خبر و دیدگاه

دیکتاتوری عادل ‎

واژه دیکتاتوری از ریشه dictare لاتین آمده اســت و از نگاه حکومت داری یک نظام اســت که یک شخص صلاحیت دیکته یعنی املا را دارد و دیگران مجبور هستند رعایت کنند. این شخص بدون قید و شرط حکم می کند و نتیجه آن استثمار مردم اســت چنانچه طالبان هیئت الله را دارد .
از نگاه جامعه شناسی دو نوع دیکتاتوری وجود دارد یکی دیکتاتوری ظالمانه مانند آلمان هیتلری، در ایتالیا موسولینی ، استالین در روسیه شوروی ، در کوریای شمالی کیم جانگ اون که از رهبری او در یازدهم اپریل دواره سال می شود و در خاور میانه هم اشخاص دیکتاتور بودند مانند صدام حسین،  و غیره . مشکل دیکتاتوری ظالمانه نه تنها استثمار مردم از نگاه فکری اســت شخصیت پرستی را شدید پرورش میدهد و مردم در قدرت نیستند و صدا ندارند و این باعث می شود تا خلاقیت مردمی کشته شود و مردم شدید عقب مانده می شوند .
در کشور های عقب مانده مانند افغانستان دیکتاتوری ظالمانه بسیار خطرناک اســت خواه اسلامی به نام یک حزب باشد و خواه بدون حزب باشد زیرا انسان از دید قرآن یک موجود آزاد خلق شده است . در عین زمان دموکراسی سبک غربی بی بند و باری را به بار می آورد که اشخاص زر و ثروت استفاده اعظمی را می کنند و مردم به فقیر باقی می مانند و افغانستان در دو دهه دموکراسی غربی بهترین مثال آن است .
نوع دوم دیکتاتوری که برای یک کشور عقب مانده بسیار مناسب است دیکتاتوری عادلانه  است یعنی just dictatorship.
این نظام سیاسی مؤقتی می باشد تا مردم را برای یک مدت محدود رهنمایی کند تا خود شان به پای خود ایستاده شوند و بعد نظام تغییر میخورد . در دیکتاتوری عادلانه حکومت به اساس مشوره با اهل خبره برای رفاه مردم دستور میدهد نه رفاه یک شخص که در راس نظام سیاسی اســت و نه یک حزب سر اقتدار. مثال های از دیکتاتوری عادل را خدمت شما پیشکش می کنیم.
یک کشور که بیسواد داشته باشد تولید درست نمی داشته باشد و مردم توسط قدرتمندان استثمار می شود و حقوق شان پایمال می شود و چون سواد ندارند از خود دفاع کرده نمی تولنند . دیکتاتوری عادل حکم می کند که جامعه در ظرف پنج سال تا سن هفتاد باید با سواد شود و هر کسی که در کورس های مبارزه با بیسوادی شرکت نکند برای یکسال حبس می شود .
مثال دوم  همه شرکت ها مکلف هستند وقتی عاید شان ، طور مثال سالیانه یک ملیون دالر اســت باید اقلا ده خانواده را از نگاه اقتصادی اعاشه کند تا خانواده به پای خود ایستاده شود . این در کنار مالیه و زکات اســت که میدهند . طور مثال در فرهنگ اسلام آزادی بیان و قلم آزاد اســت . اما بد اخلاقی و تخریب و دروغ و نفاق افگنی نیست . پس کسی که یا رسانه های که باعث نفاق می شوند دو سال زندانی می شود و دست شان از کار گرفنه می شود . در اسلام هیچ قوم در اکثریت نیست و همه مردم از دید تقوی و علم و همکاری شناخته می شوند پس آنانبکه مرتکب قوم گرایی و قوم پرستی و تفوق طلبی می شوند جزای سنگین خواهد داشت . در دیکتاتوری عادلانه حکومت همه برنامه ها را به نفع مردم تدوین می کند تا جامعه به پای خود ایستاده شود و مردم  بیاموزند که بدون تعصب ، با همکاری و با صداقت و حرمت در کنار هم بدون اینکه حقوق همدیگر را پایمال کنند زندگی کنند . و مردم یک مشت واحد شود برای آبادانی کشور و سعادت خانواده های شان . در خانواده چون قرآن می گوید که خانه را برای آسایش شما فراهم آورده ایم پس هر مرد که مرتکب زدن همسرش می شود یکسال حبس خواهد داشت و یا نکاح صغیر که اگر پدری دخترش را قبل از سن هژده ( معیار بین المللی ) و بدون اجازه دخترش به شوهر میدهد دو سال حبس و جریمه نقدی دارد . این نوع نظام برای این اســت تا جامعه خود اکتفا شود ، مدنی و اخلاقی شود و مردم خود یک قانونمند  باشند .در دموکراسی های بزرگ مانند ایالات متحده امریکا یک درجه دیکتاتوری عادلانه وجود دارد . طور مثال اگر طفل به مکتب نمی رود والدین جریمه می شوند و یا اگر کسی در روی شاهراه کثافت کاری می کند هزار دالر جریمه دارد. کشور های عقب مانده که هرگز پیشرفته نمی شود برای این اســت که تقلید شرق و یا غرب را می کنند و یا یک حزب دیکتاتور ظالمانه به قدرت می رسد و برای منافع یک گروپ خاص و یا یک خانواده و شخص می باشد نه منافع مردم . و این اســت که هرگز شما تغییری و تحولی نمی بینید.
دکتر فرید یونس
استاد بازنشسته ی بشر شناسی فرهنگی خاور میانه ، مطالعات و فلسفه اسلامی
کلیفورنیا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا