پيامد بيباوري هاي كرزي
«كرزي، ديگر به پيروزي نيروهاي ناتو در افغانستان باور ندارد.» اين مطلب را به نقل از “گاردين” مي نويسم؛ این روزنامه، پس از بركناري وزير امور داخله و رييس عمومي امنيت ملی، در يك تحليل از وضع كنوني افغانستان، به اين نتيجه رسيده است. البته پيش از گاردين و ديگر رسانه هاي غربي، از ماه ها به اين سو شماري از كارشناسان مسايل كشور، نسبت به ايجاد برخي تغييرات اساسي در رويكردهاي كرزي، ابراز نگراني كرده بودند.
تيم تماميتخواه ارگ با رويگرداني از تعهدات خود در برابر مردم، تلاش دارد كه قدرت را به گونه ي غير اخلاقي در خدمت سياست هاي خطرناك قبيله گرايانه قرار دهد كه هدف آن، حذف نخبگان در تصميم گيري هاي كلان كشوري است. بي باوري كرزي به عدم پيروزي ناتو در مبارزه با تروريزم، در عين حال مي تواند به بي باوري او به نيروهاي افغان در اين مبارزه نیز تلقي شود و ضمناً نشان دهد كه تيم حاكم، به ارزش هاي مدني و دموكراتيك هم هيچ گونه اعتقادي ندارد.
آقای كرزي به اين دليل به پيروزي ناتو در جنگ با تروريزم بي باور نشده، كه اين نيروها در اين نبرد، اهداف ديگري را دنبال مي كنند و يا اين كه صادقانه در اين مبارزه، عمل نمي كنند؛ بل دليل اصلي بي باوري كرزي، سعي در حفظ قدرت و ايجاد تباني هاي جديد با برخي كشورهاي همسايه بر سر موضوع افغانستان و شريك كردن گروه هاي جنگ طلب در ساختار قدرت است.
از سوي ديگر، برگزاري جرگه ي مشورتي صلح، نشان داد كه كرزي تلاش دارد زير نام صلح و گفتگو با مخالفان مسلح، در پشت پرده، اهداف ديگري را دنبال كند. يكي از سناتوران كشور كه در جرگه ي مشورتي صلح شركت داشت، پس از برگزاري جرگه، به صورت آشكاري از برنامه هاي ديكته شده در كار جرگه خبر داد و اظهار كرد كه آنچه در قطعنامه ي اين جرگه مطرح شده، چيزي نيست كه در كميسيون ها روي آنها بحث شده بود.
اين موضوع نشان مي دهد كه جرگه ي صلح، آغاز يك توطيه ي كلان در كشور مي تواند محسوب شود، كه آسيب هاي بزرگي را به منافع ملي وارد مي كند. در حال حاضر، افغانستان در موقعيت بسيار خطرناكي قرار دارد. از يك سو به گفته ي جنرال «استنلي مك كريستال» فرمانده ي نيروهاي ناتو در افغانستان: در ماه هاي آينده، شاهد افزايش درگيري هاي نظامي در كشور خواهيم بود. با توجه به اين كه در ماه هاي آينده قرار است انتخابات پارلماني در كشور برگزار شود، افزايش درگيري هاي نظامي، خبر خوبي نمی باشد.
برخی نگران اند كه افزايش خشونت ها ممكن است معادلات سياسي را در اين مورد نیز تغيير دهد؛ به اين معنا كه ما شاهد برگزاري انتخابات عادلانه و شفاف در كشور نباشيم و تيم تماميتخواه با رويكردهاي خاص خود، بلايی را كه بر سر انتخابات رياست جمهوري آورد، بر سر انتخابات پارلماني هم بياورد. از مدت ها پيش، برخي آگاهان، نگراني هاي خود را در اين خصوص، مطرح كرده اند. به باور اين آگاهان، تيم تماميتخواه سعي دارد با ايجاد فضاي رعب و خشونت، زمينه را براي حكومتي كردن مجلس نمايندگان فراهم كند. به هر حال، عدم اعتماد كرزي به پيروزي ايتلاف جهاني در مبارزه با تروريزم در مجموع، برخاسته از برنامه هايی است كه تيم تماميتخواه از قبل آن را طراحي كرده و به گونه یي سنگ پشتي در حال اجراي آنها است.
اين سياست هاي تازه، بحران در كشور را باز هم عميق تر ميسازد و بر دامنه ي اختلافات و رويارويي هاي نظامي مي افزايد. كرزي ديگر به هيچ برنامه یي كه منافع كل افغانستان را در نظر داشته باشد، باور ندارد. بي باوري او به معناي نفي نه سال دستاوردهاي افغانستان در عرصه ي ايجاد كشوري با ارزش هاي دموكراتيك است؛ به اين معنا كه افغانستان در حال گسستن از خانواده ي جهاني می باشد و به سمتي برده مي شود كه قبيله سالاري در آن، حرف اول و آخر را مي زند. در چنين شرايط خطرناكي، نيروهاي ملي و دموكراتيك وظيفه دارند كه در برابر اين توطيه ی بزرگ، دست به روشنگري بزنند و نگذارند كه عده یي معدود با سرنوشت و آينده ي آنان بازي كنند. اگر از حالا جلو اين بازي خطرناك و توطيه ي بزرگ گرفته نشود، در آينده باز هم جهان با يازده سپتامبر ديگري مواجه خواهد شد و از سوي ديگر، افغانستان در دره یي از خشونت و استبداد فرو خواهد غلطيد.
روزنامه ی ماندگار