خبر و دیدگاه

معمای سفر داکتر عبدالله به عربستان سعودی

haroon_amirzada
دکتر هارون امیر زاده

سفر ناگهانی جناب داکتر عبدالله و استاد عطا محمد نور به عربستان و استقبال بی سابقه و پُر زرق و برق سعودی ها از هیئت افغانستان همه را شگفت زده ساخته است.
این استقبال در حالی صورت می گیرد که داکتر عبدالله بعنوان رییس اجراییه فاقد صلاحیت در حکومت وحدت ملی است و در حسرت دیدار رییس جمهور متکبر و تمامیت‌خواه شب و روز خواب ندارد. افزون بر آن طالبانی را که از حمایت سعودی ها برخوردارند بسرعت در حال اشغال شمال افغانستان اند جاییکه جغرافیای زیست داکتر عبدالله و استاد عطا محمد نور با گذشت هر روز تنگ تر می شود.
اما معمای این سفر عجیب به اینجا ختم نمی شود، سعودی ها تاجیکان افغانستان و جمعیت اسلامی افغانستان را از چشم تهران به دلایل مشترکات فرهنگی، زبانی و همسایگی می بینند. چنانچه سعودی ها در چهار دهه اخیر چه در دور جهاد و چه بعد از آن از هیچ وسایلی برای سقوط حکومت مجاهدین برهبری استاد ربانی، ترور رهبران جمعیت اسلامی افغانستان از احمد شاه مسعود گرفته تا استاد ربانی در همدستی با آی اس آی دریغ نورزیدند. افزون بر آن سعودی ها از تمام گروه های رقیب جمعیت اسلامی از حکمتیار تا طالبان و جنرال دوستم و القاعده حمایت قاطع نمودند. هر عربیکه با مسعود و جمعیت اسلامی نزدیک شد بشمول عبدالله اعزام توسط عوامل سعودی سر به نیست شد.
در جریان جنجال های انتخابات ۲۰۰۹ میان حامد کرزی و داکتر عبدالله ، ترکی فیصل یکی از شاهزاده های با قدرت سعودی به اوباما نامه هفت ماده ای نوشت و در یکی از مواد آن چنین آمده بود:” افغانستان از لحاظ تاریخی سر زمین پشتونها و ازبیک ها است، ریاست جمهوری حق پشتونهاست و هیچ تاجیکی نمی تواند رییس جمهور شود. جناب رییس جمهور اوباما به جنجال های انتخاباتی خاتمه بدهید بهتر است حامد کرزی را بحیث رییس جمهور اعلام کنید”.
پرسش اساسی اینست که چه معجزه ای در ریاض رخ داده که عربستان‌سعودی در یک حرکت غیر قابل باور در اوج کشمکش این کشور با ایران از داکتر عبدالله و استاد عطا محمد نور چنان استقبال گرم نمودند که از ملکه انگلستان نه نموده بودند؟
برای پاسخ به این پرسش چند فرضیه را می توان مطرح کرد:
۱)سعودی ها وعده کردند که در آوردن صلح و کشاندن طالبان بر میز مذاکره کمک می کنند. این در حالیست که بار ها سعودی ها حتا در خانه خدا سوگند خوردند ولی عمل نکردند. بار ها کرزی و غنی به عربستان سفر کردند ولی نتیجه نداد. اما برای جناب عبدالله نیز عین وعده را کردند.
یکی از نگرانی های سعودی ها اینست که یک گروه طالبان از تهران حمایت میشوند و انحصار حمایت سعودی و پاکستان بر طالبان به پایان رسیده است. بگونه مثال گروه ملا منان‌نیازی اعلام‌جنگ با پاکستان متحد استراتیژیک سعودی ها در تربیت تروریزم نمودند که روابط گرم با تهران و روسها از طریق حامد کرزی بر قرار نموده اند.
پرسش اساسی اینست که عبدالله چه خدمت به ریاض درین زمینه می تواند؟
۲) ریاض در رقابت با تهران در سوریه، عراق و تا حدی در یمن شکست خورده است و از طرف دیگر روابط سعودی ها با امریکاییها بر سر اتهام حمایت از تروریزم سرد گردیده و از طرف جامعه جهانی زیر فشار قرار دارد. عبدالله در افغانستان برای ریاض در برابر تهران چه خدمت کرده می تواند؟
۳) روابط ریاض و ارگ هم در زمان کرزی و هم اکنون خیلی گرم است و عوامل ارگ درین سفر تمام حرکات عبدالله و استاد عطا را زیر نظر دارند و حتا فیسبوک چلونکی های معاش خور ارگ و اتمر هم در فوتوشاپ و تقلب و ایجاد تنش دست بردار نشدند. پرسش اساسی اینست که چگونه عبدالله بدون نقش ارگ و امریکا می تواند با ریاض وارد معامله شود؟
واقعیت اینست که شاهان عیاش سعودی حتا شیطان را در مکه بازی داده اند، تمام شبکه تروریستی جهان از گلبدینی ها گرفته تا طالبان و داعش و القاعده و صد ها گروه دیگر از افغانستان و پاکستان گرفته تا خاور میانه و آسیا و اروپا، امریکا و افریقا معاش خور سعودی ها اند.
به باور من خانواده عیاش سعودی که از نام مقدس اسلام و مکان های مقدس مکه و مدینه استفاده ابزاری در راستای تقویت تروریرم، کشتار مسلمانان و بویژه ویرانی افغانستان اعتبار خود را از دست داده اند، به جز از مصرف پول دیگر هیچ ابزاری معنوی ندارند.
آینده نشان خواهد داد که سعودی ها در بدل استقبال پر حرارت از داکتر عبدالله و وعده های خام صلح از وی چه می خواهند.

Haroon Amirzada's photo.

نوشته های مشابه

‫۲ دیدگاه ها

  1. بالای عربستان سعودی به هیچصورت نمیتوان اعتماد نمود. با وجود آنهم این به درایت داکتر عبدالله و عطا محمد نور مربوط میشود که چطور بتوانند ازین سفر استفاده ببرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا