روزنامه آمريكايي “لس‌آنجلس تايمز ” در گزارش خود نوشت: رئيس‌جمهور آمريكا قبل از اينكه راه حل نظامي خود را [در جنگ افغانستان] ارائه دهد بايد گزينه‌هاي ديگر را نيز در نظر بگيرد.
اين نشريه آمريكايي در ادامه گزارش خود اينگونه نوشت: چنانچه به ماه ژانويه زماني كه “باراك اوباما ” روي كار آمد، برگرديم، مي‌بينيم كه وي گزينه‌هاي زيادي را در جهت تحقق اهداف نظامي خود در افغانستان ارائه كرده بود و پس از آن نيز به اجراي اين گزينه‌ها پرداخت. اما هم‌اكنون رئيس‌جمهور آمريكا با مسئله‌اي جدي مواجه است؛ آيا همچنان بايد بر انجام اين اقدامات در جهت تحقق اهداف نظامي اصرار ورزد.
طبق نوشته اين روزنامه آمريكايي، اين اولين آزمون حقيقي براي سياست خارجه باراك اوباما از زمان انتخاب شدن در مقام رياست‌جمهور آمريكاست.
از آغاز دوره رياست‌جمهوري باراك اوباما، وي مدام بر لزوم و قابل برد بودن جنگ افغانستان تاكيد كرده است. اوباما دستور داده تا تعداد نيروهاي نظامي آمريكايي در افغانستان افزايش يابد و همچنين فرمانده جديدي را براي نيروهاي آمريكايي در افغانستان منصوب كرده است. در حقيقت افغانستان در فهرست اولويت‌هاي وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) جايگاه عراق را به خود اختصاص داده است.
لس‌آنجلس‌تايمز ادامه داد: تصميم به واقع مهم، هنوز اتخاذ نشده است. اين بزرگترين مسئله‌اي است كه هنوز مطرح مي‌شود: آيا رئيس‌جمهور آمريكا حاضر است خود را به هر قيمتي به خطر اندازد؟ آيا اوباما به ادامه جنگ در افغانستان پايبند است همانگونه كه “جرج بوش ” رئيس‌جمهور پيشين آمريكا به جنگ عراق پايبند بود؟ آيا اوباما قصد دارد بدون توجه به موانع موجود و عليرغم شواهدي مبني بر تخريب وجهه وي در ميان طرفدارانش و حتي بدون توجه به اين حقيقت كه حزب خودش نيز مخالف ادامه جنگ است، به جنگ افغانستان ادامه دهد؟
“رابرت گيتس ” وزير دفاع آمريكا و “استنلي مك‌كريستال ” فرمانده ارشد نيروهاي آمريكايي در افغانستان به صراحت اعلام كرده‌اند كه هم‌اكنون وضعيت در افغانستان رو به وخامت است و بيش از هفت سال تلاش آمريكا به همراه هم‌پيمانانش در افغانستان ثمره چنداني نداشته است.
بنا بر اين گزارش، حتي اگر با ديد مثبت به اين قضيه بنگريم باز هم دستيابي به موفقيت در افغانستان نيازمند پرداخت هزينه‌هاي هنگفتي شامل منابع مالي و انساني خواهد بود و هيچ كس نمي‌تواند پيش‌بيني كند اين هزينه چقدر مي‌تواند زياد باشد.
بنابراين به وضوح مي‌توان گفت باراك اوباما با چالشي واقعي در افغانستان روبروست و همچنان اين مسئله مطرح خواهد بود كه اوباما چه جايگزيني براي جنگ مي‌تواند پيدا كند تا منافع محدود آمريكا در افغانستان را نيز تامين كند. اگر اوباما قصد دارد نشان دهد كه توانايي رهبري آمريكا را دارد بايد زيردستان خود به گونه‌اي هدايت كند كه اين موارد جايگزين را تشخيص دهند.
