خانه » فرهنگ و هنر » شعر » جنگ نا روا

جنگ نا روا

محمد صدیق کرمخیل شاعر

کنم ظلمُ ستم های، ستمگر بر ملا امروز
تمامی کشتُ خون رابرشمارم برشما امروز
فسا دو رشوه ودزدیی اموا لی غریبا ن ر ا
که فحشا ورذالت کرده اند بی انتها امر وز
به تن پیراهن اسلام بریدن جامه شیطا ن
به جا ن کرد ن لباس های پلنگیی بلا امرؤ ز
که اسلام گفته ، گفته قتل کردن مر د م کشور
که گمراه گشته اندازراه، به فاشیزم مبتلا امروز
شعارازنام اسلام وعمل کرد کار شیطان است
که قتل و مردن وکشتن زجنگ نا روا امروز
اجیران هر که را کیبل زدند و بی شمار کشتن
که راه و رسم آی اس آی گز ید ن درخفاامروز
هزاران کشته و قتل ازجهالت انتحا ر کر د ند
که بااین انفجاروانتحاری ،قتل کردن بینواامروز
به کشتن پیروبرنا ، مرد وزن با انتحار کرد ن
به امری این غلامانی غلا م ، کردن جفا امر وز
که راه ورفتن شان کا ر أنسا ن نیست در کشور
شما هـر گز نگو ئید طالبان ر ا مر حبا امر و ز
هز ا ر ان آرزوئی مردمی ما صلح وازادیست
ندارندصلح راستین کی؟ کنند دَین راادا امروز
الهی! جنگجویان و قاتلا ن ر ا زود رسو ا کن
کر م خیل را توانش ده که صلح ارد، صفا امروز ً

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

Copyright © Jawedan.com