يك دوست بسيار محترم و تحصيل يافته ايراني دارم. زماني بود كه از طرفدران سر سخت امام خميني بود و شيعه دو آتشه . به حدی كه وقتي همراي ما افطار ميكرد پانزده دقيقه بعد تر افطار ميكرد و برايش چندين بار غير مستقيم گوشزد كردم كه تعصب خوب نيست و اما گوش نميكرد. خوب ، من او را به همان حال و احوال خودش قبول كرده بودم . حالا بعد از تقريبا سي سال آشنايي مي بينم كه نه تنها شديد مخالف نظام ايران و امام خميني اســت در عين زمان اقرار كرد كه از شيعه گري استعفا كرده اســت و اعتراف مي كند و من سخن او را نقل قول مي كنم “شيعه يك مشت دروغ اســت ” نميدانم چه شد كه به اين وضع افتاد. خوب يك دليل او نا بساماني هاي ايران اســت كه مردم واقعا به مشكل اقتصادي دچار شده اند و اما اين دوست عزيز از شيعه گري جدا شد و امروز مانند من بي مذهب اســت. خوب ، درين جاي شك نيست كه مذهب شيعه بعضي مطالب را ساخت تا اتحاد پيروان را حفظ كند، زيرا از نگاه انتروپولوژي فرهنگي وقتي يك گروه در اقليت مي باشد، براي اينكه مردم را متحد داشته باشد مسايل را طرح مي كنند تا ايشان را دور هم داشته باشند. طور مثال ، در شيعه تجليل از مرگ امامان اســت و براي آنها همه امامان شهيد شده اند نه اينكه به مرگ طبيعي از دنيا رفته باشند . حتي اعتقاد دارند كه حضرت محمد (ص ) را هم به قتل رسانده اند !!!
جمهوري اسلامي ايران در اثر انقلاب مردمي به وجود آمد و دانشمندان تاريخ جهان همه نوشتند كه انقلاب ايران از انقلابات اصيل جهان مانند انقلاب كبير فرانسه و روسيه و چين بود. پس چرا به بيراهه كشانده شد ؟
اول مسله كه واضح اســت اين اســت كه دين بالاي مردم تحميل شد. با اينكه از امام خميني همين سوال را مطرح كردند كه يك عده مردم نظام دموكراسي ميخواهند و امام در جواب گفت كه اختيار به مردم اســت. مردم هم به انذازه يي احساساتي بودند و امام را دوست داشتند بدون اينكه فكر كنند كه دين سر شان تحميل مي شود راي دادند كه نظام جمهوري اسلامي و اما بيخبر ازينكه طبقه آخوند زمامدار مي شود و مردم ديگر آزادي هاي فردي خود شان را نميداشته باشند. و اما سوال در اين اســت كه نظام جمهوري و ولايت فقهي از كجا شد ؟
در فقه شيعه امام زمان بسيار مطرح اســت. موضوع كه در متون شيعه و سني آمده اســت و اما اين محقق به امام زمان اعتقاد ندارم با اينكه سني هم نيستم . پيامبر (ص ) در شصت و سه سالگي رحلت كرد و اين هزار سال اســت كه امام زمان زنده اســت و پنهان !! امام خميني شخص عادي نبود و مي دانست كه امام زمان آمدني نيست بايد راه حل موضوع را كه يك نظام را به نام اسلام بسازد بايد جستجو ميكرد. از قضاء كه امام توسط شاه ، اول به عراق و بعد شهر پاريس تبعيد شد. هجرت بسيار آموزنده است و امام از هجرت آموخت و ولايت فقهي را از اروپا براي ايران به ارمغان آورد. مجلس خبرگان ايران از شوراي بزرگ فرانسه كه مشهور اســت به نام Consiel d’état
كه منبع بزرگ قضايي فرانسه اســت گرفته شده و انتخاب اين گروه كه در ايران ٩ نفر اســت از كليساي واتيكان گرفته شده اســت. فقهاء معظم ايران دور هم جمع مي شوند و اويكه لياقت رهبري را دارد در عقب در هاي بسته ، خود شان از بين خود، انتخاب مي كنند و به صفت رهبر به مردم معرفي مي كنند. عين پروسه در كاتوليك اســت كه اسقف كليسا ١١٥ نفر دور هم جمع مي شوند و يك نفر را به نام پاپ انتخاب مي كنند و وقتي كه تصميم گرفته شد اول دود سفيد از دود رو تعمير كليسا بيرون مي شود. در ايران دود سفيد بيرون نمي شود و اما ٩ نفر از خبرگان روي رهبر مذهبي كه كي صفت رهبري را دارد تعيين مي شود و درين جا مردم نقش ندارند. زن به حيث رهبر مذهبي تعيين نمي شود و اين كلان ترين تبعيض اســت كه زن در امور سياسي در سطح رهبري نقش ندارد. اين پروسه انتخاب را امام خميني طرح كرد براي اينكه به مجلس سقيفه كه مسلمانان خليفه اول را انتخاب كردند اعتقاد نداشت زيرا حضرت علي رض در آن مجلس نبود و انتخاب هم نشد و وقتي حضرت علي پسان خبر شد او هم در اول به خليفه بيعت نكرد . لذا امام خميني مجبور بود كه يك طرح از خود بسازد تا نظام ساخته شود. پس مجلس خبرگان كپي فرانسه اســت و انتخاب رهبر مذهبي از كاتوليك گرفنه شده و ولايت فقهي در عدم موجوديت امام زمان به زبان عربي توسط امام نوشته شد؛ در كشور كه همه فارسي زبان اند. ابو مسلم خراساني تلاش كرد تا زبان فارسي در اثر هجوم عرب زنده نگهه دارد و اما اولين وثيقه قانوني كشور توسط امام به عربي نوشته مي شود . اين هم جالب اســت و يك عده زياد مردم نه مي دانند كه مسله فقهي ليدرشپ را امام خميني به عربي نوشته اســت . امروز ايران مشكل اقتصادي دارد و مشكل اجتماعي دارد . و اما در مسايل بين المللي شديد مصرف مي كند در حاليكه مردم ايران حق اوليت را دارند تا غم خورشي شوند.
در شروع انقلاب ايرانيان بسيار اميدوار بودند و پسان متوجه شدند كه به نام امامت از حقوق حقه انساني محروم هستند . طور مثال كتاب ها مانند عربستان سعودي سانسور مي شود ؛ زنان حق طلاق را ندارند و درين اواخر اجازه داده شده كه در وقت نكاح طلاق خود را زنان هم تضمين كنند . آخوند ها از پول بيت المال زندگي هاي مجلل دارند، مردم فرار مي كنند و بانوان حجاب را در داخل هواپيما به دور مي اندازند و ازين قبيل مشكلات زياد اســت . از نگاه جامعه شناسي و روانشناسي اين نظام ها براي اين مشكل دارد كه انسان يك موجود آزاد خلق شده اســت و وقتي مردم به هر دليل كه باشد زير فشار قرار گيرد و از حق آزادي محروم شوند نتيجه بر عكس ميدهد. دانستن ولايت فقهي كه در فقه شيعه نيست و اينهم مانند بعضي مطالب ديگر ساخته شد نظام را غير طبيعي جلوه ميدهد وقتي آراي مردم در آن نقش نداشته باشد. مردم افغانستان و ايران بايد براي اصل آزادي مبارزه كنند زيرا يكي به نام دين و سنت و يكي به نام دين و امامت مردم را استثمار كرده اســت .
دكتر فريد يونس
استاد بازنشسته ي بشر شناسي فرهنگي خاور ميانه و مطالعات و فلسفه اسلامي
كليفورنيا
