سیمینار علمی و گفتمان آزاد در بینش آزادی فکر وبیان

موضوع: )ژورنالیزم صلح ( آیا ژورنالیزم صلح میتواند منجر به صلح پایدار و خلع سلاح عمومی و غیرنظامی شدن افغانستان شود؟
تمرین مباحثه, گفتمان آزاد, جدل منطقی, مخالفت و موافقت, رأی زنی, جر و بحث , و تبادل افکار در چوکات پندار نیک, گفتار نیک و کردار نیک.
___________________________________________________
بنام خداوند بخشنده و مهربان!
گزارش از: عبیره کریمی
دانشجوی صنف دوم دانشکده ژورنالیزم
دانشگاه آنلاین بانوان افغانستان
سخنرانان: دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم، استاد جعفر طیار و دانشجویان صنوف اول و دوم دانشکده ژورنالیزم
درود خدمت همه خوانندگان این گزارش امیدوار صحت و تندرست باشید.
سمینار علمی ما تحت عنوان «ژورنالیزم صلح» به روز دوشنبه 5 ماه می با رهنمایی دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم برگزار شد.
در آغاز برنامه ترجمه آیه قرآن مجید با صدای ناهید عزیزی اجرا شد، بعد از آن گوش جان سپرده شد به سرود ملی افغانستان.
در نخست دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم سخنرانی خودرا با این طرح آغاز کرد که چگونه می شود نخست کابل جان را وسپس کل افغانستان را غیرنظامی ساخت ودیگر برچه و تفنگ حکومت نکند بلکه داد و دهش حکومت نماید, چونکه تأمین صلح و امنیت بدون داد و دهش امکان پذیرنیست. صلح با انتخابات آزاد برای گزینش حکومت, تساوی حقوق شهروندان در زمینه های زبان, آموزش, کار, آزادی فکر وبیان و آزادی های مدنی چون پوشاک و گردشگری وهمه حقوق شهروندی امکان پذیراست و بس یعنی (عادل برفت ونام نیکو اختیار کرد – ظالم بمرد وقاعده زشت از او بماند).
جهان سپاس از استاد کهگدای گرانقدر ما مدیون زحمات شان هستیم.
استاد طیار گرامی سخنان آموزنده در مورد ژورنالیزم صلح بیان کردند، تشکر میکنم.
صلح و ژورنالیزم چیست ؟
برای درک بهتر از بانو سعدیه احمدی در این مورد صحبت می کند.
وقتی واژهی “صلح” را میشنویم، گویی دنیایی از امید در دلهایمان شکوفه میزند. اما آیا تا به حال اندیشیدهایم صلح چیست و چه مسئولیتی بر دوش ما، به ویژه به عنوان ژورنالیستها، میگذارد؟
صلح، تنها نبود جنگ یا درگیری نیست. صلح، یک وضعیت پویا از عدالت، احترام، آزادی و همزیستی مسالمتآمیز است. صلح یعنی انسانها بدون ترس، بدون تبعیض و با امید زندگی کنند. صلح یعنی نه فقط خاموشی اسلحهها، بلکه حضور عدالت در دل جامعه.
اهمیت صلح:
صلح، پایه و زیربنای توسعهی انسانی، پیشرفت اجتماعی و رفاه ملتهاست. بدون صلح، هیچ آرزویی شکوفا نمیشود، هیچ رویایی به حقیقت نمیپیوندد، و هیچ نسلی آینده بهتری نخواهد داشت. صلح، هوایی است که انسانیت برای زنده ماندن به آن نیاز دارد.
ارتباط با ژورنالیزم صلح:
و اینجاست که نقش ما به عنوان ژورنالیستهای صلح آغاز میشود. ژورنالیزم صلح، نه در خاموش کردن حقیقت، بلکه در بازتاب واقعیتها با هدف ساختن پلی میان ملتها، ترویج گفتگو به جای خشونت و پرورش امید به جای نفرت معنا مییابد.
یک ژورنالیست صلح، تنها راوی خبر نیست؛ او معمار گفتوگو و حامل نور در تاریکی بحرانهاست. او با روایتهای انسانی، زخمها را به پلهایی از تفاهم بدل میکند.
امروز بیش از هر زمان دیگری، دنیا به ژورنالیزم صلح نیاز دارد.
سپاسگزارم از بانو احمدی.
رسانه ها، آیینه افکار جامعه آمد و خبرنگاران پیام رسانان صلح و حقیقت.
اکنون خانم فرخنده صدیقی دیدگاه خویش را پیرامون ژورنالیزم صلح با ما در میان میگذارد.
عنوان: ژورنالیزم صلح – نقش رسانهها در ترویج همزیستی و کاهش خشونت
در دنیای امروز، رسانهها نقش بسیار مهمی در شکلگیری افکار عمومی دارند. ژورنالیزم صلح یک شیوه از روزنامهنگاری است که هدف آن کاهش خشونت، ترویج درک متقابل، و تشویق به گفتوگو به جای درگیری است.
بخش اول: تعریف ژورنالیزم صلح
ژورنالیزم صلح یک سبک از روزنامهنگاری است که در آن تمرکز بر ریشههای درگیری، راهحلها و صدای همه طرفهاست.
برخلاف ژورنالیزم جنگ که معمولاً بر خشونت، هیجان و تقابل تأکید دارد، ژورنالیزم صلح به دنبال آرامش، مصالحه و عدالت است.
بخش دوم: اصول ژورنالیزم صلح
گزارش بیطرفانه و دقیق
ارائه زمینه تاریخی و فرهنگی درگیری
شنیدن صدای قربانیان و گروههای کمتر شنیدهشده
تمرکز بر راهحلها و اقدامات صلحآمیز
جلوگیری از زبان تحریکآمیز و نفرتپراگنی
بخش سوم: اهمیت ژورنالیزم صلح در جوامع خشونتزده
میتواند از دامن زدن به تنشهای قومی، مذهبی یا سیاسی جلوگیری کند
زمینه را برای گفتوگو و آشتی فراهم میسازد
باعث تقویت مسئولیتپذیری رسانهها در برابر جامعه میشود
بخش چهارم: مثالهایی از ژورنالیزم صلح
پوشش رسانهای از مذاکرات صلح در کشورهای جنگزده
مستندهایی که زندگی و رنج مردم غیرنظامی را در مناطق درگیر نشان میدهند
برنامههای رادیویی و تلویزیونی که به گفتوگوی میان اقوام مختلف اختصاص دارند
ژورنالیزم صلح میتواند یکی از ابزارهای کلیدی در ساختن جامعهیی همدیگرپذیر، آگاه و صلحدوست باشد. روزنامهنگاران با پذیرش این مسئولیت میتوانند نه تنها اطلاعرسانی کنند، بلکه به روند صلح و ثبات نیز کمک نمایند.
تشکر فروان از بانو صدیقی.
شعر زبان دل هاست و صدای احساسات پاک انسانی. حالا خانم زهرا میرزاد در وصف صلح دکلمه دلنشینی از شعر مشهور استاد خلیل الله خلیلی را باز می گوید:
گویید به نوروز که امسال نیاید
در کشور خونین کفنان ره نگشاید
بلبل به چمن نغمه ی شادی نسراید
ماتمزدگان را لب پر خنده نشاید
خون می دمد از خاک شهیدان وطن وای
ای وای وطن وای
گلگون کفنان را چه بهار و چه زمستان
خونین جگران را چه بیابان، چه گلستان
در کشور آتش زده ، در خانه ی ویران
کس نیست زند بوسه به رخسار یتیمان
کس نیست که دوزد به تن مرده کفن وای
ای وای وطن وای
از سینه ی هر سنگ تو خون می دمد امروز
از خاک تو مستی و جنون می دمد امروز
آن لاله چه دیده که نگون می دمد امروز؟
وان سبزه چرا زرد و زبون می دمد امروز؟
سرخ است به خون پا و سر سرو و سمن وای
ای وای وطن وای
ای برهنه پا، سرو سرافراز تویی تو
سردار و سزاوار به هر ناز تویی تو
دشمن شکن و فاتح و سرباز تویی تو
فرمانده ی این خاک، ز آغاز تویی تو
غیر از تو کسی نیست در این مرز کهن وای
ای وای وطن وای بشتاب که در بازوی تو فر خدایست
در گردش چشمان تو انوار الهیست
آیین تو فرماندهی و قلعه گشاییست
شمشیر تو روشنگر اسرار سماییست
تاریخ تو ثبت است به هر کوه و دمن وای
ای وای وطن وای
جهان سپاس از خانم زهرا میرزاد با دکلمه پر احساس شان.
ایجاد مفکوره صلح در دل و جان انسان ها گامی بنیادی در ساختن جهانی بهتر است.
اکنون خواهر ما مرضیه عزیزی در این مورد برای ما سخنرانی می کند
ایجاد مفکوره صلح
بنام خداوند بخشنده و مهربان،
سلام و وقت بخیر به همهتان!
من مرضیه عزیزی هستم و امروز با یک موضوع بسیار مهم و انسانی در خدمتتان هستم، و آن *”ایجاد مفکوره صلح”* است.
صلح، واژهیی است که در آن آرامش، مهربانی، درک متقابل و محبت نهفته است.
ما همه میدانیم که دنیا نیاز شدید به صلح دارد، اما سوال اصلی این است: *چگونه ما میتوانیم در ایجاد مفکوره صلح سهم داشته باشیم؟*
*اول از همه، صلح از خود ما آغاز میشود.*
وقتی ما با خود درونی خود مهربان باشیم، وقتی از درون آرامش داشته باشیم، این آرامش را به دیگران نیز انتقال میدهیم.
با خانواده خود صلح داشته باشیم، با دوستانمان، همصنفها و حتی کسانی که با ما اختلاف نظر دارند.
*دوم، تفاوتها را بپذیریم.*
ما ممکن است از قوم، زبان، مذهب و منطقه مختلف باشیم، اما در انسانیت با هم برادریم.
پذیرفتن تفاوتها، و احترام گذاشتن به باورهای همدیگر، پایهی اساسی صلح است.
سوم، گفتوگو را جایگزین خشونت کنیم.*
اگر مشکلی داریم، بیایید بنشینیم و گپ بزنیم.
با لبخند، با نرمی، با منطق.
چرا که صلح از زبان نرم و دلهای پاک سرچشمه میگیرد، نه از جدال و انتقام.
چهارم، در آموزش و تربیه نسل نو، صلح را نهادینه کنیم.از مکتب و صنف شروع کنیم. به کودکان خود بیاموزیم که جنگ بازی نیست، نفرت راه حل نیست، و انسانیت ارزش دارد.
و بالاخره، خود ما نمونهیی باشیم از یک فرد صلحطلب.
با احترام، محبت، درک متقابل، و حتی با یک لبخند ساده.
یاد بگیریم که صلح یک انتخاب است، و ما این انتخاب را هر روز داریم.
*بیایید با خودمان صلح کنیم، تا دنیا هم با ما صلح کند.*
هر روز یک کار خوب انجام بدهیم، حتی کوچک، که دل یک انسان را شاد کند.
همین است راه ایجاد مفکوره صلح؛
قدم به قدم، از دل به دل، از خانه تا جهان.
سپاس از اینکه با دل شنیدید،
با آرزوی دنیایی پر از آرامش و مهربانی برای همه.
یک دنیا سپاس از بانو عزیزی.
صلح گوهری است که به آسانی به دست نمی آید؛ نه با زو و زور، بلکه با درک، عشق و فداکاری.
آیا صلح را می توان خرید؟
حالا به این پرسش خواهر ما گیتی صدیقی پاسخ ارایه می کند.
آیا صلح را میتوان خرید؟
شاید بعضیها فکر کنند که بله!
وقتی دولتها پولهای زیادی برای پایان دادن به جنگها یا امضای قراردادهای صلح میدهند، این طور به نظر میرسد که گویا صلح را میشود خرید.
اما حقیقت چیز دیگریست.
صلح واقعی با پول به دست نمیآید.
صلح یعنی آرامش در دل مردم.
صلح یعنی فهمیدن همدیگر، احترام گذاشتن به حق دیگران، و کنار آمدن با تفاوتها.
پول میتواند مشکلات را برای مدتی پنهان کند، اما نمیتواند کینه، بیعدالتی یا ترس را از دلها پاک کند.
در تاریخ دیدهایم که بسیاری از قراردادهای صلح، با وجود هزینههای بزرگ، دوباره شکسته شدهاند. چرا؟
چون صلح فقط یک امضا روی کاغذ نیست.
صلح باید در ذهن و قلب انسانها ساخته شود.
بدون اعتماد، بدون عدالت و بدون دوستی واقعی، هیچ صلحی پایدار نمیماند.
پس پاسخ روشن است:
صلح را نمیتوان خرید. صلح را باید با عشق، با بخشش، و با تلاش جمعی بسازیم.
این کار سختتر از پرداخت پول است، اما ارزشش از هر دارایی دنیا بیشتر است.
تشکر ویژه از گیتی جان صدیقی.
متن سخنرانی فرحت نوری دانشجوی سال دوم دانشکده ژورنالیزم درباره ژورنالیزم صلح
شروع جذاب:
وقتی واژه “صلح” را میشنویم، گویی دنیایی از امید در دلهایمان شگوفه میزند. اما آیا تا به حال اندیشیدهایم صلح چیست و چه مسئولیتی بر دوش ما، به ویژه به عنوان ژورنالیستها، میگذارد؟(
تعریف:
صلح، تنها نبود جنگ یا درگیری نیست. صلح، یک وضعیت پویا از عدالت، احترام، آزادی و همزیستی مسالمتآمیز است. صلح یعنی انسانها بدون ترس، بدون تبعیض و با امید زندگی کنند. صلح یعنی نه فقط خاموشی اسلحهها، بلکه حضور عدالت در دل جامعه.
اهمیت صلح:
صلح، پایه و زیربنای توسعه انسانی، پیشرفت اجتماعی و رفاه ملتهاست. بدون صلح، هیچ آرزویی شگوفا نمیشود، هیچ رویایی به حقیقت نمیپیوندد، و هیچ نسلی آینده بهتری نخواهد داشت. صلح، هوایی است که انسانیت برای زنده ماندن به آن نیاز دارد.
ارتباط صلح با ژورنالیزم صلح:
و اینجاست که نقش ما به عنوان ژورنالیستهای صلح خواه آغاز میشود. ژورنالیزم صلح، نه در خاموش کردن حقیقت، بلکه در بازتاب واقعیتها با هدف ساختن پلی میان ملتها، ترویج گفتگو به جای خشونت و پرورش امید به جای نفرت معنا مییابد.
یک ژورنالیست صلح، تنها راوی خبر نیست؛ او معمار گفتوگو و حامل نور در تاریکی بحرانهاست. او با روایتهای انسانی، زخمها را به پلهایی از تفاهم بدل میکند.
امروز بیش از هر زمان دیگری، دنیا به ژورنالیزمی نیاز دارد که معمار برقراری صلح ورفع خشونت وبیدادگری باشد. به امید چنین روزی.
در این قسمت برنامه گوش میسپارم به دکلمه بانو ناهید عزیزی:
بیا ای شبچراغ صلح، جان را ماهتابی کن
جهانِ ساده لوحان را بلرزان انقلابی کن
خودت را جا بزن پُر کن به فکر تیره اندیشان
بریزان طرح شادی را و یک فکر حسابی کن
هجوم واژه های شُوم را ریزان به مردابی
ضمیر جاده های سرد ما را آفتابی کن
شقایق ، لاله … در اعماق چاه خیره سر مردند
بیاور کاروانی را جهان را اضطرابی کن
همای صلح، آوردن که کار سفله طبعان نیست
بیا ای رستم دستان و پایت را، رکابی کن
شعر: سلیم نیایش
تشکر میکنم از بانو عزیزی
هنر نمایش، زبانی فراتر از واژه هاست؛ پیامی است که با جان لمس می شود.
اکنون به تماشای اجرا تمثیلی تیم شهین شهر یار می نشینیم.
راوی (شهین شهریار):
در میانهی سرزمینی که زخم بر زخم نشسته، هنوز صدای گندم میآید.
وطن، خسته است… اما هنوز بیدار.
مادر (فرحت نوری):
پسرم را در دل خاک نشاندم، اما نگذاشتم صدای صلح خاموش شود.
نفرین نکردم. حتی دشمن را…
تنها دعا کردم، برای روزی که فرزند هیچ مادری، اسلحه به دست نگیرند
جوان: (صابره علیزاده )
من، نسل فردای این خاکم.
دستهای من دیگر سنگ نمیاندازد؛ بذر میکارد.
صدای من، نه برای فریاد، که برای سازش بلند میشود.
و من به آینده ایمان دارم، حتی اگر حال، در غبار باشد.
راوی (شهین شهریار):
وطن، خانهییست بیدیواری از نفرت.
اگر هر دست، دستی دیگر را بفشارد،
اگر هر دل، به صلح ایمان بیاورد…
شاید، این خاک بار دیگر، آسمانی بیسایه شود.
مادر (فرحت نوری):
کاش آن روز را ببینم. روزی که پرچم، نه نشانه مرز، که نشانهی همدلی باشد.
جوان: ( صابره علیزاده )
و کاش، ما آخرین نسلی باشیم که صدای جنگ را شنید.
راوی(شهین شهریار )
وطن، آرام نمیگیرد…
مگر روزی که همه، برای صلح برخیزند.
سپاسگزارم از تیم شهین شهر یار.
آزادی، رویای دیرین تمام انسان های در بند و آرزوی روشن تمام نسل های آزاده است.
اکنون خواهر عزیزم صابره علیزاده دکلمه زیبای در وصف آزادی بیان می کند.
صلح خون زنده گی در پیکر هستی بود
پیکر هستی ز خون زنده گی خالی مباد
صلح نیرویست مر بالنده گی را جاویدان
هیچ جا از نیروی بالنده گی خالی مباد
ورنه میرد زنده گی
ایستد بالندگی
زنده گی از نیروی بالندگی خالی مباد
صلح در لبخند یزدانی و پاک کودکان
معنی ژرف نگاه پر امید مادر است
صلح در تصویر فردای جهان آرزو
نقش هریک جلوه را در زنده گی روشنگر است



