احمد شاه مسعود

به مناسبت سالروز شهادت “احمد شاه مسعود” قهرمان ملی افغانستان

massoud_pointing1

 

 امروز درست ده سال میشود که افغانستان یکی از شجاعترین، پاک طینت ترین و وفادار ترین فرزندان خودرا درکنار خویش ندارد. کمبود اورا افغانستان در تمام ابعاد زندگی شدیدا” احساس میدارد او یک شخصیت استثنائی دارای تحرک و دینامیزم بینظیر سرشار از حریت، وطندوستی و مردم دوستی بود. او یک افغان راستین بود که منافع افغانستان و خوشبختی مردم آن را در بلند ترین قله آرزوهای خویش جاه داده بود. در طرح هر عمل و اجرأت او  منافع ملی و سعادت و سربلندی مردم افغانستان جای نخست و تغیر نا پذیری را احراز کرده بود.

احمد شاه مسعود بزرک در پهلوی سائر خصائل پسندیده واستثنائیش یک سیاستمدار بزرگ هم بود که دُور را بدرستی میدید و نتائج و پیامد های هرسیاستی به ارتباط افغانستانرا بخوبی استشمام مینمود و در چرخاندن آن به نفع منافع ملی افغانستان و قطع دستان نا پاک کشورهای بدخواه افغانستان، خستگی نا پذیر و استوار میرزمید و در حیطه امکانات خویش به آن به مقابله بر میخواست و بموقع عکس العمل موثر نشان میداد.

کار و فعالیت او در عرصه سازماندهی بحق که الهام بخش میتواند باشد. برماست که از تجربه این بزرک مرد در عرصه سازماندهی الهام بگیریم، او هنگام اقامت کوتاهش در پاکستان در یافت که پاکستان در ارتباط به افغانستان هرگز نیت نیک نداشته و نخواهد داشت، و تا حد ممکن در تخریب و بذلت کشیدن مردم سربلند و آزاده افغانستان دست بردار نخواهد بود. بنآ پاکستان را ترک نموده ودر افغانستان وطن واحد و بجان برابرش مکان گزید. او دریافته بود که سازمانهای جهادی مستقر در پاکستان ناگذیر جیره دار کمکهای خارجی را پاس خواهند داشت و خواهی نخواهی بدول پاکستان خواهند رقصید که بهیچ صورت بنفع افغانستان نبوده و بنفع افغانستان تمام نخواهد شد. از همینجا بود که دست به ایجاد تشکیل مستقل بنام “شورای نظار” زد. بعدها، هنگام تهدید شدید استقلال افغانستان توسط اجیران استخبارات پاکستان، دست به تشکیل جبه ملی مقاومت برای نجات افغانستان زد، که درین جبه تمام نیروهای را که توسط طالبان پاشان شده بودند، دوباره بسیج و در زیر بیرق مقاومت ملی، مجددآ جمع  و بمشت آهنینی تبدیل ساخت که در نتیجه پاکستان درپلان خویش ناکام ماند و افغانستان بیکی از صوبه های پاکستان تبدیل نگردید.

تلاش در جهت تطبیق ورسیدن به ارمانهای والای اومعنی ارجگذاری بفداکاریهای او در راه استقلال و سربلندی مردم افغانستان خواهد بود. وظیفه هر افغان بادر ک میباشد که پاس مبارزه و فداکاریهای اورا بجا آورده و در راه پیشرفت و ترقی وسربلندی افغانستان دلسوزانه تلاش ورزد. افکار و نظریات و کارکرد های او میتواند مودل خوبی برای سیاستمداران کشور ما باشد. دولتمداران  کشور ما طرحی برای آینده افغانستان باوجود امکانات فراوان ندارند. تعریفی از منافع ملی ما که در آن تمام شهروندان کشور خودرا بیابند و ازین طریق تمام شهروندان ما روح و نفس تازهء بیابند و در راه اعمار افغانستان بسیج و متحد شوند، ارایه نکرده اند. در برابر سیاستهای کشورهای خارجی سیاست های انفعالی، ناسنجیده و دفع الوقت را اختیار میکنند، در برابر پاکستان که سیاستهای تجاوز کارانه اش اظهرو من الشمس میباشد کرنش و سرخمی نشان میدهند و تعریفی از دوست و دشمن، بدست نمیدهند.

همچنان یکتعداد از همسنگران او هم که درلفظ خودرا از همسنگران او بحساب می آورند و به آن افتخار میخرند وافتخار میفروشند در راه تطبیق اهداف والای او راه را کج میکنند، دُور را دیده نمیتوانند و فقط چشمان شان متوجه یک بلست پیش پای شان میباشد. اهداف والای اورا بمنافع شخصی خود خلط میکنند. که این شیوه خود جفای بزرگ به افکار و آرمانهای بزرگ آن ابر مرد بحساب خواهد آمد و میباشد.

 و تعداد دیگری از تجربه سازماندهی او بهره نمیگیرند. و کم درک میکنند که قدرت مردم در سازمان شان تبارز میکند. با موجودیت یک تشکیل و سازمان مردمی است که میتوان  با مردم درد دیده خویش ارتباط زنجیری قایم نمود و مردم را ازطریق سازمان شان است که میتوان هدفمندانه در راه خواستهای برحق شان بسیج نمود و سوق داد. تجربه زُور مردم را سر نوشت ساز به اثبات رسانده است. اما استفاده ازین زور و قدرت بدون تلاش خستگی ناپذیر و قبول فداکاری وتحمل زحمت، در راه بسیج مردم، میسر نخواهد بود. کار عملی همانا رفتن بمحلات و تشکیل هسته های سازمانی میباشد. انگیزه های زیادی وجود دارد که میتوان مردم را سازمان داد و بسیج نمود و درهر محل انسانهای بادرکی وجود دارند که باید آنرا پیدا و آگاه ساخت و سازمان داد و دیگر باقی کارها توسط همان اشخاص پیشبرده خواهد شد و فقط تماس و ارتباط زنجیری باید قایم نمود. اگرتاحال چنین میشد، افغانستان به این سرنوشت گنگ و تاریک دچار نمیبود. صداهای عدالت خواهی مردم از هر مسجد و قریه و کوچه وبازار  چون شعله های آتش زبانه میکشید و تمام ناملایمتیهارا در خود بلعیده و حریق میساخت و آینده تابناک را بمردم درد دیده افغانستان بشارت میداد. ودراین حالت بود که ما میتوانستیم خودرا پیروان وفادار و راستین راه مسعود بزرگ (رح) بحساب آوریم.


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا