خبر و دیدگاه

صلح ! داعيه برحقى كه از آن باطلى را مى جويند

 

افغانستان كشوريست كه موازى با واقعيت جنگ افروزى، ادعاى كاذب صلح خواهى نيز از سوى جناحهاى مختلف جنگى در آن نيز همواره مطرح بوده.

– شوروى ها عليرغم تجاوز نظامى و كشتار مردم، نوحه سرايى داشتند كه: صلح است و صفا از نظر كابل و مسكو!
– نجيب همزمان با شليك راكت هاى اسكات و اوره گان، سنگ مصالحه ملى را به سينه مى كوبيد.
– حكمتيار با شعار صلح خواهى، كابل و كابليان را موشك باران نمود.
– طالبان با شعار كاذب صلح و امنيت از اسپين بولدك، بسوى پايتخت مارش نمودند و هزاران تن را كشتند.

حالا نيز اوضاع بهمان منوال است:
– امريكا بمنظور رفع درد سرش از ناحيه افغانستان، تأمين صلح را در افغانستان، توجيهى براى گفتگويش با طالبان قرار داده تا افكار عمومى را اغواء نمايد. در حاليكه او با هدف پيشبرد جنگ و نابودى طالبان وارد افغانستان شده بود.

– طالبان نيز كه همچون جنين نامشروع از بطن آى اس آى با خون آشامى متولد شدند و تا هنوز كه هنوز است، خون قربانيان جنايات شان در كوچه پس كوچه هاى كابل و ولايات، خشك نشده، داعيه صلح را مطرح مى كند و حضور نيرو هاى خارجى را باعث ادامه جنگ مى دانند. در حاليكه هدف و غايه اصلى شان تصاحب قدرت و تداوم حاكميت متحجر، بدوى و قبيلوى شان است.

– غنى نيز كه در تكاپوى تدوير خيمه شب بازى جرگه مشورتى صلح است. با كذب و ريا، صلح را نقاب و روپوشى براى اقدامات مؤذيانه تيم نابكارش براى تداوم حضور ناميمونش در قدرت و مشروعيت بخشيدن به حاكميت پوشالى اش است. او اگر به صلح مى انديشيد، هرگز هلاكت ٤٥٠٠٠ سرباز ارتش را در چهار سال حكومتش، با افتخار عنوان نمى نمود.

– كرزى، رهبر مافياى سياسى و جاسوس چند جانبه خارجى نيز مى كوشد تا از اين نمد، كلاهى براى خودش ببافد و ماهى دلخواهش را از اين آب گِل آلود صيد كند. برغم او، گورِ پدرِ ملتى كه از اين تراژيدى رنج مى برد و قربانى مى دهد. هرطورى شده، غلجايى ها كنار زده شده، حاكميت سنتى درانى ها اعاده شود.

– خرده رهبران معامله گر تاجيك، ازبيك و هزاره و گروهك هاى منفعل سياسى نيز براى بقاى شان در صحنه سياست و بسلامت بردن جان بى مقدار شان از گزند حوادث و با هراس از صداى پاى طالب جنايتكار در قدرت، بزدلانه صلح خواهى دارند، منافقانه در مسكو به تروريستان آدمكش اقتداء نمودند و براى خوردن از ميز قطر، آب بزاق از دهن مى ريزند.

در اين ميانه، آنچه مفقود و لادرك است، صلح واقعى و داعيه برحق امنيت است كه رؤياى شيرين ملتى خسته از جنگ است. كه هيچ سياست پيشه داخلى، حزب سياسى و كشور هاى همسايه، منطقه و جهان روى آن حساب باز ننموده و در پى آن نيست. بل همه در تعقيت آجنداى شخصى، گروهى، منافع ملى ، منطقه ى و جهانى كشور خود اند.

و غمنامه كشور بحرانزده افغانستان در قالب تراژيدى قرن، كماكان ادامه دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا