شعر

انقلاب بزرگ خرد

 

بـشـر بـه حـلـقـۀ دام بـلا گرفتار است

به چنگ آتش خشم ووغا گرفتاراست

زمانی حملۀ ویـروس می کند کـشـتار

گـهی بـه دوزخ دردِ وبـا گرفتار است

تن و روان شـده بیمار هـرطرف بینی

 به رنج داکترو قحط دوا گرفتار است

غذای کافی ندارد بـه روی دسترخوان

در اوج پرّش نرخ و بهـا گرفتار است

به سوگ مرگ عزیزان دل شده بریان

به تـار ناله و بـانگ رثـا گرفتار است

سخن ز محفل عیش و طرب نمی‏گوید

سکوت درغم شور و نوا گرفتار است

ز غمزه های مجازی بسی شـده دلگیر

به چـنـبـر فـلـک بی وفـا گرفتار است

ز اختلاط و ملاقات روبه رو محـروم

به دام فیس‏بوک ورایانه هاگرفتاراست

ز ناز و عشوۀ تصویر دل چه می یابد

نگاه وجلوه به رنگ وریا گرفتاراست

ندیم خسته دلان کس نمی شود امروز

چـرا که بـا خـود نـاآشـنا گرفتار است

صفای دل که اخلاص عشق میخواهد

به لای دودۀ چون و چرا گرفتار است

سرشـت گـوهـر انسان را خراب کنند

روان خسته بخوف ورجا گرفتاراست

فـسانـه هـای کهـن روح را دهـد آزار

توهمی که به ماروعصا گرفتار است

ز انتحـاری و افـراطیت شـده ویـران

به خیزابلیس ومرگ خدا گرفتاراست

بـرابـری و عــدالـت رفـتــه از دنـیــا

بشر به یک بام و دوهوا گرفتاراست

جهان نظام نو وفکر تازه می خواهد

بـه قحـطی خـردِ رهنما گرفتار است

زمـان تعـادل قـطـبـیـن را کـند بـرپـا

چوزیر تحریم وظلم سیا گرفتاراست

ز انقـلاب بـزرگ خـرد کـنـم تمجـید

که زیـربنا بـه دم روبنا گرفتار است

13/11/2022

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا