شعر

رنگِ دیگر

 

گفته بودم که جهان رنگ دیگر می خواهد

کلک صورتگر و ارژنگ دیگر می خواهد

خـشـت اول که معمار ازل کج گـذشـت

خـانـۀ عـقـل بشـر سـنگ دیگر می خواهد

شـور و حـالی که دل غـمزده را شـاد کند

غــزل تــازه و آهــنــگ دیگر می خواهد

چـشـم نـازی که نـدارد نظـر مهــر و وفـا

شـوقِ شوخ دل ما شنگ دیگر می خواهد

ساز عشق وطرب وباده شده بی لی وسُر

محفل و میکده دنگ دنگ دیگر می خواهد

کاروان کهن از بـار گـران خسته شدست

حرکـت قـافـله هـا زنگ دیگر می خواهد

شـاه در تخـتۀ شطرنج زمـان مات شـده

کلـۀ فکــر نــو اورنگ دیگر می خواهد

تا بکی نـخـل دنی ظـلـم و ســتـم بـار آرد

عدل و آزادگی فرهنک دیگر می خواهد

سود و سرمایـه و هستی بشـر برباد است

دیـو قـدرت اگـر جـنگ دیگر می خواهد

حرص سـرمایه اگر جـنگ اتـمی در داد

زندگی لحظۀ بیگ بنگ دیگر می خواهد

نظـم منظـومـۀ شمسـی که فـرو می پاشـد

زهره دربزم سما چنگ دیگر می خواهد

مرمرین کاخ ستمگر که سیاه چرکین شد

دل انسـانـیـت افــرنـگ دیگـر می خواهد

تا که جاری بشود صلح وصفا درهمه جا

لشکر من و تو سرهنگ دیگر می خواهد

تـا بـه مـیــزان تعـادل نـرسـد نظـم جـهان

ایـن ترازو چه بسا پنگ دیگر می خواهد

۲۹/۱۰/۲۰۲۲

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا