خبر و دیدگاه

رسالت رسانه ها ‎

بعد از دخالت ايالات متحده امريكا در افغانستان و ظهور “سوشل ميديا “ يا رسانه هاي اجتماعي در سرتاسر جهان صد ها رسانه در داخل و خارج افغانستان عرض اندام كرد .
سال ١٩٩٣ ميلادي بود كه من به پيشنهاد استاد فضل غني مجددي و دعوت خليل جان راغب به تلويزيون صدا و سيماي افغانستان كه در شمال كليفورنيا پخش مي شد و يك تلويزيون محلي بود به حيث متصدي برنامه “ما و دين ما ” به همكاري افتخاري براي هفته يكبار شروع به كار كردم . چون ژورناليزم رشته تخصصي من نبود ؛ من به كتابخانه رجوع كردم و دو سه كتاب در باره تلويزيون و اينكه برنامه ساز چگونه باشد خواندم . اين كتاب ها به من بسياًر كمك كرد . من سي سال برنامه سازي كردم . بعد از سال ٢٠٠٦ بود كه تلويزبون هاي ستلايت عرض اندام كرد و من به دعوت يما جان يوسفزي ، مالك تلويزيون نور ، شامل تلويزيون نور كه نو بنياد بود ،  شدم . و در سال ٢٠٠٨ بود كه از طرف تلويزيون نور مفتخر به جايزه بهترين برنامه ساز ديني  شناخته شدم . راز موفقيت  در كار هاي من در چه بود ؟ من از كتب ژورناليزم در مورد تلويزيون آموخته بودم كه بايد خودم باشم نه اينكه مقلد ديگران باشم . به زبان مردم صحبت كنم و سوم مطالب را پيشكش كنم كه كسي قبلا نگفته باشد و چهارم محافظه كار نباشم و من دقيقا همين كار را كردم . مطلق عاميانه صحبت ميكردم . مثلا به جاي مادرم و والده ام ، بوبويم ميگفتم و مطالب را در رابطه با دين اسلام مطرح كردم كه كسي قبلا جرات نميكرد تا صحبت كند مثلا من گفته بودم كه اگر كسي با همسرش به زور همبستر شود اين تجاوز حنسي اســت و حديث كه اگر زن همراي شوهرش به بستر نرود فرشتگان تا صبح آن زن را لعنت مي كنند ، رد كرده بودم . يك غوغا به پا شد و يا من براي اولين بار مسله داعيه نامهناد پشتونستان را رد كردم و گفتم كه پدر تان ديورند را از پاكستان گرفته نمي تواند. و مهمترين موضوع را كه جدي بالا كردم ،  آن حقوق مساوي مدني بانوان با مردان بود . و حقايق را به قسميكه خودم دانستم با مردم شريك شدم . و قسميكه گفتم محور كار من اين بود كه در برنامه ها از محافظه كاري كار نمي گرفتم.  مردم زود مي دانند كه برنامه ساز از محافظه كاري كار ميگيرد و يا نميگيرد و مهمتر اينكه آموخته بودم كه تلويزيون از رسانه هاي گفتاري است نه نوشتاري . . خواه مخواه در جامعه سنتي و قومي و قبائلي كه ما داريم در سالهاي نود ميلادي يك انقلاب فرهنگي بود .
بعد ازين مقدمه اصل مطلب را  ميخواهم  با شما شريك شوم و  آن اين اســت كه برنامه ساز چه در تلويزيون باشد و چه از طريق فيسبوك و يوتوب باشد بايد يك رسالت اخلاقي داشته باشد و موقف برنامه ساز بايد معلوم باشد.
برنامه ساز بايد در نعل و در ميخ نزند . با مردم راست باشد و بايد جهت سياسي اش واضح باشد نه اينكه براي اينكه فلان شخص آزرده مي شود حقايق را كتمان كند . و در ميدياي امروزي نمي توان با اشخاص كه مرتكب اشتباه شده اند و با تعصب را دامن مي زنند راه داد زير عنوان اينكه ” هر كس را نظرش ” ميدياي امروز نمي تواند زير عنوان ” هر كس نظرش ” اشخاص را دعوت كند كه طرفدار ظلم و بي عدالتي هستند. و يا از اشخاص كه هم كيش شان است دفاع مي كنند. اين رويه براي اين است كه برنامه ساز در عقيده سياسي خودش ضعيف است و يا هيچ ندارد. ژورناليزم از علوم لبيرال است و ماستري و دكتورا كار ندارد . فقط استعداد و پشتكار و علاقمندي به همين رشته و در عين زمان ما بايد بدانيم كه با كي طرف هستيم . بيننده و شنونده ما  كي اســت ؟ آيا ما براي جوانان صحبت مي كنيم و يا همه خانواده و يا يك قوم خاص و مذهب خاص ؟ برنامه هاي من جنبه خانوادگي داشت و هم دين بود و هم اجتماع و هم سياست. سه چهار سال قبل يك تيلفون داشتم از يك دوشيزه بانوي جوان از شهر سان دياگو ، ايالت كليفورنيا . نام او صدف جان بود . براي من گفت كه “من با برنامه هاي شما كلان شدم و همراي پدر و مادرم برنامه هاي شما را مي ديدم ” . خوب ، من تشكري كردم و گفتم چطور زنگ زدي كدام سوال داري ؟ گفت نخير سوال ندارم . خواستم كه از شما دعوت كنم كه اگر بتوانيد و سفر كنيد . من نامزد شده ام و نكاح ما را عقد كنيد . عين تيلفون را چند سال قبل از يك دوشيزه بانوي جوان از آلمان داشتم كه به برنامه ها علاقمند بود و از من دعوت كردند تا به برلين سفر كنم و نكاح دو جوان را عقد كنم و اين بار بار  در امريكا ، اروپا و كانادا تكرار شد چرا براي اينكه امروز مردم ميدانند كه كي چه اســت و در كمونيتي ما چه كرده اســت . برنامه ساز مي تواند هر كس را مصاحبه كند و اما در دو مورد نمي تواند در شرايط امروز در برنامه مهمان  داشته باشد يكي آنهايكه اشتباهات بزرگ سياسي كردند و يا در دين تغصب دارند. زيرا اين دو ، نه به مفاد دين اســت و نه مردم. و در عين زمان اگر ميداند و ثابت شده كه زن ستيز و تبعيض گراست درين صورت دعوت همچو اشخاص در نعل و ميخ زدن اســت . يعني وقتي برنامه ساز مي داند كه طرف زن ستيز است و او را دعوت مي كند چنين معني ميدهد كه خودش با همان زن ستيزي  هماهنگي دارد . يك عده هستند كه از طالبان دفاع مي كنند و من ايشان را مي شناسم و پشتونيست هستند . موقف شان روشن است و اين از نگاه ژورناليزم خوب است مثليكه در امريكا همه ميدانند كه فاكس نيوز دست راستي است و يا راديوي  KPFA  دست چپي است . ( دست چپي در امريكا معني كمونيستي را نمي دهد . معني إن اين اســت كه طرفدار عملكرد حكومت نيست ) . يعني موقف اين رساله ها روشن اســت . ما كه اكثرا مسلمان هستيم موقف ما چه اســت ؟ آيا طرفدار ظلم و زن ستيزي هستيم ؟ موفق برنامه ساز درين مورد چه اســت ؟ امروز ما بد ترين ميديا را داريم زيرا موقف اكثر برنامه سازان  روشن نيست و هميشه جنگ و دعواست. چند سال قبل نذيره جان كريمي همراي آقاي حسن شرق مصاحبه كرده بود و مردم يك غوغا را براه انداختند كه چرا همراي يك ” جاسوس روس ” مصاحبه كرده اســت .؟؟ نذيره جان به من به تماس شد و خواهش كرد كه يك چيزي در برنامه خود بگويم كه مردم او را ديوانه كرده اند . اين حق يك برنامه ساز و خبرنگار اســت كه هر كسي را كه ميخواهد مصاحبه كند و اما موقف خودش هم روشن باشد . مشكل نذيره جان در آن زمان در جريان مصاحبه اين بود كه موقف خودش روشن نبود و اين براي صحت  جامعه ما درست نيست با اينكه نذيره جان نه طرفدار كمونيزم بود و نه اســت و نه از مشتاقان جناب حسن شرق . هر فرهنگ سبك مطبوعاتي خود را دارد. در فرهنگ اسلام حق را گفتن و از باطل جلوگيري كنيد حكم قرآن اســت. در فرهنگ اسلام زن ستيزي نيست و اين موضوع در متون ديني ما واضح و روشن اســت  پس ما نبايد زير عنوان زينت و جماعت و امامت به ملاي زن ستيز اجازه مصاحبه را بدهيم و چون دين اسلام دين علم اســت و قرآن مي گويد هر چيز مبناي علمي دارد پس ما نبايد به اشخاص كه مخالف علم اســت موقع دهيم زيرا ما به خود ، به مردم و به دين خيانت كرده مي باشيم .
دكتر فريد يونس
برنامه ساز تلويزون هاي صدا و سيماي افغانستان ، تلويزيون نور ، امید 24 ، تلويزون آريانا در افغانستان و تلويزبون آريانا افغانستان در لاس آنجلس از سال ١٩٩٣ تا ٢٠٢٣ .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا