خبر و دیدگاه

محصلان در بنگله دیش، بازهم کلیددار تحول

وقتی پاکستان در سال 1947 پس از پایان سلطۀ استعمار بریتانیا در نیم قارۀ هند تشکیل شد، بنگله دیش بخش شرقی این کشور نو تشکیل بود. ازهمان آغاز نه تنها ناپیوستگی جغرافیایی دو بخش شرقی و غربی ادامۀ حیات پاکستان را به عنوان یک کشور واحد تهدید می کرد، بلکه بی عدالتی و تبعیض سیاسی و اجتماعی، بقای کشور واحد پاکستان را متزلزل و ناپایدار می ساخت. در حالی که بنگالی ها در شرق پاکستان اکثریت مردم کشور نوتشکیل پاکستان را تشکیل می دادند، اما قدرت در دست بخش غربی یا پاکستان امروز تمرکز یافته بود.
زبان رسمی نیز مسئلۀ مهمی بود که راه را برای کشور واحد بسیار چالش آفرین و ناهموار می ساخت. وقتی محمد علی جناح بنیانگذار پاکستان و اولین فرماندار این کشور در شهر داکه پایتخت فعلی بنگله دیش و از شهرهای آنروز پاکستان، زبان اردو را تنها زبان رسمی کشور اعلان کرد، محصلین بنگالی در داکه با فریاد “نه، نه”، پس بنگالی چه می شود واکنش خشم آلود نشان دادند. در فبروری سال 1952 که خواجه نظام الدین جانشین جناح به رسمیت زبان اردو تاکید کرد و از زبان بنگالی سخن نگفت، محصلان بنگالی به خیابان های داکه ریختند و باز فریاد “نه” سردادند. این بار پولیس بروی محصلان آتش کشود و از محصلان معترض قربانی گرفت. هر چند دولت پاکستان چهار سال بعد(1956) رسمیت زبان بنگالی را در پاکستان شرقی پذیرفت، اما خون محصلان بنگالی در واقع جدایی و تجزیۀ پاکستان را کلید زد و این جدایی در سال 1971 اتفاق افتید و کشور بنگله دیش تاسیس شد.
محصلان در بنگله دیش، بازهم کلیددار تحول
جالب این است که در سقوط حکومت پانزده سالۀ خانم شیخ حسینه واجد دیروز( پنجم آگست 2024) در بنگله دیش بازهم کلیددار تحول، محصلان یا دانشجویان بودند. ناهید اسلام 26 ساله محصل جامعه شناسی در دانشگاه شهر “داکه” پایتخت بنگله دیش که در محضر عمومی با پیشانی بند منقش به بیرق کشورش نمایان می شود، رهبری اعتراضات را در دو ماه اخیر بدوش داشت که به استعفا و فرار شیخ حسینه صدراعظم بنگله دیش انجامید. ناهید اسلام اعتراض علیه قانون سهمیه بندی مشاغل دولتی را رهبری کرد و هر چند که پولیس او را در اواسط ماه گذشته(جولای 2024) به زندان افگند و دادگاه عالی بنگله دیش قانون سهمیه بندی مشاغل دولتی را ملغی قرار داد، اما اعتراضات ادامه یافت و پس از یکشنبه خونین چهارم آگست که 91 نفر به شمول 13 افسر پولیس کشته شدند، به سقوط حکومت شیح حسینه انجامید.
ناهید اسلام با سایر رهبران جنبش محصلان گفته اند که حکومت ارتشی ها را نمی پذیرند و فرد مورد پیشنهاد آنها برای ریاست حکومت موقت برندۀ جایزۀ نوبل محمد یونس است. محمدیونس متولد سال 1940 اقتصاد دادن، بانکدار و از رهبران جامعۀ مدنی بنگله دیش است که جایزۀ صلح نوبل را گرفت و در سال 2008 در میان صد دانشمند جهان در مجلل فارن پالیسی رتبۀ دوم را بدست آورد.
داستان صعود و سقوط شیخ حسینه واجد، دختر بنیانگذار بنگله دیش و “بیگم مبارز” کشور
خانم شیخ حسینه واجد دختر شیخ مجیب الرحمن بناینگذار بنگله دیش و اولین رئیس جمهور کشور است. شیخ مجیب الرحمن(1975 – 1920) از ناسیونالیست های بنگالی پاکستان شرقی بود که حزب مردمی(عوامی لیگ) را تشکیل داد و برای جدایی یا استقلال از پاکستان و تشکیل کشور بنگله دیش مبارزه می کرد. او چند بار از سوی دولت پاکستان دستگیر و زندانی شد و در مبارزات استقلال خواهی خود مورد حمایت هند قرار داشت. او در سال 1969 در کلکته هند دولت در تبعید بنگله دیش را تشکیل داد و در سال 1971 با کمک هند بر پاکستان شرقی تسلط یافت و کشور جدیدی را به نام بنگله دیش تاسیس کرد. اما وی در پانزدهم آگست 1975 با کودتای نظامیان ارتش کشور به رهبری جنرال ضیاء الرحمن با بسیاری از اعضای خانواده اش به استثنای دو دخترش که یکی از آنها شیخ حسینه مشغول تحصیل در آلمان غرب بود، به قتل رسید.
شیخ حسینه پس از قتل پدر در هندوستان و بریتانیا به سر برد و در سال 1981 به بنگله دیش برگشت و رهبری حزب مردمی یا عوامی لیگ را بدوش گرفت و با احزاب دیگر علیه حکومت نظامی جنرال حسین محمد ارشاد اتحاد کرد. او با پیروزی در انتخابات سال 1996 صدراعظم بنگله دیش شد و تا سال 2001 در این مقام باقی ماند. او هر چند در این دوره موفقیت های را در بهبود وضعیت اقتصادی بنگله دیش بدست اورد، زراعت را در روستاهای کشور بهتر ساخت، با هند توافقنامۀ تقسیم آب رود گنگ را امضا کرد و به نا آرامی های داخلی به خصوص در منطقۀ چیتاگونگ پایان داد، اما در انتخابات سال 2001 از خانم خالده ضیاء زن سیاستمدار دیگر بنگله دیشی شکست خورد. خالده ضیاء رهبر حزب ملی گرای بنگله دیش بود که در ائتلاف با احزاب اسلامی و ملی دیگر توانست شیخ حسینه را در انتخابات شکست دهد.
شیخ حسینه پس از سال 2001 تحت فشار حکومت خالده ضیاء قرار گرفت و در سال 2007 در اتهام به فساد دوران حکومتش به زندان رفت. او یکسال بعد از زندان رها شد و باردیگر مبارزات سیاسی را آغاز کرد و در سال 2009 دوباره به اریکۀ قدرت در کرسی نخست وزیری برگشت.
شیخ حسینه پس از این پیروزی چهار دور متوالی انتخابات پارلمانی را برد و تا روز استعفا و فرارش در پنجم آگست 2024 در مقام صدراعظمی بنگله دیش باقی ماند. اما او در این دورۀ طولانی پانزده ساله از بیگم مبارز کشور به زمام دار تکرو و انحصارگر تبدیل شد که منتقدان و مخالفانش پیروزی های متوالی وی را در انتخابات نتیجۀ تقلب و فساد او و حکومتش می دانند. او در این 15 سال نظام سیاسی بنگله دیش را از یک دموکراسی چند حزبی در مسیر شکل دهی نظام اقتدار گرای تک حزبی قرار داد و حتی حزب رقیب ملی گرای بنگله دیش را یک حزب تروریستی خواند. هر چند او در این دورۀ طولانی بنگله دیش را از نظر اقتصادی متحول ساخت و عاید سرانه را سه برابر بالا برد، فقر را کاهش داد و کشور را به صادرکنندۀ پوشاک تبدیل کرد، اما سیاست او در اجتناب از توسعۀ سیاسی و روش سرکوب و انحصار نتوانست پایداری حکومتش را تامین و تضمین کند. در دوران حکومت شیخ حسینه بازداشت های سیاسی، ناپدید شدن ها، قتل های زنجیره ای و انواع آزار و اذیت سیر رو به افزایش یافت. منتقدان و مخالفان شیخ حسینه همیشه تاکید کرده اند که نظام سهمیه بندی مشاغل دولتی که در سال 1972 توسط شیخ مجیب الرحمن پدر شیخ حسنیه ایجاد شد و در زمام داری دخترش گسترش یافت در واقع انحصار امتیازات دولتی در عرصه های مختلف به عوامی لیگ یا حزب مردمی و نزدیکان این حزب و صدراعظم بود.
Kan een afbeelding zijn van 2 mensen en tekst

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا