اقتصاد بین المللخبر و دیدگاه

نامه به روشنفکران دینی

۷-

ز ز ندان  خلق  را  آزاد  کردم                  روان  عا شقان  را  شاد  کردم

دهانِ     اژدها  را   بردریدم                      طریقِ عشق  را   آباد   کردم

 

 این همه تفرقه در بین ادیان و مذاهب نشان میدهد که کتاب های به اصطلاح آسمانی نتوانسته اند اعتقاد به خدای واحد را در بین ملل مختلف به وجود آورند.

در نوشته قبلی گفتم که مخلوقات خداوند کلمات وجودی خداوند اند و انسان میتواند به کمک عقل و منطق و مشاهده آثارِ حق به توحید رسد و بداند که این عالم مشهود صانع دارد. در توحید عقلانی که بنده پیشنهاد میکنم تناقض وجود ندارد، چون عقل تناقض پزیر نیست. در آنصورت توحید ما جهانی و به تمام مردم دنیا قابل قبول خواهد بود و تفرقه در بین افراد بشر از بین میرود. بنا بر این به تمام مردم لازم است تا دست بدست هم داده خود را از زیر سیطره نظریات عقب مانده و متناقض و متفرق رها سازند. اینجا لازم است به زبان و فرهنگ خویش برگردیم. چون بزرگان ادب و فرهنگ فارسی همه چیز را خوب بیان کرده اند. ضرورت نیست که ما برای ارضای احساسات روحانی و درک عقلانی به فرهنگ های بیگانه که بسی عقب مانده اند دست اندازیم. بنده تمام کتاب های عرب و بنی اسرئیل را مطالعه کرده ام با اطمینان گفته میتوانم که این کتاب ها چه از نظر صنعت ادبی چه از نظر معانی به پای آثار حافظ و مولانا و بیدل نمیرسند. بنده متوجه شدم که زیر نام آیات لفظی خداوند  مجموعۀ از جملات گنگ و متناقضی جمع شده اند. همچنان کتاب های متورم احادیث مشکل را چند چندان ساخته اند و مردم زیر نام آیات و احادیث مختلف به جان هم افتاده اند. این اختلافات باعث قتل و کشتار مخلوق خدا میشوند. زن فروشی زیر نام کنیز و طفل فروشی زیر نام غنیمت جنگی لکه های زشتی اند در جبین ادیان و مذاهب. مذاهب که تشنه به خون یکدیگر اند  به غارتِ زن و طفل و مال مردم افتخار میکنند. یاد مان باشد که تناقض گویی کار ذهن انسان است نه عقل، باز آن هم عقل خدا که ظاهر و باطن تمام کائنات تحت تسلط اوست. ادیان و مذاهب در تاریخ همیشه نقاب بوده اند برای غارت مردم توسط سیاستمداران زیر نامِ خدای مهربان. بخاطر قدرت و مال دنیاخود را در بین مردم بی گناه منفجر میکنند، تکه های گوشت انسانهای بیگناه روی شاخه های درختان. روی دیوار ها و بام ها می افتد.این همه  زیر نام خدای مهربان.

اینجا نظر کوتاهی به بعضی آیات قران می اندازیم تا حقیقت به شما عزیزان معلوم شود.

سوره بقره آیه ۱۰۶

هر حکمی را نسخ کنیم. یا آنرا به فراموشی بسپاریم بهتر از آن یا مانندش می آوریم.

سوره نحل آیه ۱۰۱ هرگاه آیتی را نسخ کرده بجای آن آیتی دیگری آوریم. در صورتی که خدا بهتر میداند چه نازل کند. میگویند تو همیشه افترا بندی.

ناسخ- آیت جدید که جای آیت قبلی را گیرد که حکم آن آیت در زمان جریان داشته باشد.

منسوخ- آیت است که جای خود را به آیت جدید داده باشد.

عزیزان!   ناسخ و منسوخ دلیل مهمی بر زمینی بودن قران است. چون خداوند که بر ظاهر و باطن زمین و آسمانها علم کامل دارد حکم خود را تغییر نمیدهد. نسخ کردن حکم کار انسان است. چون او نمیداند در آینده چه خواهد شد. به این دلیل قوانین را در ظرف زمان تغییر میدهد. خداوند چون ذاتش متغییر نیست کلام  اش هم متغییر نیست وآن نفس ناطقه در مقام احدیت است. آنچه متغییر است مربوط میشود به ما و عالم ما و تغییر لازم زمان و مکان است.

سوره انفال آیه ۶۱ ،  اگر دشمنان مایل به صلح باشند تو هم مایل باش و کار خود را به خدا واگذار که خدا شنوا و داناست.

سوره محمد آیه ۳۵،  بس سستی روا مدارید و دعوت به صلح مکنید. که شماغالب و بلند مقامتر خواهید بود…..

حالا میدانید که چرا در تاریخ اسلام اینقدر جنگ و خونریزی بوده است. چون در اسلام صلح در صورتی ممکن است که ابتکار صلح را طرف مقابل بدست گیرد و ابتکار صلح را به مسلمانان نمیدهد و قران واضح میفرماید دعوت به صلح مکنید و دعوت به صلح را سستی مینامد. این جواب آن سوال است که چرا گروبهای مجاهدین و طالبان و داعشیان صلح نمیکنند.چون صلح که محصول عقلانیت است در اسلام سستی شمرده میشود.

سوره نسا آیه ۱۵،  زنانی از شما که عمل ناشایست مرتکب شوند چهار شاهد مسلمان برآنها بخواهید چنانچه شهادت دادند آن زنان را در خانه نگه دارید.تا عمر شان به آخر رسد….

در آیت فوق در مورد مردی که عمل ناشایست کند چیزی نیامده است و حکم بسیار غیر انسانی صادر شده است. بعد در آیت دیگر این حکم اصلاح شده است.

سوره نور آیه ۲ باید هر یک از زنان و مردان زناکار را با صد تازیانه مجازات و تنبه کنید.

سوره بقره آیه ۱۴۲ مردمِ بی خرد خواهند گفت که چه موجب شد که مسلمین از قبله که بر آن بودند روی به کعبه آوردند.

قبله در لغت به معنی سمت یا جهت است. چه نیاز است که به خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتر است. سمت یا جهت قایل شویم و یا به او خانه بسازیم. باز مقابل آن خانه سجده کنیم. میدانیم که هر خانه توسط انسان ساخته میشود. در مقابل کعبه سجده کردن. سجده کردن در مقابل اثر دست انسان است. خوب مشرکین هم از سنگ و چوب بت میساختند و به او سجده میکردند. انها نمی گفتند بت ها خدا هستند بلکه میگفتند اینها وسیله اند بین انسان و خدا. اسلام بت ها را از بین برد ولی خانه شان را برای عبادت وسیله ساخت. میدانیم که موجودات همه صنعت خداوند اند و انسان اشرف آنهاست چطور ممکن است که صنعت خداوند برود در مقابل صنعت انسان سجده کند. ایا این توهین به صنعت بروردگار نیست؟ از این ضلالت و گمراهی بزرگتر نباشد. در حالیکه میدانیم که علم حق عین حق است. باز خدا که موجود بسیط است چطور میتواند خانه داشته باشد.

ای قوم به حج  رفته  کجایید   کجایید          معشوق    همینجاست   بیایید بیایید

معشوق تو همسایۀ  دیوار به  دیوار          در بادیه سر گشته شما در چه هوایید

گر صورت بی صورت معشوق ببینید        یک بار از این خانه به این بام براید

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید         یک بار از این خانه برین بام برایید

سوره انعام آیه  ۹۲،

واین کتاب است که ما فرستادیم با خیر و برکت بسیار و گواه صدق سایر کتاب آسمانی که در مقابل اوست تا خلق را از اهل مکه و هرکه به اطراف آن است بیم دهی.

سوره فرقان آیه ۱

بزرگوار خداوندی است که قران را به بنده خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را متذکر و خدا ترس سازد.

به دو آیه بالا توجه کنید.در آیه اولی میگویید این کتاب(قران) برای مردم مکه واطراف آن است.  ولی در آیت دومی میگوید برای اهل عالم است.نکته جالب اینکه قران ترس و بیم را هدایت میشمارد. در حالیکه هدایت فقط از راه تعقل ممکن است و بس در سوره انعام آیه نود و دو میگوید:  کتاب برای مردم مکه و اطراف آن است. باز محمد(ص)میرود به سران کشور های روم و فارس و مصر و حبشه نامه مینویسد و آنها را به دین خود میخواند. این تناقض عجیب را به هیچ صورت نمیشود توجه نکرد. آیا به نظر شما این افترا نیست؟ بعد در آیه نهم سوره احقاف میگوید من به آنچه بر من نازل شود عمل میکنم.عجب.

سوره ابراهیم آیه ۴،

ما هیچ رسولی در میان قومی نفرستادیم مگر به زبان آن قوم نا بر آنها بیان کند.

اینجا به وضاحت معلوم میشود که فرستادن رسول مطابق زبان است و خداوند برای هر قومی به زبان خود شان رسول فرستاده است. به قوم عرب به زبان عربی و به دیگر اقوام به زبان خود شان. بس چرا محمد(ص) و یارانش دین خود را به زور بالای دیگر اقوام قبولانده اند.اینجا به وضوح معلوم میشود که اعراب از آیات بیروی نکرده اند.

سوره بقره آیه ۲۵۶،

کار دین به اجبار نیست راه هدایت و ضلالت به همه روشن گردیده است.

در آیت بالا میگوید کار دین به اجبار نیست بعد فرمان جهاد با اهل کتاب و مشرکین صادر میکند. باید یاد آور شد که کار دین تا همین امروز هم به اجبار است. و این اجبار میتواند تا سرحد اعدام بیش رود. شما همه این را میدانید. هر کس در کار دین اجباری تر عمل کند. خود را دین دار بهتر میداند. این هم از تناقضات عجیب دین و قران است. در این مورد هم از آیات پیروی نشده است چون آیات و روایات مخالف این آیت نیز وجود دارند.

سوره مجادله آیه ۱۲،

ای اهل ایمان هرگاه خواهید با رسول سخن سری گویید.بیش از این کار باید مبلغی صدقه دهید.که این صدقه برای شما بهتر و باکیزه تر است.

همان سوره آیه ۱۳،

آیا از اینکه بیش از راز گفتن با رسول صدقه دهید ترسیدید. بس حالا که ادای صدقه نکردید خدا هم شما را بخشید.

دو آیه بالا ناسخ و منسوخ هم نیستند .چون منسوخ به حکمی گویند که جریان داشته بعد از زمانی حکمش نسح شده باشد.اینجا فقط تناقض لفظی محمد(ص)را نشان میدهد.چون یک حکم بلافاصله در آیه بعدی منسوخ شده است.و این امر نشان دهنده این حقیقت است که قران کلام خداوند نه بلکه کلام محمد(ص)است.در مورد خداوند میدانیم که او به ظاهر و باطن کائنات علم تام ازلی و ابدی دارد. نمیتواند کلمات  خود را تغییر دهد. همچنان در بحث قبلی آوردیم که کلمات وجودی خداوند نیز تغییر ناپذیر اند. آنچه ما تکامل مینامیم تصور زمان مکان است. اما ذات هر چیز در حقیقت هستی خدا است.عالم هستی به حق که هستی است هست گشته است.

سوره آل عمران آیه ۱۴۴،

جز این نیست که محمد پیامبر است که قبل از او هم پیامبرا نی بوده اند. آیا اگر بمیرد یا کشته شود شما به آیین قبلی خود باز میگردید؟

آیا خداوند که به تمام ظاهر و باطن کائنات از ازل تا ابد آگاه است. از این آگاه نبود که محمد(ص)به مرگ طبعیی خود خواهد مرد به آیه خوب توجه کنید میگوید اگر بمیرد یا کشته شود انسان ها وقتی به چیزی اطمینان نداشته باشند. از کلمه اگر استفاده میکنند. چون از آینده آگاه نیستند.این آیه نه تنها نمایانگر این حقیقت است که قران کلام محمد محمد(ص) است بلکه اوشناخت سطحی از خداوند داشته است. البته آیات بهتری هم است ولی آنها از کتب بنی اسائیل وارد قران شده اند. به آنها بعدا خواهم پرداخت.

همچنان در قران آیاتی است که نشان میدهد که مردم محیط آن زمان در مورد محمد(ص)چه فکر میکردند.به آیات زیر توجه کنید.

سوره قلم آیه ۲،

که تو به لطف بروردگارت دیوانه نیستی.

سوره طور آیه ۲۹،

بس متذکر ساز که به نعمت پروردگارت از جنون و کهانت هیچ در تو نیست.

سوره تکویر آیه ۲۲،

و رسول عصر شما دیوانه نیست.

سوره صافات ۳۶،

و میگفتند که ما بخاطر شاعر دیوانه دست از خدایان ما برداریم.

آیات بالا نشان میدهند که مردم آن زمان محمد(ص) را دیوانه می پنداشتند.

همچنان آیاتی در قران است که نشاندهنده اختلالات شدید روانی در محمد(ص) هستند به آیات زیر توجه کنید.

سوره یونس آیه ۹۴،

پس اگر شک از آنچه بر تو فرستادیم در دل داری از خود علمای اهل کتاب که کتاب های آسمانی  بیش از تو  را میخوانند بپرس.(به آن کتاب های به اصطلاح آسمانی قبل از قران هم خواهم پرداخت) ولی حالا به عجیب ترین آیت قران توجه کنید.

سوره احقاف آیه ۹،

.بگومن از بین رسولان اولین پیامبر نیستم و نمیدانم که با من و شما عاقبت کار چه میکنند. من جز آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم و جز آنکه با بیان روشن بترسانم وظیفه ندارم.

عزیز دل !

چطور ممکن است کسی هر روز با ملایک و خدا در تماس باشد و باز در دلش شک باشد. چطور ممکن است که علمای اهل کتاب از پیامبر ما آگاه تر باشند.چطور ممکن است کسی بیست و سه سال مردم را تعلیم خدا پرستی دهد و بگوید این آیات را جبرئیل از طرف خدا آورده است ولی عاقبت کار خود و امت خود را نداند. پس این همه وعده جنت و دوزخ یعنی چه؟ اگر محمد(ص)خودش نمیدانست که عاقبت با او و شما چه میکنند. شما از کجا میدانید که به جنت میروید. این دو آیه آخری تمام کتاب را زیر سوال میبرند. اگر او خودش شک داشت من و تو چطور میتونیم شک نداشته باشیم. چطور میتوانید به این ملا ها و عالمان دروغین باور کنید.حقیقت چنین است که چهارده صد سال قبل مناقشه شدیدی بین محمد(ص) و قومش در گرفت و آنها از هر وسیله در مقابل همدیگر استفاده کردند.تا پیروز شوند.و دین وسیله بود برای سمت و سو دادن جریان مقاومت.به این لحاظ اوشک دارد و میگوید:نمیدانم با من و شما عاقبت کار چه میکنند.

گر قصد شما دیدن آن خانه جان است    اول رخ  آیینه  به   صیقل   بزدایید

با این همه آن رنج شما گنج شما  باد     افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

امید این امانت به مسحق برسد.  ۶-۸-۲۰۱۸

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا