شعر

آزادی و حق زندگی

 

باید از نو جنبش و حماسـه ها برپا کنید

گرز رستم را برای حفـظ جان بالا کنید

شـاخ دیوان را به میدان کشاکش بشکنید

بهر آزادی و حق زنـدگی دعوا کنید

لاشـخواران در لجـنزار جهالت گم شوند

کوهـسـاران خـرد را درخـور عـنقا کنید

حافـظ و فردوسی و بیدل و مولانا شوید

تـا تـمـــدن را دوبـاره زیــور دنـیـا کنید

بهـر حـفــظ گنج پـربـار زبـان فـارســی

چشم دل هـا را بـه انـوار متون بینا کنید

فـتـنۀ فـارسـی سـتـیـزان تمـدن سـوز را

با خروش هـمت و نـور خـرد خنثا کنید

دانش و علم و فنون یابید از گنچ بزرگ

خویشتن را زکـریـای رازی و سینا کنید

عشق ومستی وطرب درمحفل دل آورید

بـاده در پـیـمــانـه و آتـش در مـیـنـا کنید

رقص دل با نغمۀ شوق غزل آید بجوش

 شور وحال موسیقی را زینت رویا کنید

واژگان عـشق و پیوند و محبت را ز نو

از سر اخلاص با احسـاس دل معنا کنید

عشق دردام سیاست می شود زنجیر پیچ

بشکنید زنجیرودست وپای دل را وا کنید

عشق دلهـا را چرا سازنـد کالای فروش

بهـر رشـد اقتصـادی عـقـل را کارا کنید

کار و رشـد اقتصادی رونـق میهـن بُـوَد

دانـش و ابـزار آن را خـوب مهـیّــا کنید

دانش و تخنیک و ابزار نوین آرید بکار

تا که بـنـیــان تمـدن را ز نـو احـیـا کنید

علم وفرهنگ قدرت مردم را افزون کند

جهل وظلم طالبان رادرجهان رسوا کنید

ریشۀ طالب را ازخاک خودبیرون کشید

مشـت هـای اتحاد را صخـرۀ خـارا کنید

۲۹/۹/۲۰۲۲

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا