خبر و دیدگاه

پاسخ به یک پرسش در مورد مجید کلکانی گاهی سکوت به‌تر از سقوط است‎

آقای غیاث اکبری پرسش را از حقیر در مورد مجید کلکانی پرسیدند، این‌چنین:
( آقای عثمان نجیب ! درود بر شما ، یک پرسش کوتاه : آقای مرحوم مجید رهبر یکی از شبکه های مخالف ح د خ ا بود . در حالیکه شما عضویت حزب دموکراتیک خلق افغانستان را دارید ، منظور دفاعیه شما در حاشیه رویداد های تاریخی ، از مجید چیست ؟! آیا مبارزه او را علیه خود بر حق میدانید ؟! توضیح بیشتر ضرورت است اگر لطف کنید .)
پاسخ من!
Ghyas Akbari سپاس اکبری صاحب گرامی. سیاست در میان تاجیکان و پارسی زبانان، جدایی خونین و ویران‌گر گذاشت.‌ چون این ما مردم در هر سوی سوی سیاست که افتادیم، پهلوی بی‌غیرتی نه زده و در راه مان ایستاد بودیم. این نقیصه‌ی‌ بزرگی بود که از ره‌بر تا عسکر در هر دو سوی جبهه داشتند، در حالی که قوم شریف پشتون چنین نه می‌کرد، در نتیجه ما ضعیف شده رفتیم و جانب مقابل قوی. نه از لحاظ اندیشه که از دید پشتونولي. شما در میان آنان و حتا برادران پارسی زبان هزاره‌ی ما هزاران هزار نمونه می‌یابید، مگر در میان تاجیکان پنجاه نفر هم نه می‌یابید، البته به یاد داشته باشیم که جهادگفتن و مجاهد حواندن خود، معنای انسجام سیاسی آگاهانه‌ی مجاهدان را نه داشت و نه دارد، چون همین حالا هم سیاسیون شان چیزی از سیاست و دانش سیاسی چیزی نه می‌دانند. آنان بیش‌تر اندیوالی و هم کوته‌یی کردند تا برنامه سنجی، یونس قانونی که در سال ۱۳۷۱ هنوز از دزدی و وطن فروشی چیز نه می‌دانست، شخصاً برای من در وزارت دفاع گفت که ما ارزو داشتیم اگر روزی به قدرت برسیم، مجاهدان ما شهری شوند، مگر بر عکس نه شدند و مردم شهر را هم دنبال خود بردند. آن زمان من برای شان کفتم که سیر طبیعی و فلسفی منطق همین است که نو کهنه را جذب می‌کند. در موردمجید اغا موضوع فرق می‌کرد، ما پسا کودتای ۱۸ خزب، علیه ببرک کارمل، سیاست در حزب را ترک و بیش‌ترین‌های ما به تقویت هویتی روی اوردیم. در این روی‌کرد جدید، همه درهای بسته میان چپ و راست و میانه‌ی تاجیکان به روی یک دگر شان در مظان دفاع هویتی قرار گرفت. من شخصاً از پایان رتبه‌ترین ادم‌های آن زمانم که کاره‌یی هم نه بودم. مگر هویت فراموش شده ام را زود یافتم. ما حالا از هر چی چپ و راست و‌ میانه‌ی تاجیکان دفاع می‌کنیم، معنای دفاع هویتی ماست. ورنه اگر بزرگان قلم بردارند و نقد کنند، کم‌بودهای مجید آغا به طور مستند، سنگین‌تر از خاک بالای گورستان‌اش می‌شود. همین‌گونه از هر کدام شان، اگرچپی‌های تاجیک در قدرت رژیم نجیب، قدرت را به احمدشاه مسعود شهید نه می‌سپردند، ویرانی ها گاه‌تر سراغ تاجیکان می‌رفت، حالا شما مقایسه کنید. چپ معتدل، تاجیک،‌ کلید کشوری با تمام داشته‌های مادی و‌ معنوی سپرد، راست معتدل تاجیک قدرت به دست آمده را حفاظت کرده نه توانست. پابوسی‌های امرالله صالح از غنی را هیچ پایانی نی‌ست. دیدگاه من این است که کتاب آقای فرهود، از همین‌ حالا چاپ نا شده مردود است. پنج نفر کسانی که از گذشته در مقامات بودند و حالا زنده اند، یکی شان را خدا ببخشد، فوت کرده، از سه نفر دیگر پرسیدم گفتن با ما تماس نه گرفته. پس چه کسانی از خود سخن گفته اند؟ من بر خلاف بسیاری‌‌ها معتقدم که مجید آغا سزاوار یک یادکرد مختصر است، نه دادن مقام فرشته برایش. مجید آغا هیچ دست‌‌‌آورد ملموسی برای مردم نه دارد، میانه‌ی رفتاری وی در اجتماع، هرگز به اخلاق و مردانه‌گی امیر حبیب‌الله خادم دین رسول‌الله برابر نی‌ست. راز پنهان، پنهان به. کتاب باز نه شده باز نه شود. مراد من از نشر آن صحبت دو قیقه‌یی آن است که دیدم خیلی ها در وای خشک، نادانی، شناوری دارند و جتا خارزار را از کنار ساحل فرق کرده نه می‌توانند.
این‌جا لازم دیدم، دیدگاه خودم را که خدمت جناب روند صاحب، در فیس‌بوک شان، به همین ارتباط، مگر از منظر مسلکی نوشته ام، بازرسانی کنم:
رفیق روندگرامی، همه‌ی این‌ها افسانه‌های غلو اند.
من در تلفن برای تان می‌گویم، من آن زمان وظیفه داشتم. تا زمانی که حاجی سخی و برادرش را به اتهام دروغ شناسایی مجید آغا ترور کردند. بیش‌تر از این را من مفصل در روایات زنده‌گی‌ام نوشته‌ام. شبکه‌ی مجید آغا بسیار کلان نه بود، مگر راستی یگان نفر داشت. امنیت هم با آن که خواب نه رفته بود،‌ باری غافل شد. کسی به نام عارف، محصل دارالمعلمین سیدجمال‌الدین، بود که حین گرفتاری اش راپور ترور حاجی سخی را با مهارت ریز ریز کرد و می‌خواست ببلعدش که یکی از هم‌کاران متوجه شد.و کاغذها پاره پاره را برداشت، وقتی در دفتر دکتر بها رئیس عمومی پنج، همه کاغذ ها زیر شیشه دیده شد، گزارش عارف بود که بالایی‌های خود داده از ترور حاجی سخی و برادرش داده بود. نفوذی مجید آغا در ریاست پنج امنیت، توانست عارف را فرار دهد. مگر عارف ده روز پس از آن دوباره در بالاکوهی در کارته‌ی سخی دست‌گیر شد. خبر دست‌گیری پسا فرار عارف را هم کسی داده بود، که هنوز حیات است. دگر هیچ ‌گونه عملیات خراب‌کارانه از سوی گروه مجید اغا صورت نه گرفته.
بدرود

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا