«ایشته خات شد» و «شبکه خنده»

طنز کابل- طنز هرات
فرهنگ در هرات هنوز افغانی نشده است. هنوز اصالت و صلابت خود را دارد. این حقیقت را شما میتوانید با مقایسه دو برنامه طنزییی که از کابل و هرات پخش میشود دریابید.
برنامه طنزی «ایشته خات شد» از هرات و «شبکه خنده» از کابل پخش میشوند. در شبکه خنده بیشتر به حرکات، لباسها و دیالوگهای جلف، سخیف و کوچه بازاری روی آورده میشود تا مردم را بخندانند. باید اذعان داشت که هنرمندان همان میگویند و مینمایانند که نویسنده و دایرکتر نمایش فراهم کرده باشند. هنرمند نقش بازی میکند. مهم اینست که نقش چگونه آفریده شده است.
آنچه شما از زبان هنرمندان شبکه خنده میشنوید عمق ندارد. نه از لحاظ مفاهیم و سطح اندیشه و نه از لحاظ ادبی. نامهای بیمفهوم، زبانشکسته و ریخته که حالا حتا در کوچه و بازار کمتر شنیده میشود، و لباسهای بیمعنی که رنگ و شکل آن هرگز معنایی نمیداشته باشد در شبکه خنده به کار میرود.
میگویند یکی از شناسههای شناخت مردم همین است که دریابید چه چیزی آنها را میخنداند. شبکه خنده که آنهمه پول را مصرف لباس و صحنههای داخل و خارج ستدیو میکند چند فیصد مردم را میخنداند؟ چه کسانی را مثلا سرخاب و سفیداب مالیدن هنرمندان مرد شبکه خنده میتواند بخنداند؟
آیا «شبکه خنده» و در مجموع تلویزیونهای تجارتی کابل (طلوع- یک و آریانا) ماموریت نگرفته اند تا فرهنگ و اندیشه و ادبیات را در این کشور به گنداب و لجن بکشانند؟ مثلاْ آیا برنامه «چایخانه» فرهنگ مردم کابل را به مسخره نگرفته است؟ آیا معنایش همین نیست که چایخانهها و گردهمایی های بزرگان و موی سفیدان کابل چیزی جز لاف و پتاق نیست؟ اینهمه توهین به فرهنگ و مردم چرا؟ اینجا میبینیم که طنز و خنده در تلویزیونهای کابل نه تنها ابتذال و سقوط ارزشهاست بلکه برنامههایی اند در جهت توهین و تحقیر مردم و فرهنگ آنها. به سخن دیگر درین برنامه ها طنز بسیار کم بوده و اگر هم باشد بسیار سطحی و بازاری است و بخش بزرگ این برنامه ها ابتذال و تحقیر فرهنگ است.
این که طنز چیست، حرف دیگریست. طنز را مربای مرچ گفته اند. یعنی ظاهر شیرین و خندهآور اما حاوی معانی تلخ و تندی که هدفش انتقاد است و ابراز نارضایتی و شاید هم نفرت از یک پدیده و وضعیت. شکی نیست که در شبکه خنده طنز وجود دارد. اما چگونگی ارائه شدن آن بسیار بازاری و پایین است و مردم را به اندیشیدن بیشتر و بلندتر دعوت نمیکند.
و اما طنز «ایشته خات شد» عمیق است. طنز در ایشته خات در کلمات است. در اندیشه است. شما را به اندیشیدن وامیدارد. از نمادها در واژگان و در رنگ و شکل کار گرفته می شود. پول زیادی هم در مقایسه با شبکه خنده مصرف نمی کنند. معمولاْ هرپارچه طنزی با پرسشی آغاز می شود. گاهی خاموشی و نگاه معرفی کننده برنامه شما را به اندیشیدن دعوت میکند. در ایشته خات شد، گاهی شما با طنز مسلسل روبرویید و گاهی هم طنز به صورت تاقه تاقه نمایش داده میشود.
مثلا طنز مسلسل (ضربهیی) را شما در طنز اخیر «ایشته خات شد» میتوانید ببینید. طنزی که افراد با رسوخ مردم را برای استقبال از نماینده مردم در پارلمان و یا کاندید(نامزد) اصلی و احتمالی وکالت به میدانهوایی(فرودگاه) میبرند. در دو دقیقه بارانی از طنز را شاهد میباشیم.
برنامه «ایشته خات شد» در کمتر از پنج دقیقه موضوعات روز را با ماشین طنز و به صورت کوبنده یی حلاجی میکند. البته لهجه اصیل برنامه ایشته خات شد نیز جا و تاثیر خودش را دارد.
باید اذعان داشت که هنرمندان و ممثلین در کابل و هرات هردو مساویانه قابل قدر و حرمت اند. آنچه گفته آمد در مورد برنامه ریزان، نویسندهها و مدیران پشت صحنه است.
و اما چرا به این مقایسه روی آوردم؟ در اصل برطرفی وزیر آب و برق و مثل همیشه «اعتراض نکردن» قصر سپیدار مرا به یاد یکی از طنزهای «ایشته خات شد» انداخت. اما مساله شاخ و برگهای دیگری یافت که گفتنی بود و گفته شد..