خبر و دیدگاه

شتر حكومت در بام خانه ملت

ahmad_saeedi

روز شنبه 12 سنبله 1390 استعمال اختاپوتي قوت هاي پوليس ملي را در خانه ملت همه ديدند با وجود اين حركت شب هنگام اين سريال تا كنون خاتمه نه يافته بحران فضايي ها ادامه دارد  حكومت اين مرض عادي سرما خوردگي  را به مرض انفولونزا تبديل كرده حالا همه در حيرت اند كه چرا  زمامدارن موجود  با وجود سه دهه تجربه خونين و هولناک  از تاریخ پر خم وپیچ کشور،  هنوز به مرحله پختگی تجربه و پاسخ دهی به مسائل ومشاکل امروز کشور ما نرسید اند و در عمل كرد ها و قانون شكني ها در سياست گذاري ها با اينگونه درامه سازی ها و مفهوم سازی های غيرعلمی، راه اشتباهات هولناک ديگر را هر روز هموار می كنند. به ملت مظلوم افغانستان جفا روا مي دارند در حاليكه  ملّت ما يكی از سياه ترين و خونبارترين دوره های تاريخ خويش را تجربه كرده است و می خواهد بداند كه راز اينهمه سياهی ها و ناكامی ها و عقب ماندگی ها در چيست؟ بی جهت نيست كه تاريخ را “دريچه ای برای نگاه كردن به آينده” نيز تعريف كنیم. تاریخ باید راه آینده را برای ما نشان دهد.فكر می كنم همينطور باشد! در واقع ما مردم و حكومت  هستيم كه غالباً آينده را فدای گذشته ناشاد خويش می كنيم و در اين مسير، همه داده ها و دستاوردهای مثبت گذشته، همه راه ها و پل ها را هم يك شبه  خراب می كنيم چنانچه طي ده  سال گذشته چنين كرديم و عبرت نگرفتيم.

الگو پذیری در مسائل اجتماعی سياسي اقتصادي امنيتي  باید هدفمندانه وپر ثمر باشد نه اینکه ذوق وسلیقه افراد محدود  را در یک محدودۀ زمانی مشخص مر فوع سازد. اگر ما عفو,گذشت, إغماض وچشم پوشی در کشتار وجنگ های خانمان سوز را از آفریقائی جنوبی الگو میگیریم. باید این راهم بدانیم که آنها با آينده نگری و مدارا، به عبرت گیری از يک گذشته عميقاً خونبار، فعلا آفريقای جنوبی مدرن متمدن ومقتدر و اسپانيای نوينی ساخته اند وا ما , ما هنوز از قبرستان ها و از جمجمه های مردگان “الهام” می گيريم. در واقع برای بسياری از روشنفكران ما، آينده، در اسارت اين گذشته تلخ و ناشاد است، بی آنكه با فروتنی بپذيريم كه ما(دولت,اپوزيسيون و روشنفكران) در ايجاد آن گذشته ناشاد و خجالت بار ، سهم فعال و فراوانی داشته ايم. مثل اینکه عدۀ با ملاحظۀ نا هنجاری های درون دولت و مقام هاي رده هاي اول  و بعضي از اعضاي كابينه باز هم منتظر اند طالبان بار دیگر چون فرشته های نجات بر کشور بر گردند  مسلط شوند اين مزدوران گذاشته ننگين طالبي نيز دارند  خانه ملت را توسط عساكر محاصره كردن و در ها را به روي وكلاي مردم بستن لكه ننگ بر پيشاني زمامداران نا عاقبت انديش است اينگونه بی پروائی در مقابل قانون  و مسئوليت گريزی نه انديشيدن به آينده افغانستان واقعاً تأسف بارو خجالت اور است چرا مسئولين نميدانند يا گوش شنوا ندارند در حاليكه جوانی وزیبائی در افغانستان كشته شده است. در اين مدت، نه تنها منابع مادی و اقتصادی جامعه ما  تاراج گردیده، بلكه مهم تر از همه، اخلاق سیاسی و غرور ملّی مردم ما نیز به تباهی كشانیده شده است. درین مدت تنها جوانان کشته نشده اند بلكه پدیده، “جوانی” نیز در جامعه ما كشته شده است. نه تنها زنان و دختران ما سر کوب شده اند، بلكه “دختری” و “حس زن بودن” نیز از جامعۀ ما رخت بسته است… در برابر اين همه قتل و غارت و فساد رشوت اختلاس و فقر و فحشا، قانون شكني ” متأسفانه حاكميت موجود مسئله اساسی -يعنی اتحاد و همبستگی برای رهائی ملی- را فراموش كرده است و حتي بعضي ها نفاق ملي را همدم دامن ميزنند و هروز بر ديگدان آتش هيزم علاوه مي كند.

نوع نظام ویاحفظ وطن در حال وهوائی فعلی شعار های بنام انتخاب نوع نظام بر سر بعضي  زبانهاست در حاليكه این شعار پسندیده و نهايت نیکو است , اما ما فعلا در شرائط قرار نداریم که برای ما انتخاب نوع نظام مطرح باشد وفعلا آنچه مهم ومطرح است حفظ کشور بنام افغانستان است که در آینده بستری باشد برای پیاده کردن نوع نظام. فعلا بستر نظام در حال نابودی است وما باید تلاش کنیم این بستر را برای ادامه حیات سیاسی, هویت ملی إقامۀ حکومت با كفايت پاسداری کنیم. وجود سرزمین کامل منحیث بستر مناسب برای پیاده کردن نظام سیاسی شرط اساسی وحیاتی است اين را همه مردمان وطندوست ميدانند تنها زمامداران موجود پنبه غفلت به گوش دارند.

درامه ولسي جرگه نشان داد همه دانستند و  باور كردند كه  اين دولت ما بر خلاف آنچه ادعا ميكند هر گز  در عمل دموکرات ومردم گرا نیست , در واقع خیلی ها برخود محوری ودیکتاتوری و قوم گرايي  می انديشه و عمل مي كند اگر حكومت ادعای دموکراسی دارد باید متحمل, بردبار وبا حوصله باشد و قانون را زير پا نكنند  باید همه در پرتو فرهنگ افغانی در جهت ایجاد فضائی دموکراسی واقعی کوشا باشیم تا در آن هر شهروند افغانی، آزادانه و آگاهانه بتواند نظام سياسی دلخواهش را انتخاب كند.  اين آرزو هرگز تحقّق نخواهد يافت مگر با سعي و صدر, حوصله برد باری، دیگر اندیشی وتحمل یکدیگر. بنابراين بر همه دولت مردان است كه بدور از تنگ نظری های سياسی موجود، با فروتنی و براساس فوری ترين خواست ملّت مان، در يک اتّحاد ملّی، شعار “دوستی, برادری همزیستی و اتحاد را” به اصلی ترين و محوری ترين شعار مبارزاتی خويش بدل كنند تا مؤفق شویم در غير آن با دوام اين سياست هاي نادرست كشور بطرف نابودي خواهد رفت.

اكثرا  در نوشتار و گفتار نسبت به ديگران از طرف برخی شخصیت های دولتی بحران آفرینی میشود .برخی  تحلیل گران سیاسی دولتي کوشش میکنند مسائل را طور مطرح کنند که تحریک آمیز وبحران زا باشد و عده از اعضاي كابينه خود با اين ماجرا جوئي ها سروكار دارند و هر روز دستان مرموز از آستين آنها بيرون مي شود.

طي ده ساليكه ازين حاكميت مي گذرد عده كوشيدن بجاي خدمت گذاري به مردم مستحق افغانستان نام ها و القاب تازه را به خود اختصاص دهند در گذاشته ها جنگسالار حالا قانون مدار شده اند  از فساد و بي عدالتي بي پروائي به سرنوشت ملت هيچ نوع توجه ندارند حالا وقت ان رسيده تا اين دولت را عوض قانون مدار  رشوت سالار و ترياك سالار لقب داد تا لكه ننگ ديگري ثبت تاريخ شود و مردم بدانند كه عوامل بحران افريني درين كشور كي ها بوده تا به داد گاه ملت جوابگو باشند نمي خواستم اين نوشته را با اين شيوه قلم زنم اما خاطره قانون شكني روز شنبه 12  سنبله  1390  در پارلمان كشور يا خانه ملت را تا زنده ام فراموش نمي كنم نفرين مي فرستم براي آنانيكه قانون را پا مال و جنازه و تابوت دمكراسي را بطرف قبرستان آگاهانه مي برند گرچه جاي گيله و شكوه نيست از كساني كه خود به دمكراسي باور ندارند از آنها توقع تطبيق آن را نمود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا