالبان در افغانستان، ملا محمد عمر فرمانده این گروه شبه نظامی، اعلامیهای در منع تراشیدن ریش برای عموم مردان افغان صادر نمود
از آنجائیکه در افغانستان گناه کبیره آشکار ریش تراشیدن و ریش قطع کردن صورت میگیرد در حالیکه ما اختیار کامل داریم، فتوای فتاوای عالمگیری است که هر کسیکه اختیار دارد دفع منکر بالایش واجب میگردد. بدین لحاظ آرزومندیم هر ولسوال در ولسوالی خویش و والی در ولایت جلسههای بزرگ دایر نمایند و به تمام مسلمانان به طوری جدی اعلان نمایند که هرگاه در آینده کسی ریش خویش را تراش یا کوتاه نماید ما آنرا بندی میکنیم، باز حق شکایت را ندارند. یکماه وقت برایشان بدهید. بمجرد تکمیل تاریخ جزأهای کوچک برایشان داده شود. انشأالله نودوپنج فیصد اشخاص اصلاح خواهند شد.
انواع ریش:
ریش کامل ،ریش فرانسوی، ریش فرعون ،ریش هلندی قدیمی ، ریش خطی ،ریش بزی ،ریش زیر لبی ،ریش ستاری ، ریش توپی ، ریش هخامنشیان ، ریش دو شاخ رستم دستان (و سایر پهلوانان خراسانی) ،ریش گره زده ، ریش نوک تیز ، ریش چهارگوش ، ریش بلند ، ریش کوتاه ،ریش کتلت ، ریش کله قندی وریش دم بودنه و ریش چچ و غیره .
با در نظر داشت معلومات فوق دیده میشود که ریش از آغازین تاریخ پیدایش آدمها معمول و مروج بوده که در زمانه های مختلف از آن استفاده های مختلف نموده اند . از نظر قرآن ریش با دین اسلام ارتباطی ندارد زیرا در قرآن چیزی بنام ریش نیامده است دیده میشود که فرهنگ را با دین مخلوط نموده اند و انرا بنام سنت تقدس بخشیده اند در حالیکه در یهود و مسیحت قبل از اسلام ریش مروج بود و این آیین را در اسلام وارد کردند در حالیکه در اسلام وجود ندارد .
متاسفانه دین ما دین شعور ی و عقلی و تفکری نیست و دین ما دین تقلیدی بوده و بر اساس تقلید استوار است و ملا و مفتی روحانیت پیشوا تقلید است در حالیکه دین اسلام تقلید کورکورانه و طوطی وار را منع نموده بیش از صد ایت در مورد تفکر و تعقل آمده و خدا به تعقل امر میکند اما ما قرآن را رها کرده دنباله رو ملا هستیم و اختیار ریش خود بدست ملا داده ایم و هر ملا گوید همان کنیم
طوریکه گفته آمد ریش یک موضوع بکلی شخصی وخصوصی است و داشتن و نداشتن آن در انحصار شخص است نه به دین ارتباط دارد و نه کسی حکم داشتن و یا نداشتن انرا بنام دین صادر کرده میتواند و نه تقدس است واما در کشور ما متاسفانه نظر به ندانم کاری ها و عدم معلومات در مورد دین و تقلید کور کورانه ریش به معیار مسلمانی تبدیل شده و هر قدریکه ریش دراز باشد صاحب ریش مسلمان خوبتر محسوب میشود.




1. be gone hamgani der keshwer haa-ye naa–pishrafe rish neshane-ye din-dari shenakhte mi shawad, haem (hat-ta) ta 40 sal pish her kas rish dasht be au akhond mi goftand
2. der hawa germ rish aragh mi konanad wae az an bo-ye naa-khpsh ayand pedar mi shawad wae merdom ra mi azarad , pas behter ast , rish terashide shawa
3.rish manand moye saer ast, her ke khast moye khod ra kota mi konad , yaa moye khod ra bland mi gozarad, in yek kar khodi wae shakhsi ast, hich kas ne baayed be goyed ke merdom rish yaa moye kota yaa baland dashte bashand
05th September 2020
agha-ye nor mohamed soltani naewishte-ye khobi der bare-ye rish , ne modid. in-ke mullah haa mi goyand : chon payamber haa rish dashte and , ma haem eomroz baayed rish dashte baashim yek jafang ast, payamber haa dandan haa-ye khod ra baa maswak pak mi kerdand, amaa emroz maa az bors plastiki wae khamir dandan benaa ber pejohish haa-ye behdashti dandan-papezish haa beraye pak kerdan dandan haa-y khod kar mi girim, chon-ke der maswak baktaria haa wae mokrob haa asaan-ter jaa-ye mi girand. her kari ra ke payamber haa chand hazar sal pish kerdand , maa kenon kerde ne mi tawanim , chon be maa zayan khahad rasid. hich fertor (aks) az payamber dashte ast hasti ne darad , maa ne bayed be goyem payamber rish