خبر و دیدگاه
اختلاف نظر
يك عده كه از هواخواهان طالبان به خاطر منافع شخصي ، خصوصي و تجاري و قومي دفاع مي كنند و براي اينكه بر جنايات طالبان خاك پوشي كنند براي شما مي گويند ” هر كس را نظر اش ” يعني تو مي تواني مخالف طالب باشي و اگر يك شخص ديگر دلايل خود را دارد و جانبداري مي كند نظر اوست و بايد ما احترام كنيم . چه مضحك اســت اين استدلال ! .
حديث مشهور “اختلاف نظر رحمت امت من أست ” ، همان حديث اســت كه در متون حديث كه توسط وهابي ها به نشر سپرده شده اســت حديث ضعيف خوانده شده و حتي يك عده اين حديث را رد مي كنند و مي گويند كه غلط اســت كه يك جفا به محمد ص و دين اسلام اســت .
از نگاه تحقيقات عصر حاضر اول ما بايد به قرآن مجيد رجوع كنيم كه حديث مطابقت به قرآن دارد يا خير ؟؟
اما اول به اين سوال جواب بگوييم كه چرا وهابي ها مخالف اين حديث هستند براي اين اســت كه ،
الف : همان طور تفكر تحجر آميز خود را در جهان اسلام پخش كنند و از همين سبب مخالف همه مذاهب هستند ؛ مخالف تصوف هستند ، مخالف عرفان هستند . تا بتوانند يك استيلاي فكري ديني به قسم كه خود شان مي خواهند در جهان اسلام مخصوصا اهل سنت و جماعت پخش كنند. چنانچه يك روز در نماز جمعه يك عزيز كه زير تاثير وهابيت اســت وعظ ميكرد و گفت “مولانا را چه مي كنيد به حديث پيامبر گوش كنيد .” غافل ازينكه احاديث پيامبر كه وهابي ها به جاي اينكه از قرآن مجيد نقل قول كنند زياد تر به حديث اتكا مي كنند، مي تواند جنجال بر انگيز باشد و من چون تا حال سه كتاب در مورد احاديث كار كرده ام و به چاپ رسانده ام خوب مي دانم كه يك بخش جنجال بر انگيز اســت و دوم عزيز ما خبر ندارد كه بخش عظيم مثنوي از آيات قرآن مجيد و احاديث رسول اكرم ص است. لطفا رجوع كنيد به كتاب ” احاديث مثنوي ” بجمع و تدوين بديع الزمان فروزانفر ، ١٣٣٤ خورشيدي . در گذشته بعضي برنامه سازان كه در راه دين اسلام خدمت ميكردند ( كه حالا اصلاح شده اند و نمي گويند) همين را ميگفتند كه كسي از خود چيزي گفته نمي تواند در حاليكه دين براي همه نازل شده اســت و هر كس حق دارد نظر به توان خود در مورد دين تحقيق كند و بياموزد و اندوخته هاي خود را با ديگران شريك شود . مردم حق دارند قبول كنند و يا رد كنند و اما هيچ كس اين حق را ندارد كه فرمان دهد تو حق نداري در دين چيزي بگويي زيرا انحصار ديني در اسلام ، مانند عيسيويت قرون وسطي نيست و آنهايكه دين را ميخواهند انحصار كنند بر خاطر منافع شخصي و مذهبي شان اســت تا تسلط شان از بين نرود مثليكه امروز طالبان همان تفكر خود را پخش مي كنند .
ب : نمي خواهند مردم ازين حديث سوء استفاده كنند و هر چيز كه به دل شان آمد ، بگويند . خوب اين تسلط فكري در شيعه هم اســت كه امام مرجع تقليد اســت و بايد همان شود. يعني آزادي فكر و عقل كه ميراث اسلام به بشريت اســت نه تنها اسلام، بايد به دست مذهبيون باشد و اين بزرگترين استثمار اســت كه مردم در طول تاريخ شده اند ، توسط شيعه و سني. الحمدالله كه ما هجرت كرديم و مي توانبم مسايل را تحقيق كنيم و بنويسيم و اجازه يك ارگان دولتي را كه يك نادان كه سويه تعليمي او ده برابر از ما پايين تر اســت كار ما را تاييد كند، كار نداريم. بلي شما يك مطلب مهم را تحقيق مي كنيد و يا ترجمه مي كنيد و يك ملا كه قطعا از تحقيقات و مطالعات امروزي خبر ندارد و صلاحيت علمي ندارد و حتي در زبان عربي از واژه شناسي عربي بيخبر اســت كار شما را مدقق مي شود كه اين هم ظلم و هم جفا به دين و هم جفا به مقام امادميك اســت. چنانچه مرحوم صباح الدين كشككي زمانيكه در زندان بود تفسير علامه يوسف علي را از انگليسي به فارسي ترجمه كرد . در اسلام آباد ، پاكستان شوراي ثقافتي جهاد افغانستان را تاسيس كرد. وقتي ميخواست آن ترجمه را به چاپ برساند يكي دو نفر مذهبي ترجمه او را بررسي كردند و بعضي مطالب را از خود اضافه كردند و بعضي مطالب را از ترجمه كشيدند و چون اين دو ملا صلاحيت مذهبي داشتند، مرحوم كشككي خود را خاموش گرفت. مرحوم كشككي خودش پنج جلد كتاب را كه ترجمه كرده بود بدست من داد و وقتي با اصل انگليسي سر دادم متوجه شدم كه ملا هاي مدقق كه سطح علمي شأن از كشككي هم پايين بود چه جفاي بزرگ كرده اند .
حديث اختلاف نظر مطابقت به قرآن مجيد دارد . در سوره ذاريات آيه هشتم ميخوانيم كه ” انكم لفي قول مختلف ” يعني شما در سخن تان تفاوت داريد يا اختلاف داريد . خوب تفسير اين آيات هم توسط مفسرين تفاوت دارد و اين را بعضي اختلاف نظر نمي دانند . اما تفسير كار انسان اســت و ما به آساني مي توانبم رد كنيم . از آيه قرآن كه قدم دوم را برداريم نقل قول اين حديث توسط بزرگترين عالم جهان اسلام امام ابو حامد محمد غزالي طوسي عليه الرحمه اســت كه نزد مسلمان و غير مسلمان بي همتاست . غزالي در عهد سلجوقيان زندگي ميكرد و استاد فقه و كلام و از شهرت بسزا برخوردار بود . در مشهور ترين كتاب خود يعني “احياء علوم الدين ، ” اين حديث را نقل قول كرده اســت . لطفا به جلد اول احياء علوم الدين ، ربع عبادات ، ترجمه مويد الدين محمد خوارزمي و به كوشش دانشمند گرانپايه كشور ايران حسين خديوجم صفحه ٧٥ رجوع كنيد . آيا سطح علمي يك وهابي مذهب از امام غزالي بلند تر اســت ؟ مخصوصا كه احاديث صد و پنجاه سال بعد از رحلت جمع آوري شده اســت .
براي ثبوت بهتر اين تحقيق كوتاه برگرديم به قران مجيد كه قرآن مردم را به مشوره در امور دعوت مي كند و مي گويد “امرهم شوري بينهم .” مشوره از نگاه منطق تطبيقي وقتي صورت پذير مي شود كه اختلاف نظر وجود داشته باشد .پيامبر اكرم ص در امىر با همسران و صحابه مشوره ميكرد . طور مثال حفر خندق به مشوره سلمان فارس جامه عمل پوشيد .
در اصول دين مانند يگانگي خداوند ، حقانيت قرآن مجيد ، رسالت حضرت محمد مصطفي ( ص) و يا ماده هاي ايمان و روز بازخواست ، هيچ كس اختلاف نظر ندارد . اختلاف نظر در مسايل دنيايي مانند سياسي ، اقتصادي ، مسايل معماري يك كشور. و غيره اســت كه بايد مشوره شود و بهترين آن براي امت انتخاب شود . اما دو سه موضوع اســت كه در دايره اختلاف نظر نمي آيد . اول حرام كردن يك شي كه تنها حق خداست و يا حلال كردن يك شي كه توسط خدا حرام شده باشد . دوم ظلم و بي عدالتي . امروز طالبان مرتكب ظلم شده اند . بانوان را از حق آموزش و پرورش محروم كرده اند . مطبوعات آزاد وجود ندارد يعني عقل مردم در انحصار طالب بايد باشد . مردم آزادانه سفر كرده نمي توانند در حاليكه قرآن مي گويد “قل سيروا في الارض ” يعني به زمين خدا سفر كنيد . پس كسي كه از طالب دفاع مي كند ما نمي توانيم بگوييم والله اين نظر اوست زيرا طالب مرتكب ظلم و بي عدالتي شده اســت . نظر در ظلم وجود ندارد . ظلم ، ظلم اســت . نظر در محروميت مردم نيست . نظر در بي عدالتي نيست كه كسي مرتكب ظلم و بي عدالتي شود و ما خاموش باشيم كه نظر اوست . اختلاف در آن بخش نظر هاي اســت كه بايد مشوره شود تا چگونه امور امت بهتر شود نه اينكه ما با ظلم و بي عدالتي و محروميت مردم لبيك بگوييم و اجازه دهيم و بگوييم كه اين نظر اوست .
دكتر فريد يونس
استاد بازنشسته ي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه و مطالعات و فلسفه اسلامي
كليفورنيا