گزارش سیمینار هنری دانشجویان دانشکده ژورنالیزم

به نام خداوند که قلم را آفرید و به انسان نوشتن را آموخت.
گزارش از: عبیره کریمی
دانشجوی صنف دوم دانشکده ژورنالیزم
دانشگاه بینالمللی آنلاین افغانستان
سخنرانان: دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم، جناب عبدالقدیر میرزایی استاد دانشکده ژورنالیزم و دانشجویان صنوف اول و دوم دانشکده ژورنالیزم.
با عرض سلام و ادب خدمت همه خوانندگان گرامی، علاقمندان به علم، هنر و رسانه.
من عبیره کریمی دانشجوی صنف دوم دانشکده ژورنالیزم، افتخار دارم که اجرای این برنامه علمی تحت عنوان (ژورنالیزم هنری) را بر عهده دارم.
در آغاز نشست علمی، بانو فرحت نوری تا با صدای دل نشین خود ، ترجمهی یکی از آیات مبارک قرآن کریم را قرایت نمود. بعد به احترام وطن عزیز مان همه سکوت اختیار کردند و با جان و دل گوش سپردیم به سرود ملی.
پیشگفتار:
ژورنالیزم هنری، پلی است بین رسانه و خلاقیت، جایی که خبر و هنر در کنار هم داستانهای زیبا و تأثیرگذار را روایت میکنند. این شاخه از ژورنالیزم، با استفاده از هنرهای مختلف مثل نقاشی، موسیقی، سینما و ادبیات، پیامها را به قلب مخاطب میرساند و جلوههای فرهنگی را زنده نگه میدارد.
جناب دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم آغاز گر برنامه علمی ما شد که چنین زیبا بیان فرمود:
چراغی را كه ایزد برفروزد
هر آنكه پف كند ریشش بسوزد
به نام خداوند جان وخرد – کزین اندیشه برتر بر نگذرد
هنر برتر آمد ز گوهر پدید
پیش از هر سخنی, از همه دانشجویان خوب دانشکده ژورنالیزم که امسال پس از سیمینار صلح, اینک سیمینار ژورنالیزم هنری را سر و سامان داده اند وهمچنان از استادان گرانسنگ دانشکده ژورنالیزم و بانوی فرهیخته بی بی فایقه جان فریال امین مدیره تدریسی وبانوی فرهیخته عایشه سمندر مدیره اداری دانشکده ژورنالیزم اظهار سپاس کرده به یک یک این خوبان ما آفرین وشادباش می گویم که دراین سمینارهای علمی و گفتمان آزاد در پرتو پندار نیک, گفتار و نیک و کردار نیک , چنان درخشیده اند که در سمینارهای دانشگاهی, جایگاه ویژه یی یافته اند.
جا دارد در این هنگام از برخوردهای دد و دیو منشانه رژیم دست نشانده وغیر قانونی اهریمنی برچه و تفنگ, به شدت انتقاد و اظهار انزجار نماییم که نظر به روشهای فاشیستی اش, حدود 300 استاد پارسی زبان را از دانشگاه های کشور, اخراج نموده است که این سیاه ننگ دیگر بر پیشانی دیو و دد های تمدن ستیز, پارسی ستیز و زن ستیز است. پارسی ستیزی از امیر امان الله خان پدرکش و محمودطرزی همدست انگلیس شروع شد وبا این که در زبان قند پارسی, بم گزاری کرده اند, بازهم هیچگاهی از شکوه و جلال زبان قند پارسی نه تنها کاسته نشده بلکه درخشش پهنای آن تا جابلقا و جابلسا هم طنین انداخته است.
استاد سخن سعدی شیرازی گوید:
هر که با پولاد بازو، پنجه کرد ساعدِ مسکینِ خود را رنجه کرد
ابوسعید ابوالخیر گوید:
چراغی را كه ایزد برفروزد هر آن که پف كند ریشش بسوزد
زبان قندپارسی پولاد بازو و چراغی است که ایزد بر افروخته است, ریش دشمنانش را تا سراپای وجود شان سوزانده می رود.
دیگر اینکه, به همه شما خوبان ما, بزرگداشت زادروز دانای فرزانه ابوالقاسم فردوسی توسی( 25 ثور/اردیبهشت/ 14 می), ابرمرد حماسه سرای شاهکار شاهنامه یا خردنامه یا پند و اندرز نامه را شادباش می گویم که بسیاری مردمان تبارهای دیگر , که زبان مادری شان از میان رفته, حسرت می خورند ومی گویند ای کاش آنها هم یک فردوسی طوسی و شاهنامه می داشتند تا زبان مادری شان به مرگ تدریجی روبرو نمی شد. فشرده این که واژه هنر 337 بار در شاهنامۀ دانای فرزانه ابوالقاسم فردوسی بکار گرفته شده است.
چناچه خود دانای فرزانه فردوسی طوسی می فرماید:
هنر مردمی باشد و راستی
ز کژی بود کمی و کاستی
هنر جوی و با مرد دانا نشین
چو خواهی که یابی ز بخت آفرین
هنر بهتر از گوهر نامدار
هنرمند را گوهر آید به کار
تو را با هنر گوهر است و خرد
روانت همی از تو رامش برد
برگردیم به این که هنر از حس زیباییشناسی انسانها سرچشمه میگیرد.
هنر تعریف عرفانی و معرفتی داشته و بیشتر به معنای نیکمردی بکار میرفته است. دانای فرزانه لسان الغیب حافظ مستانه می فرماید:
شکر شکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله می رود
فضایل چهارگانه شجاعت، عدالت، عفت و حکمت به معنی هنر گرفته شده و هرکه این چهار خصلت و فضیلت را داشت، هنرمند نامیده میشد. معنی دیگر هنر، دانستن چیزی توأم با ظرافت و ریزهکاری است و برخی شاعران هنر را در دو معنای کمال اخلاقی و توانایی جسمی گرفتهاند.
پس اندکی بنگریم که شاعران فرزانه دیگر ما پیرامون هنر چه دُر افشانی نموده اند:
هنر در شعر دانای فرزانه حافظ مستانه:
عاشق و رند و نظربازم و میگویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراستهام
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
دانای فرزانه فروغی بسطامی می گوید:
تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری
خداوندگار بلخ مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی در مورد هنر نقاشی می گوید:
صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم
وانگه همه بتها را در پیش تو بگدازم
صد نقش برانگیزم با روح درآمیزم
چون نقش تو را بینم در آتشش اندازم
استاد سخن دانای فرزانه سعدی شیرازی می گوید:
هنر باید و فضل و دین و کمال
که گاه آید و گه رود جاه و مال
با سپاس
عبیره کریمی: موسیقی درمانی است برای روح؛ زبان بیکلامی که آرامش و انرژی مثبت به دلها میبخشد.
استاد محترم عبدالقدیر میرزایی استاد دانشکده ژورنالیزم سخنان ارزشمند خود را در رابطه به ژورنالیزم درمان روح است چنین بیان کردند:
موسیقی درمان روح است
گوش دادن به موسیقی میتواند سرگرم کننده باشد، اما آیا ممکن است شما را سالمتر کند؟ موسیقی میتواند سرچشمه یی از لذت ها و خرسندی ها باشد، اما تحقیقات نشان میدهد که فواید روانشناسی دیگری نیز دارد. همه به این باور اند که موسیقی میتواند روی افکار، احساسات و رفتارهای انسانها اثر بگذارد، چندان عجیب نیست.
اگر تجربه این را داشته باشیم که با گوش دادن به موسیقی مورد علاقه خویش احساس انرژی و انگیزه کنیم یا با شنیدن یک قطعه احساس برانگیز اشکهایمان جاری شود، پس به خوبی میتوانیم قدرت تاثیر موسیقی بر خلق و خو و روحیه را درک کنیم.
اما تاثیرات روانشناسانه موسیقی میتواند خیلی بیشتر از آنچه فکرش را بکنیم، قدرتمند و گسترده باشد. موسیقی درمانی، مداخلهی درمانی است که گاهی برای بهبود سلامت روحی، کمک به بیمار در غلبه بر فشار روانی و افزایش سلامت عمومی به کار میرود. حتی برخی از افراد عقیده دارند ذائقه موسیقایی مان میتواند ارائه دهنده نگرشی در مورد جنبههای گوناگون شخصیتی مان باشد.
موسیقی میتواند ذهن را آرام کرده، به بدن انرژی بدهد و حتی به مدیریت بهتر درد کمک کند.
در این جا جوانی را که در همسایگی شمال کشور ما قد بلند کرده و تمام هست و بودش با موسیقی گره خورده به معرفی میگیرم.
او صیاد نام دارد، در ۱۸ جنوری ۱۹۹۵ در ناحیه سر آسیاب ولایت سرخان دریای جمهوری اوزبیکستان دیده به جهان گشوده است.
اما چرا اسم این کودک را « صیاد » انتخاب نمودهاند؟
از آنجایی که مردمان آسیای مرکزی بهویژه نسلهای گذشته بیشتر به فرهنگ، ادبیات و تاریخ بزرگ تاجیکها و پارسیان علاقمند هستند و بیشتر از تاریخ و فرهنگ شان آگاهی دارند، میدانند که « صیاد» معنی « شکارچی» را افاده میکند، ولی انگیزه اساسی آن, همانا ذوق و قریحه منحصر به فرد والدین است که در نامگذاری فرزندان شان توجه ویژه دارند. بهگمان اغلب پدر آقای صیاد که یک موسیقینواز حرفهیی و با نام شنشان در سطح آسیای مرکزی بود و نام های فرزندان خویش را خیلی عالی و زیبا انتخاب نمودهاست. دانشمندان علوم اجتماعی باور دارند که: « نام شخص نیمی از شخصیت یک انسان است» الحق که چنین است.
آنچنان که در بالا اشاره شد، پدرش سلطان مراد ملقب به سیدوف مسوول گروه هنری موسوم به پروین در ولایت سرخان دریای این کشور بود که همواره مصروف ساختن آهنگها به وسیله آوازخوانان کشور های مختلف آسیای مرکزی به شمول افغانستان بود.
پدر و مادر آقای صیاد از تبار بزرگ تاجیک این کشور هستند که همیشه در رشد و غنامندی فرهنگ و زبان پربار پارسی خدمات زیادی را انجام داده و در آموزش و پرورش تاجیکانه فرزندان تلاشهای زیادی را به خرچ دادهاند.
آقای میرزامرادوف در سال دو هزار میلادی یعنی در سن پنج سالگی شامل مکتب در ناحیه سرآسیاب محله اوزگهرش شده و در سال ۲۰۰۵ شامل مکتب موسیقی در شهر تاشکند پایتخت جمهوری اوزبیکستان شد، در حالیکه کودکی بیش نبود، توانست یک چند سالی را دور از خانواده سپری نماید، تا اینکه خانواده به هدف پیشبرد دروس مکتب وی ولایت سرخاندریا را به مقصد تاشکند ترک گفته و در این شهر اقامت گزیدند.
طوری که در بالا مطالعه فرمودید، او به چند نوع آلات موسیقی به شکل حرفهای توانست بیاموزد و بیاموزاند، ویکه هنوز دورهی مکتب را به پایان نرسانیده بود از طریق اینترنت بهطور زنده به شماری از نجوانان در بیرون از کشورش تدریس میکرد و از این طریق امرار حیات مینمود.
صیاد از کودکی با پدرش در محافل شرکت میکرد و با ذکاوتیکه داشت نظر به گفته والدین وی از چهار سالگی به نواختن چند نوع از آلات موسیقی دسترسی پیدا کرده بود.
این جوان از آوان کودکی خیلی با هوش، با مسئولیت و پر تلاش بود که بنابر همین ویژهگیها و اخذ نمرات بلند، توانست در یکی از دانشگاههای مشهور موسیقی ایالت آیووا ایالت متحده آمریکا بنام lowa university شامل آموزش در مقطع لیسانس و بعد فوق لیسانس شود.
صیاد از یک کشوری قد بلند کرد و تا این درجه خود را به افقهای بلند موفقیت رساند که در چند قدمی همسایگی کشورش, گروههای تندرو اسلامی جغرافیای افغانستان را اشغال نموده و تلاش دارند تا به کشور های آسیای میانه نفوذ کرده و دشمنی خویش را با زنان، دختران، موسیقیدانان و سایر دانشمندان پیش ببرند.
تردیدی وجود ندارد که بیثباتی در خانه همسایه سریعتر به همسایه شیوع نموده و آن را بیثبات مینماید.
نویسنده این مطلب بنابر دعوت آقای میرزامرادوف به دانشگاه Iowa دعوت شدم و در کنسرت بزرگی که از جانب وی در سالون آن دانشگاه راه اندازی شده بود، شرکت کردم و از اجرای موسیقی رهبری گروه موسیقی توسط وی خیلی لذت بردم، انگار که تمام مغز و تار و پود وجودم با هر پرده و تار موسیقی نوازش دید و همچون صدای بلبل نوا و هوای موسیقی را درک کردم و دانستم که موسیقی نهتنها که هنر است، همچنان علم است.
آقای صیاد میرزامرادوف ازدواج کرده و با خانمش روفیه و پسرش ریچارد در شهر Iowa ایالت آیووا زندگی میکند.
عبیره کریمی: هنر، زبان ایستادگی است؛ و هنرمند، وجدان بیدار جامعه. در ادامه، آهنگ بانو آریانا سعید نشر شد، که با تمام فشارها ایستاد و گفت: من آن بیدی نیستم که بلرزم. این جمله، خلاصهیی از ژورنالیزم هنری است؛ بیان حقیقت با شهامت و زیبایی.
موضوعی که بدون آن شناخت ژورنالیزم ممکن نیست، تعریف دقیق و تاریخچه این رشته، زیرا با دانستن ریشه ها می توان نقش ژورنالیزم هنری را بهتر درک کرد
بانو وجیفه رضایی در مورد تعریف ژورنالیزم و تاریخچه آن برای ما چنین صحبت کردند:
ژورنالیزم هنری (Art of Journalism)
یکی از شاخههای ژورنالیزم تخصصی است که به پوشش، نقد و تحلیل رویدادها، آثار و جریانهای هنری میپردازد. در ادامه تعریفی دقیقتر و تاریخچهای از آن ارائه میشود:
تعریف ژورنالیزم هنری:
ژورنالیزم هنری به شاخهیی از روزنامهنگاری اطلاق میشود که وظیفهاش بررسی، نقد، معرفی و تحلیل هنرهای مختلف مانند نقاشی، موسیقی، تئاتر، سینما، ادبیات، مجسمهسازی، رقص و سایر شاخههای هنر است.
این نوع ژورنالیزم نقش بسیار مهمی در شکلگیری و هدایت سلیقه عمومی، ارتقاء فرهنگ هنری و حمایت از هنرمندان ایفا میکند.
ویژگیهای ژورنالیزم هنری:
نگاه تخصصی و تحلیلی به آثار هنری
نقد منصفانه با تکیه بر دانش زیباییشناسی و تاریخ هنر
زبان دقیق و در عین حال هنرمندانه
آگاهی از زمینههای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی هنر
پوشش رویدادهای هنری (جشنوارهها، نمایشگاهها، اجراها و.)
تاریخچه ژورنالیزم هنری:
1.ریشهها در اروپا: ژورنالیزم هنری نخستین بار در قرن ۱۸ میلادی در اروپا و بهویژه در فرانسه و انگلستان ظهور کرد؛ زمانی که روزنامهها و مجلات شروع به انتشار نقدهای هنری کردند، بهویژه درباره تئاتر و نقاشی.
2.قرن ۱۹: با گسترش مطبوعات و افزایش طبقه متوسط، ژورنالیستهای هنری بیشتر به نقد موسیقی، اوپرا، ادبیات و تئاتر پرداختند. در این دوره، چهرههایی مانند شارل بودلر در فرانسه به عنوان نقاد هنری برجسته شناخته شدند.
3.قرن ۲۰: با پیدایش سینما و گسترش رسانهها، ژورنالیزم هنری وارد عرصه جدیدی شد. رسانهها به صورت تخصصی به سینما، عکاسی، هنرهای مدرن و فرهنگ عامه پرداختند. مجلاتی مانند Time, The New Yorker, Rolling Stone و … در غرب نقش مهمی در گسترش آن ایفا کردند.
4.ژورنالیزم هنری در دنیای امروز: امروزه با حضور گسترده رسانههای دیجیتال، ژورنالیزم هنری شکل تازهای یافته است. وبسایتها، پادکستها، بلاگها و شبکههای اجتماعی پلاتفورمهای اصلی نقد و تحلیل هنری شدهاند.
نقش ژورنالیزم هنری در جامعه:
ارتقای سطح سلیقه و آگاهی فرهنگی جامعه
ایجاد گفتوگو بین هنرمند و مخاطب
هدایت بازار هنر و افزایش تقاضای آگاهانه مستندسازی . (وجیفه رضایی)
عبیره کریمی::خبرنگار هنری، چشم و گوش جامعه در دنیای هنر است که با گزارشهای خود، زیباییها و خلاقیتهای هنرمندان را به ما نشان میدهد.
بانو ناهید عزیزی تحلیل از این موضوع کرد:
تعریف خبرنگاری هنری:
خبرنگاری هنری به فعالیتی گفته میشود که در آن یک خبرنگار به پوشش اخبار و رویدادهای هنری، فرهنگی و اجتماعی میپردازد. این نوع خبرنگاری شامل گزارشهای خبری، مصاحبهها، نقد و بررسیهای هنری و فرهنگی است. خبرنگاران هنری به بررسی و تحلیل آثار هنری، نمایشها، کنسرتها، فیمها و سایر رویدادهای فرهنگی میپردازند و به مخاطبان خود در مورد آخرین اخبار و رویدادهای هنری اطلاعرسانی میکنند.
ویژگیهای خبرنگاری هنری:
یک خبرنگار هنری موفق باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
* علاقه به هنر: یک خبرنگار هنری باید به هنر و فرهنگ علاقه داشته باشد و در مورد آنها اطلاعات کافی داشته باشد.
* دانش و آگاهی: خبرنگار هنری باید در مورد هنر و فرهنگ مختلف آگاهی داشته باشد و بتواند بینشهای در مورد موضوعات هنری داشته باشد.
* نوشتن جذاب: یک خبرنگار هنری موفق باید بتواند مطالب خود را به صورت جذاب و خواندنی بنویسد تا خوانندگان را به خود جذب کند.
* تحلیل و نقد: خبرنگار هنری باید بتواند آثار هنری را تحلیل کند و نقدی عمیق و صادقانه در مورد آنها ارائه دهد.
* مصاحبه با هنرمندان: یک خبرنگار هنری موفق باید بتواند با هنرمندان مصاحبه کند و از آنها اطلاعات کافی در مورد آثارشان بگیرد.
* آگاهی از آخرین اخبار: خبرنگار هنری باید در مورد آخرین اخبار و رویدادهای هنری آگاهی داشته باشد و بتواند به سرعت در مورد آنها گزارش دهد.
* استفاده از رسانههای اجتماعی: یک خبرنگار هنری موفق باید بتواند از رسانههای اجتماعی استفاده کند تا اخبار و گزارشهای خود را به مخاطبان بیشتری برساند.
* حفظ بیطرفی: خبرنگار هنری باید بتواند بیطرفی خود را حفظ کند و در گزارشهای خود از هیچ هنرمند یا سبک هنری جانبداری نکند.
* توجه به جزئیات: یک خبرنگار هنری موفق باید به جزئیات توجه کند و بتواند در گزارشهای خود از جزئیات دقیق استفاده کند.
* خلاقیت: خبرنگار هنری باید خلاق باشد و بتواند گزارشهای خود را به صورت خلاقانه و جذاب بنویسد.
سؤال:
آیا خبرنگاری هنری فقط به پوشش اخبار و رویدادهای هنری محدود میشود یا اینکه میتواند به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد?
بحث:
خبرنگاری هنری نه تنها به پوشش اخبار و رویدادهای هنری محدود میشود، بلکه میتواند به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد. یک خبرنگار هنری موفق باید بتواند بینشهای لازم را در مورد مسائل اجتماعی و فرهنگی داشته باشد و بتواند به مخاطبان خود در مورد آخرین اخبار و رویدادهای هنری و فرهنگی اطلاعرسانی کند.
در واقع، خبرنگاری هنری میتواند به عنوان یک پل بین هنر و جامعه عمل کند. یک خبرنگار هنری میتواند به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی بپردازد و به مخاطبان خود در مورد چگونگی تاثیر گذاری هنر بر جامعه اطلاعرسانی کند.
همچنین، یک خبرنگار هنری میتواند به پوشش اخبار و رویدادهای هنری در زمینههای مختلف مانند موسیقی، سینما، تئاتر، نقاشی و غیره بپردازد. او میتواند با هنرمندان مصاحبه کند، آثار هنری را تحلیل کند و نقدی عمیق و صادقانه در مورد آنها ارائه دهد.
در مجموع، خبرنگاری هنری یک فعالیت پیچیده است که نه تنها به پوشش اخبار و رویدادهای هنری محدود میشود، بلکه میتواند به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد و بتواند به مخاطبان خود در مورد آخرین اخبار و رویدادهای هنری و فرهنگی اطلاعرسانی کند.(ناهید عزیزی)
عبیره کریمی: حالا مرضیه عزیزی مطلب جالب خود را بیان می دارد:
عنوان: راهکارهای شکوفایی هنر ژورنالیزم
شکوفایی هنر ژورنالیزم” است؛ هنری که نه تنها بیانگر واقعیتهاست، بلکه آینهیی برای جامعه، صدایی برای مردم، و ابزار دفاع از آزادی بیان میباشد.
*اولین راهکار، آموزش است:
ژورنالیست موفق کسی است که اصول نگارش، مصاحبه، تحقیق و تحلیل را میشناسد و میتواند خبر را دقیق، شفاف و بیطرفانه انتقال دهد.
*دوم، رعایت اخلاق ژورنالیستی
صداقت، بیطرفی و احترام به حقیقت، اساس ژورنالیزم است. بدون این اصول، اعتماد عمومی از بین میرود و رسانه بیاثر میشود.
*سوم، استفاده از تکنولوژیهای مدرن
در عصر دیجیتال، ژورنالیست باید با فضای مجازی، پلاتفرمهای آنلاین و ابزارهای چندرسانهای آشنا باشد تا بتواند پیامش را به گستره وسیعتری منتقل کند.
*چهارم، حمایت از آزادی بیان
یک رسانه بدون آزادی، صدای خاموش است. برای شکوفایی ژورنالیزم، باید از خبرنگاران در برابر تهدید، سانسور و فشارهای سیاسی حمایت شود.
*پنجم، پرورش تفکر انتقادی
خبرنگار نباید تنها گزارشگر باشد؛ بلکه باید تحلیلگر، ناظر و منتقد آگاه باشد. سوال بپرسد، تحقیق کند و زوایای پنهان را آشکار سازد.
نتیجهگیری: ژورنالیزم قوی، نیازمند خبرنگاران آموزشدیده، متعهد، آزاد و آگاه است. اگر این شرایط فراهم شود، رسانه نه تنها شگوفا، بلکه موتور محرکه آگاهی و تغییر در جامعه خواهد بود.(مرضیه عزیزی)
عبیره کریمی: هنر میناتوری، یکی از ظریفترین شاخههای هنری است که ژورنالیزم نیز میتواند آن را بازتاب دهد.
نجیبه واحدی ویدیویی را در این زمینه به نمایش گذاشت که بسیار جذاب بود.
عبیره کریمی:ژورنالیزم هنری شاخههای مختلفی دارد که هر کدام بخشی از هنر و فرهنگ را به ما معرفی میکنند.
دراین باره بانو فرخنده صدیقی روشنی می اندازد.
بنام خداوندِ زیباییها
با عرض سلام و ادب حضور استادان گرامی، همصنفیهای عزیز و مهمانان محترم!
فرخنده صدیقی هستم، و امروز بسیار خوشحالم که فرصتی دارم تا درباره یکی از شاخههای پُررنگ، پراحساس و کمتر شناختهشده ژورنالیزم با شما صحبت کنم؛ یعنی ژورنالیزم هنری و شاخههای مختلف آن.
ژورنالیزم هنری، فقط گزارش از یک کنسرت یا نقد یک فلم نیست؛ بلکه دنیاییاست از رنگ، صدا، تصویر و احساس. این نوع ژورنالیزم، فرهنگ و هنر یک جامعه را به تصویر میکشد و رابطه میان هنر و مردم را زنده نگه میدارد.
شاخههای ژورنالیزم هنری بسیار متنوعاند. اجازه دهید چند نمونه را باهم مرور کنیم:
نخست، ژورنالیزم موسیقی است؛ جاییکه خبرنگار در مورد آهنگها، هنرمندان، سبکهای موسیقی و تأثیر آن بر جامعه مینویسد. این شاخه، احساسات را با واژهها بیان میکند.
ژورنالیزم فلم و سریال. این شاخه به نقد و تحلیل آثار سینمایی میپردازد، درک بیننده را بالا میبرد و گاهی حتی میتواند یک فلم را جهانی بسازد یا آن را به چالش بکشد.
ژورنالیزم تئاتر
اینجا خبرنگار به صحنههای زنده نمایش سر میزند، پشت پرده تیاتر را کشف میکند و از احساسات بازیگران سخن میگوید.
ژورنالیزم ادبیات.
خبرنگاری که با شعر، رمان و نویسندهها سر و کار دارد. او معرفی میکند، نقد میکند و باعث میشود ادبیات فراموش نشود.
و بالاخره، ژورنالیزم هنرهای تجسمی مثل نقاشی، عکاسی، مجسمهسازی و گرافیک. این شاخه با تصویرها حرف میزند و زیباترین داستانها را روایت میکند.
دوستان عزیز!
ژورنالیزم هنری فقط حرفه نیست، عشق است؛ عاشق شدن به زیباییها و روایت آن برای دیگران. در کشوری مثل افغانستان، جاییکه هنر هنوز به اندازه کافی دیده نمیشود، ژورنالیستهای هنری میتوانند صدا، تصویر و فرهنگِ اصیل ما را به دنیا معرفی کنند.
از توجهتان سپاسگزارم،
و امیدوارم روزی برسد که هنرِ ما در دنیا بدرخشد،
و ما – ژورنالیستان هنری – راویانِ آن زیباییها باشیم. (فرخنده صدیقی)
عبیره کریمی:رادیو رسانه است که تاثیر بزرگی در بیداری جامعه دارد. بانو گلالی حسینی سخنان شان را در این بحث بیان کرد.
عبیره کریمی:هنر هنرمند به رسانه ای نیاز دارد تا صدایش شنیده شود. ژورنالیزم هنری پلی میان هنرمند و مردم است.
بانو ستاره شفق سخنرانی خود را در مورد ارائه کرد:
نقش ژورنالیزم هنری در معرفی هنرمندان و آثارشان:
ژورنالیزم هنری، شاخهیی تخصصی از روزنامهنگاری است که به پوشش اخبار، نقد، تحلیل و معرفی آثار و فعالیتهای هنری میپردازد. این حوزه در فرهنگ و توسعه هنر نقشی بسیار کلیدی و چند وجهی دارد. در ادامه به بررسی دقیقتر این نقشها میپردازیم:
1.پل ارتباطی بین هنرمندان و جامعه
ژورنالیزم هنری به عنوان واسطهیی میان هنرمندان و مخاطبان، امکان شناخت و درک بهتر هنر و هنرمندان را فراهم میآورد. بسیاری از مردم به واسطه رسانههای هنری با آثار، سبکها و جریانهای هنری آشنا میشوند. این آشنایی موجب میشود که هنر، فراتر از یک فعالیت خصوصی هنرمندانه دیده شود و تبدیل به یک پدیده اجتماعی شود که مردم در آن مشارکت دارند.
مصاحبهها، گزارشهای پشت صحنه نمایشگاهها و روند خلق آثار، دسترسی مخاطبان را به هنرمندان واقعیتر و ملموستر میکند.
این ارتباط مستقیم باعث میشود که مخاطب احساس نزدیکی و تعلق بیشتری به هنر و هنرمندان داشته باشد.
- آموزش و ارتقای سطح فهم هنری جامعه
ژورنالیزم هنری به عنوان یک ابزار آموزشی، با تحلیل و نقد دقیق آثار هنری، به گسترش فرهنگ هنری کمک میکند. هنر دوستانی که ممکن است دانش تخصصی نداشته باشند، از طریق گزارشها و نقدهای رسانهای با مفاهیم هنری، سبکهای مختلف و تکنیکها آشنا میشوند.
نقدهای تخصصی که به زبان ساده و قابل فهم ارائه میشوند، بیننده و خواننده را تشویق میکنند تا عمیقتر به آثار نگاه کنند.
این آموزش عمومی سبب رشد سطح سلیقه هنری و ارتقاء کیفیت تقاضای بازار هنر میشود.
3.حمایت از هنرمندان و فراهم کردن فرصتهای جدید
معرفی هنرمندان جدید و جوان از مهمترین نقشهای ژورنالیزم هنری است. رسانهها با معرفی آثار این هنرمندان، زمینه جذب مخاطب، سرمایهگذار و گالریداران را فراهم میآورند. این امر به ویژه در جوامعی که بازار هنر نوپا است و حمایت رسمی ضعیف وجود دارد، حیاتی است.
پوشش رسانهیی میتواند به شکلگیری هویت حرفهیی هنرمندان کمک کند و در معرفی آنان به بازارهای داخلی و بینالمللی مؤثر باشد.
نقد و بازخورد سازنده از سوی ژورنالیستهای هنری به هنرمندان کمک میکند تا سطح کارهای خود را ارتقا دهند.
4.مستندسازی و ثبت تاریخ هنر معاصر
گزارشها، نقدها و مصاحبههای ژورنالیزم هنری نقش اساسی در ثبت و مستندسازی وقایع هنری دارند. این محتواها، منابع ارزشمندی برای محققان، دانشجویان هنر و تاریخنگاران به حساب میآیند.
رسانههای هنری با ایجاد آرشیو دیجیتال یا چاپی، بخشی از تاریخ هنر معاصر را حفظ میکنند.
این مستندسازی به جامعه کمک میکند تا مسیر رشد هنر و تأثیرات فرهنگی آن را در طول زمان دنبال کند.
5.تأثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی از طریق هنر
ژورنالیزم هنری با برجسته کردن آثار و هنرمندانی که به مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی میپردازند، میتواند آگاهی جامعه را افزایش دهد و به شکلگیری گفتمانهای مهم کمک کند.
هنر، از طریق رسانهها، ابزاری قدرتمند برای بیان اعتراضات، نقد اجتماعی و معرفی فرهنگهای مختلف است.
این نقش باعث میشود هنر نه فقط یک تجربه زیباییشناسانه، بلکه یک نیروی محرک اجتماعی و فرهنگی باشد.
6.چالشها و فرصتهای ژورنالیزم هنری در کشورهای در حال توسعه
در جوامعی مانند افغانستان، ژورنالیزم هنری با چالشهای متعددی مواجه است؛ از جمله محدودیتهای رسانهیی، کمبود منابع تخصصی و نبود حمایتهای مالی کافی. با این حال، این عرصه فرصت بزرگی برای رشد فرهنگ هنری و تقویت هویت فرهنگی ملی محسوب میشود.
توجه ویژه به آموزش روزنامهنگاران هنری و استفاده از فناوریهای نوین میتواند این چالشها را کاهش دهد.
رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی به عنوان بسترهای نوین، امکان معرفی گستردهتر هنرمندان را فراهم کردهاند.
نتیجهگیری
ژورنالیزم هنری بیش از یک رسانه اطلاعرسانی، نقش فرهنگی و اجتماعی عمیقی ایفا میکند. این شاخه تخصصی روزنامهنگاری، به توسعه هنر، ترویج فرهنگ مطالعه آثار هنری، و پیوند میان هنرمند و جامعه کمک میکند. با توجه به اهمیت این نقش، سرمایهگذاری و حمایت بیشتر از این حوزه میتواند به رشد فرهنگی و هنری جوامع، بهویژه جوامع در حال توسعه، کمک شایانی کند.(ستاره شفق)
عبیره کریمی: در این قسمت از برنامه پارچه تمثیلی تحت عنوان «صدای خاموش هنر» با اجرا:
عبیره کریمی: راوی
فرخنده صدیقی: نقاش
گیتی صدیقی: ژورنالیست
صابره علیزاده: سانسورچی.
متن پارچه تمثیلی:
راوی: عبیره کریمی
در گوشهای خاموش از شهری فراموششده، دستی بیادعا، بوم سفید را به روایت دردها بدل میسازد.
او، هنرمندی است بینام، بیصدا، اما پر از فریاد.



