خبر و دیدگاه
جمهوریت و امارت تلاشی است برای قدرت
متاسفانه دامن زدن به تعصبات قومی و زبانی، خود خواهی جاه طلبی، امارت تقلبی بشمول جمهوریت چند نفری کشور را بطرف یک بحران عمیق سوق داده است.
مردم افغانستان این واقعیت را میدانند در شرایط موجود خط سوم به این باور است که نه رهبری دولت موجود میتواند کشور را از این بحران نجات دهد و نه گروه طالبان، باید خط سوم هرچه عاجلتر طوریکه از یکی دو سال بدینسو نیز آماده گی دارد در معرکه سیاسی صدا بلند کند فعال تر شود و قوی حرکت کند.
گرچه خط سوم با طالبان در چند محور اساسی اختلاف عمیق ایدیلوژیک دارد که کار را برای رسیدن به یک توافق سیاسی که بتواند ثبات سیاسی، امنیت دایمی و حاکمیت ملی افغانستان را تضمین کند، حتی اگر فشار همه کشور هم باشد، مشکل میسازد. چه در میان گروه های راست قومی و چه در میان حلقات لیبرال تر جامعۀ به شدت قومی شده خود در محور سیاسی قدرت و ساختار آن، انگیزه تمامیت خواهی و برتری بینی قومی را داریم و تا زمانیکه این نوع باور در هر خط فکری موجود باشد سایر مسایل حالت فرعی را به خود میگیرد. دید سیاسی طالبان تحت شعاع دین با عین روایت وجود دارد و دید سیاسی نیروهای لیبرال قومی هم در این طرف خط متأسفانه با عین روایت وجوددارد. بحث جمهوریت هم در شکل با گزینش تعداد از افراد به نماینده گی از اقوام دیگر متنوع ساخته شده ولی بدون صلاحیت تصمیم گیری در مسایل کلان کشوری که در محتوا بیشتر به جمهوریت قومی صعود کرده است و عمل میکند. این یک بحث بسیار جدی است و تا زمانیکه ساختار قدرت و طرز دید سیاسی که مبتنی بر ان ساختار قدرت در آینده شکل و محتوا میگیرد اصلاح نشود و سنت شکنی از توهم ها به باورهای انسانی و ارزشی پذیرفته نشود بحران در این وطن ختم نمیشود. بنا” ساختار حاکمیت در افغانستان در تمام محور های اساسی آن نیاز به تحول و تغیر اساسی دارد و برادران ما باید مراحل تکامل سیاسی و انسانی تا اینجا آمده و آنچه به سرعت در جهان در حالت تغیر است را باید بپذیرند چون دیگر راه حل بدیل برای ختم جنگ و بحران سیاسی و آمدن صلح دایمی وجود ندارد.
ما به این عقیده هستیم که نه حکومت موجود که تعدادی جمهوریت خواهان شعار جمهوریت خواهی میدهند اما در عمل به جمهوریت باور ندارند و نه تعداد طالبان که شعار امارت میدهند اما در حقیقت نه به امارت باور دارند و نه به دین و انسانیت بناً خط سوم باید وارد میدان شود.