احمد شاه مسعود کی بود و کی نبود؟
تحريف جهانبینی، سانسور تفكر و معرفی گزینشی شخصيت شهيد احمد شاه مسعود به مراتب خطرناکتر و شيطانى تر از ترور فزيكى او مى باشد.
دشمنان خبيث، سردار جهاد و رهبرمقاومت ملى را یک بار ترور نمودند؛ اما دوستان نادان و بى بصيرت با تعريف معیوب و تحريف ديدگاه مسعود؛ هر روز او را ترور مى نمايند.
متأسفانه دراین اواخر افرادی عمداً یا ناخودآگاه مسعود را در شعاع مطلوب ذهنیت سیاسی خود به معرفی می گیرند و به این ترتیب به مکتب و آرمان مسعود خیانت روا می دارند.
هرکس مى توانيد جهان بينى و مكتب فكرى خود را داشته باشد و آزاد است با هر كشور و هر گروه مراودت سیاسی داشته باشد، اما حق نداريد از اعتبار مسعود در جهت تثبيت راه و مشی غلط خود خرج نماید.
الف – مسعود کی بود؟
۱- مسعود یک مسلمان، مؤمن، متعبد، متشرع، مجاهد و متعهد بود.
او صريح، صادق، متقى و ملتزم به شعایر شریعت بود.
مسعود نماد اعتدال مذهب خردگرای فقه حنفی و مکتب کلامی ماتریدی سمرقندی بود.
بارز ترین خصوصیت اخلاقی آمر صاحب؛ شرم و حیا بود.
مسعود دارای شخصیت قاطع و بسان تمام چهره های کاریزماتیک تاریخ؛ دارای دافعه و جاذبه بود.
۲- مسعود در عمل و رفتار یک عارف بود.
تواضع، حلم، فروتنی، بردباری و مداراء را مدیون عرفان بود.
معنویت مسعود ثمرهٔ التزام او به عرفان عملی و نظری خراسانی بود.
۳- مسعود به زبان فارسی/دری عشق می ورزید و عاشق فرهنگ و شعر و ادب بود.
سعهی صدر و دیدگاه انسانی او مدیون مطالعات و عشق مسعود به فرهنگ تمدنی و تاریخ درخشان عصر طلایی فلات ما بود.
۴- مسعود به جغرافیا و سرزمین افغانستان عشق می ورزید، او رویا استقلال و عزت و عظمت و اقتدار و رفاه و سعادت و اعتلا این ملک و سرزمین را درسر می پرورانید و عاشقانه در این راه تا آنجا رزمید که جان را فدا نمود.
مسعود انتخابات آزاد و عادلانه را برای تعیین زمامدار و حاکم کشور تنها راه ممکن و مشروعیت ملی و سیاسی نظام می دانست و خواهان مشارکت تمام شهروندان افغانستان بر مبناء حقوق بنیادین شهروند محوری و مدنی در جامعه بود.
آمر صاحب خواستار نظام غیر متمرکز، تقسیم افقی قدرت سیاسی، تقسیم عادلانه ثروت ملی، توسعه متوازن در سرتاسر کشور، آزادی بیان، رعایت حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی و احیاء مجد و عظمت تمدنی و تاریخی افغانستان بود.
۵- مسعود در تعهد تشکیلاتی منحصر بفرد و بی نظیر بود، او برغم تمام اختلاف نظر های سیاسی با رهبری جمعیت اسلامی افغانستان، شهید استاد ربانی، همچنان تا آخرین لحظهی حیات خود را وفادار و متعهد بهزعامت معنوی و سیاسی استاد می دانست.
او استاد ربانی را عمیقاً دوست داشت، مرز بین اختلاف دیدگاه و تعهد معنوی را می دانست و در هر حالت؛ حیا و شرم تمدنی ما بر رفتار و گفتار و کردار او اشراف داشت.
ب- مسعود کی نبود؟
۱- مسعود دروغگو و منافق و ریا کار نبود.
مسعود از جهاد و مبارزه و مقاومت، سقف معیشت بنا نکرد و تجارت پیشه و دکاندار دین و سیاست نبود.
او مبرا از فساد اخلاقی، سیاسی، اداری و فکری بود.
آمرصاحب، متکبر و مردم فریب و پنهان کار و فاسد پرور نبود.
۲- مسعود برای حمایت فلان کشور شرور و بهمان همسایهی خبیث، ذرهٔ از اصول و پرنسب و اعتقادات و جهان بینی خود عقب نشینی نکرد.
۳- مسعود به جهاد و مقاومت به عنوان یک پروژه سیاسی، مالی، اجتماعی یا منفعت شخصی نگاه نمی نمود؛ او جهاد و مقاومت را یک وظیفهی انسانی، اسلامی، معنوی و مسولیت تاریخی خود می دانست.
۴- مسعود، متملقان و چاپلوسان و منافقان و فاسدان را جرئت دخالت در سپهر مدیریت و فرمانروایی خود نمی داد.
برای مسعود، مصالح و منافع کل افغانستان مهم و اساسی بود، او به قول مولانا معتقد بود« چونکه صد آید نود هم پیش ماست».
۵- مسعود هرگز به هیچ یک از کشورهای منطقه یا جهان در هیچ شرایطی اجازه نداد که برای او استراتیژی خود را دیکته نمایند و خط مشی سیاسی خود را تحمیل کنند.
مسعود عزت و آبرو و اعتبار ملک و مملکت و خود را در چهارسوق بازار سیاست سودا نکرد و در همه حال مناعت طبع و عزت نفس و اقتدار معنوی خود را نگه داشت.
۶- مسعود پوپولیست و مردم فریب و مکار نبود و هرگز بازی دوگانه با مردم نکرد او در همه حال راستگو و درستکار بود.
مسعود یک شخصيت خنثى و بى هدف و فاقد استراتيژى نبود.
مسعود برای منافع سياسى و شخصى و خانوادگى و محلى و قومى؛ حق و حقيقت و عدالت را قربانى نمی کرد.
مسعود، یک استثناء بود، منحصر بفرد باقى خواهد ماند، هيچكس همطراز او نبود، نيست و نخواهد بود.
او نماد اخلاق، مظهر هويت، سپهسالار دين، حافظ فرهنگ، پاسدار كشور، مؤمن، مجاهد و فرزند صديق امام اعظم ابوحنيفه بود و وارث امپراطورى سامانيان بود بعد از هزار سال بود.
براى من هيچ واژه يى به اندازه (آمر صاحب) زيبا، دلپذير و مهرانگيز و پرعظمت و منزه نيست.