خبر و دیدگاه

به جواب جناب داکتر صاحب سید عبدالله کاظم ‎

درین اواخر ، موضوع فارسی و دری میان گروه های گوناگون داغ است. در همین اوضاع بود که سوسن تاجیک در صفحه خود یک. کلپ از مرحوم اعلیحضرت امان الله را نشر کرد که مرحوم امان الله خان زبان پشتو و افغانی را یکی می دانست و بیانات خود را برای اینکه پشتو نمی دانست به فارسی گفته است. من این کلپ را در صفحه خود شریک شدم و علاوه کردم که دخترش هم در یک مصاحبه با جناب سالطانزوی گفت که دری نمی داند و اما زبانش فارسی است. مصاحبه در یوتوب است اما در بالای همان کلپ بعضی مطالب که به ضد اوغان نوشته شده هم با کلپ یکجا نصب شده بود که از من و یا جانب من نبود .  یک غوغا بر پا شد . خوب ، سوشل میدیای افغان‌ها همینطور است و من را هم ملامت کردند که چرا آنرا شریک شدم گرچه که من هم موافق هستم که همه بدبختی افغانستان ، افغانیت است. زیرا افغانیت یک پدیده قومی و قبیله یی است نه مدنی. و این باعث شده که ما شدید عقب مانده باشیم .
در جمله کامنت ها یک کامنت  از جناب  بزرگوار  معرز داکتر صاحب  سید عبدالله کاظم بود که بسیار تعجب کردم . تعجب من به این بود که برای اول بار بود یک کامنت از جناب شان میخوانم زیرا جناب داکتر  کاظم تا جایکه جناب شانرا درین زیاد تر از سی سال می شناسم اشخاص کوچک و خورد مانند من را در نظر ندارد که برایش  کامنت بنویسد .
قبل ازینکه به جواب بپردازم چند اصل را باید واضح سازم که جناب  دکتر کاظم یا توجه نکرده اند و یا اینکه نمی خواهند توجه کنند که من را به یاد آیه شماره صدم سوره اعراف می اندازه که می گوید : آیا برای آنانیکه این سرزمین را از گذشتگان به ارث برده اند روشن نشده که اگر بخواهیم ایشان را به کیفر گناهان شان گرفتار می سازیم و بر دل های شان مهر می نهیم که دیگر [ حق ] را نمی شنوند . دکتر بزرگوار باید حق را بشنود.
اصل اول این است که بعد از جهاد افغانستان بر علیه اتحاد جماهیر شوروی مردم افغانستان دیگر آن مردم نیستند و از هر نگاه تغییر کرده اند و آن status quo یا وضع کنونی که در گذشته بود قطعا قبول ندارند به شمول خودم . هجرت بسیار آموزنده است و ما در هجرت بسیار آموختیم . آن زمان را که مردم همه چیز را قبول کرده بودند گاو خورده .
اصل دوم این است علوم سیاسی ، ژورنالیزم ، دین ،  تاریخ و ادبیات از علوم انسانی یا humanities
به شمار می رود و هر کس دید و بینش خودش را دارد و  ضرور نیست که همه با شما یا من که هر دو اشخاص مطرح .هستیم موافق باشند
و اصل سوم این است که ما در متون حدیث داریم که پیامبر (ص) فرموده  «اختلاف نظر رحمت امت من است » و اما درین اختلاف دو شرط است اول اخلاق و دوم عدالت . ما می توانیم اختلاف نظر داشته باشیم اما اگر اخلاق و عدالت در اختلاف
نظر مطرح نشود باطل است
حالا کامنت جناب دکتر کاظم را اینجا نشر می کنم
« شاه امان الله اولین کسیکه بود که اولین قانون اساسی کشور را به دو زبان فارسی و پشتو تدوین و به نشر سپرد و به زبان پشتو در سطح قانون گذاری رسمیت داد و برای این هدف جهت انکشاف این زبان و تعمیم پشتو نیز انجمنی را بنام “پشتو مرکه” دائر کرد. اینکه در آنوقت زبانها را فارسی و افغانی می گفتند، اصطلاحات عامیانه بود که در بین مردم رواج داشت. بس کنید از این جنگ خانه برانداز در مورد زبان، قومیت و مذهب. اگر میخواهید افغانستان را با این وسیله تجزیه کنید، یقیین داشته باشید که اینکار بجایی نمیرسد.  (یک عرض مختصر وتوصیه برادرانه و دوستانه به همه هموطنان عزیز. “من آنچه شرط بلاغ است باتو گویم، تا خواه از سخنم پندگیر، خواه ملال”)»
سوال اول این است که نه تاریخ پدر امان الله خان و نه پدر کلانش که به تاج  التواربخ مشهور است واژه دری قطعا نیامده است و اینکه جناب داکتر صاحب می نویسد گفتن واژه فازسی یک عرف بود نه مصداق علمی دارد و نه تاریخی .زبان مردم ما فارسی بود و فارسی است و فارسی باقی خواهد ماند حتی که در یک ماده قانون بگنجانند فارسی خواهد بود .  موضوع دری در قانون اساسی ۱۹۶۴ داخل شد به ضدیت و مخالفت ایران آن زمان که یک اشتباه بزرگ بود. من منحیث یک شاگرد انتروپولوژی فرهنگی هرگز قبول نمی کنم که دری یک زبان باشد . اما کوشش نشود که این مسله دامن زده شود . امروز جوان بیست ساله کشور آنقدر معلومات وسبع در باره افغانستان دارد که ما نمی توانیم این جوانان را فریب دهیم
جناب داکتر صاحب نصیحت بسیار مهم کردند که « بس کنید ازین جنگ خانه پر انداز در مورد زبان ، قومیت و مذهب . اگر میخواهید افغانستان را با این وسیله تجزیه کنید ، یقیین داشته باشید که اینکار بجایی نمی رسد »
جناب داکتر صاحب بزرگوار هیچ کس نمی خواهد که مسله قوم و مذهب و ربان را بالا کند و هستند هوا خواهان طالبان و پشتونایزیشن افغانستان که میخواهد همان آش و کاسه که پنجاه سال قبل بود همان پا بر جا ماند . شما حتما خبر دارید که طالبان زبان فارسی را مطلق در حاشیه رانده اند . آیا مردم خاموش باشند ؟ از نگاه انتروپولوژی  زبان ستون فقرات یک فرهنگ است و وقتی زبان بمیرد فرهنگ میمیرد. درین حالت خاموش باشیم و یا برای حقوق اکثر شهروندان مبارزه کنیم ؟ شما نه طالب هستید و نه پشتونییت و اما با کمال احترام و حرمت که به شما دارم شما از هواخواهان پشتونیزم در  میان تحصیل یافتگان هستید . مثلا ما آهمیت زبان مادری را در هجرت شناختیم و حالا به جای پوهنتون دانشگاه می نویسیم و اما شما هنوز هم پوهنتون می نویسید ! سوال از شما این است که شعرا‌ ادبای زبان فارسی مانند مولانا ، حافظ ، سعدی ، رابعه بلخی ، پروین اعتصامی وووووو ترجمه پوهنتون به زبان دری شما چیست ؟ و چرا مردم وادار ساخته شوند که وقتی فارسی  زبان شان است از کلمات پشتو یا انگلیسی و غیره استفاده کند در صورتیکه در زبان خودش یک واژه وجود داشته باشد ؟  این پدیده که واژه های قبول شده است از پشتونیست هاست و یا آنانیکه فرهنگ خود را برای قدرت سیاسی مصالحه کردند
شما از قومیت گفتید .که « بس کنید » من از بیست سال است که می گویم که همه شهروندان افغانستان باید در مقابل قانون حقوق مساوی داشته باشند . اما پشتونیست ها و هوا خواهان طالب مخالف این اندیشه حقوق مساوی هستند چرا ؟ آیا مردم برای حق‌ مساوی مبارزه نکند  ؟ خاموش باشند که همین نظام تک قومی دوام کند ؟ شما حتما خبر دارید که هر روز لوحه های فارسی را پایین می کنند و به جایش پشتو را نصب می کنند و آیا نسل جوان همین  روند را قبول کند .  تفاوت من و شما درین است که شما ، همه در شمال کلیفورنبا می دانند از محافظه کار ترین تحصیل یافتگان هستید که نمی خواهید هوا خواهان پشتون شما آزرده شوند و اما من از آزادمنش ترین اشخاص هستم که از محافظه کاری نفرت دارم زیرا محافظه کاری باعث می شود تا حقوق مردم پایمال شود . جناب داکتر صاحب بزرگوار این شما و من یا چهار تای دیگر که گلو پاره می کنند و داد از تجزیه می زنند. نمی توانند افغانستان را تجزیه کنند . حتما با من موافق هستید که نقشه افغانستان  و نام افغانستان  را استعمار گذاشت ! همینطور نیست ؟ یا این واقعیت تاریخی را انکار می کنید ؟ اگر قبول داری که نقشه و نام افغانستان  را استعمار خامکوک کرد و دوخت و این خطه را لباس را به نام افغانستان در بدن ما کرد و  نام گذاشت همنطوریکه استعمار نقشه و نام را گذاشت استعمار نو یا
Neocolonialism
آن را تجزیه می کند. مطمئن باشید. هندوستان را در بغل گوش ما تجزیه نکردند ؟ پسان بنگله دیش را نساختن ؟ یوگوسلاویا را از بین نبردند ؟ سودان را در آفریقا دو پارچه نکردند ؟ کشور های بالقان را تجزیه نکردند. آلمان را زمانی تجزیه نکردند ؟ کوریا را دو قسمت نکردند ؟ چناب داکتر صاحب من و شما قادر به تجزیه نیستیم ما را اگر بخواهند تجزیه می کنند . همین حالا در صدد هستند تا پاکستان را تجزیه کنند. برای شما و هواخواهان شما بگویم که افغانستان متحد وقتی به وجود می آید که دیگر اقلیت و اکثریت نباشد . باید سه زبان کشور یعنی فارسی که در اکثریت است و پشتو و اوزبیکی به رسمیت شناخته شود . آزادی مطبوعات روی کار بیاید .  زن و مرد مانند دوران دهه دموکراسی هر دو یکسان کار کنند و در کنار هم باشند که سردار داود همه را برباد داد و شما با دلایل بسیار ضعیف از او طرفداری کردید تا پشتون ها را خوش ساخته باشید در حالیکه یک دموکراسی که نو توده زده بود و مردم احساس خوشی می کردند  و به گفته خلیل جان راغب دوره طلایی افغانستان بود  به خاک و خون برابر شد . نظر شما به اساس عدالت نبود جناب داکتر صاحب
شما غیر مستقیم من را ملامت کردید که نفاق را دامن می زنم و گفتید «بس کنید » . نخیر ما بس نمی کنیم تا حقوق حقه مردم تامین نشود . من و یا طرفداران من بس نمی کنیم تا زبان مادری ما به رسمیت شناخته نشود . ما بس نمی کنیم تا همه خواهران ما در کنار برادران شان یکسان نباشند. بس کنید برای من چنین معنی می‌دهد که خاموش باشید و‌همین اوضاع گندیده و کثیف را قبول کنید . نخیر و هرگز نی. شما زبان خود را مصالحه کردید و هنوز هم پوهنحی و پوهنتون می نویسید اما نسل نو این را قبول ندارد به شمول خودم .  شما می گویید بس کنید و بگذارید که  همین پشتونیزم دوام کند اما نسل نو به شمول خودم که نسل نو نیستم قبول ندارم و برای حق‌ق مردم مبارزه می کنم .  مشکل شما با طالبان تنها تحصیل بانوان است نه چیزی دیگر . مشکل من با طالبان حقوق بشر  و آزادی مردم است که به نام دین که ساخته و بافته خود شان است استثمار شده اند . مشکل من زبان مادری من است که از بین می رود و من بس نمی کنم . مشکل من آوارگی هنرمندان ماست که بیچاره شدند و من بس نمی کنم . مشکل من اقلیت بودن مذاهب غیر سنی است که در طول تاریخ استثمار شده اند و شما می گویید بس کنید . نخیر من بس نمی کنم
جناب داکتر صاحب
حالا نام خدا هشتاد و سه ساله شدی و خوب است  ازین گفتار ها کناره گیری کنی زیرا استثمار و استعمار دیگر خریدار ندارد و خودت درین شرایط وقتی می گویی بس کنید یعنی طرفدار همین کثافت کاری ، ظلم و ستم و بی عدالتی در کشور هستی و چهار تا پشتونبست و هواخواهان طالب به خودت لبیک می گویند . من با اینکه در گذشته نزاکت های میان من و خودت رخ داد و من نادیده گرفتم زیرا ده سال از من بزرگ‌تری و  موضوعات کشور و مردم نبود و من فراموش کردم اما در مورد کشور و مردم ما من نه بس می کنم و نه خاموش می مانم . باز که شما را دیدم به سلامت می آیم زیرا پیامبر گفت که هر کی سلام اول داد ثواب بیشتر برد . می دانم هوا خواهان پشتونیست و طالب پرست خودت باز من را توهین و تحقیر می کنند و من عادت دارم و سر من تاثیر نمی کند و برای شان بگو زحمت نکشند
با حرمت
فرید یونس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا