خط قرمز مان
خط قرمز مان باید انزوا، دفع و طرد قاطع طالبان از افغانستان باشد!
طالب یک پروژه ی خارجی و غیر قابل قبول برای مردم افغانستان است.
با سیر تحولات و بروز تراژیدی برنامه ریزی شده در افغانستان طی یک سال و اندی از جنایت تاریخی قرن بیست و یک زیر نام ” توافقنامه ی دوحه” (تسلیمی جمهوری پوشالی زیر اشغال انگریز- امریکا و ناتو به شبکه تروریستی طالبان، در راس پاکستان)، امروز، همه ی هموطنان در یک زندان واقعی گیر افتاده اند. همه گلیم غم و ماتم بر بستر ماتم سرای همیشگی خویش پهن کرده اند. زندان بانان همه از یک قوم و قبیله، یک زبان؛ فارغ التحصیلان مدرسه های دیو بندی، سلفی و انتحاری پروژه “آی اس آی” تحت نظر شبکه های اطلاعاتی خارجی اند.
قرار اعتراف بینظیر بوتو نخست وزیر اسبق پاکستان که طی یک مصاحبه ای با روزنامه های لوموند دیپلوماتیک فرانسوی در سال 2001 به جهانیان اعلام داشت که:” طالبان- پروژه انگلیسی، با مدیریت امریکا، تمویل مالی کشور های عربی حاشیه خلیج فارس و اجرا کننده ی این پروژه، ما”پاکستان” بوده ایم”. بینظیر بوتو، فقط پس از تهاجم امریکا به افغانستان در سال 2001 این اظهارت را به جهانیان اعلام داشت که گویا ما تنها مقصر نیستیم!
پیش از اینکه مردم افغانستان و مردمان جهان این یک سال تجارب آن چنانی را ببینند و لمس و درک کنند، کوه یخ عظیم و دهشتناک مزبور طی تویت کوتاهی به وسیله دونالد ترامپ اجاره دار آنوقت کاخ سفید امریکا که رئیس جمهور می خوانندش؛ نشان داده و بیان کرده شده بود، توجه فرمائید:
“طالبان قاتلان اجارهیی و کرایی هستند. هر که برای شان پول بدهد، آنها (طالبان) برایش کار خواهند کرد. اما حقیقت این است که طالبان نتوانسته اند که عساکر ما را بکُشند؛ طالبان فقط افغانها را کشته اند؛ پس روسیه باید پول خود را از طالبان پس بگیرد. ما (دولت آمریکا) طالبان را برای یک مدت نامعلوم به اجاره گرفته ایم تا بعد ازین به خواست و به اساس منافع ما به کشتن خود ادامه بدهند. طالبان پول پرست هستند. و حاضر هستند برای پول دست به هرکاری بزنند، حتی حاضر هستند تا خود را بکشند. در حقیقت طالبان در کشتن و خلق ترور و وحشت، بهترین هستند. آنها درین مدت صدها هزار افغانها را کشتهاند و هنوز هم به ترور و وحشت ادامه میدهند. طالبان از قتل مردم لذت می برند. ما آنها را به اجاره گرفتیم تا به عنوان پیشمرگه های ما و برای منافع ما کار کنند.” 29 جون 2020 ساعت 3 و 30 دقیقه ی پس از چاشت.1*
“«قاتلان کرایی» عامل کشتار، ننگ تاریخی و ذلیل سازی مردم افغانستان!“
هم میهن عزیز! آیا تاکنون هم تردید دارید که طالبان پروژه خارجی هست یا نیست؟
مذاکرات پنهانی دوحه و تسلیمی افغانستان به گروه تروریستی طالبان نمایانگر آنست که این گروه تروریستی، نیروی جنگی- نیابتی در پروژه ی انگلیس- امریکا است که به خاطر تحقق اهداف جیواستراتیژیک و جیواکونومیک به کار گرفته می شوند.
کشور پاکستان در تعامل با انگلیس – امریکا که خود طالبان را دربطن خویش پرورش داده است. پس از 15 اگست 2021 با تسلیمی افغانستان به نیروهای طالبان توسط امریکا، جنرال فیض حمید رییس استخبارات “آی ایس آی” را به کابل فرستاد تا به انسجام نظم امور و توظیف و جابجایی مهره های مطمع نظر در پست های کلیدی حاکمیت امارت طالبانی اقدامات عملی نماید. این خود نمایانگر آنست که سازمان جهنمی ” آی اس آی” بر طالبان حاکم است.
گرانقدر! آیا باز هم در مورد اینکه طالبان لشکر بیرون مرزی پاکستان است یا نی، شک و تردید دارید؟
با تسلیمی قدرت به طالبان، افغانستان به یک زندان بزرگ وحشت ناک تبدیل شده است. حالا نظم در زندانی به نام افغانستان، عالی است. آن جا قلمرو حکمرانی بی چون و چرای زندان بان است. زندان بان دشمن زن است و فرهنگ( ضرب و شتم زنان در تظاهرات، دستگیری و به زندان افکندن تا سرحد تجاوز جنسی به آنان، تخریب و ویرانی نقاشی های نخبه های زبان و ادبیات فارسی در مزار شریف، از جمله تخریب پیکره ی امیرعلی شیر نوایی، شاعر و دانشمند برجسته ای ترک تبار دوران تیموریان، در آستانه ی زادروزش.
تخریب تندیس های اسپهای زیبا که نمادی از ورزش و ارزش های فرهنگی مردم شمال بود، تخریب پیکره های کبوتر های صلح در چهار راهی ها)؛
و هم چنان زبان ستیزی ( تغییر لوحه ها از زبان پارسی- دری به پشتو و احکام تدویر برنامه های رسمی در ولایات شمال و شرق که اکثریت قاطع آنان فارسی زبان اند، به زبان پشتو، ازبکی …،… ).
زندان بان همان است که بر همه ارزش ها و داشته های همه فرهنگ های غیر خودی وحشیانه می تازد و به همه زبان ها و فرهنگ های سایر ملیت ها، بیرحمانه مهاجم است و می خواهد همه را به تباهی بکشاند.
کوچ های اجباری در شمال شرق- تاجیک ها، شمال تر تباران، مناطق مرکزی هزاره نشین،…، ادامه دارد. تصاحب خانه- کاشانه و ملکیت های شخصی غیر پشتون به وسیله پشتون هایی به نام کوچی و یا جوخه های پشتون آن طرف سرحد( وزیرستان شمالی)، باید ادامه داشته باشد.
ترور های هدفمند، چونانیکه در دوران حاکمیت اشغال جمهوریت، همه زبده ها و سرکش های ضد طالبانی را با توطیه های سازمان یافته، پیچیده به همیاری نیروی خارجی ترور کردند. تا کنون هم، با تاسف، کشتار مخالفان شبکه تروریستی طالبان ادامه دارد.
آیا ازین هم دشمن بی رحم و خون آشام در قرن بیست و یک سراغ داریم؟
آیا تا کنون هم برای نابودی این ویروس های مهلک و کشنده ی دستپرورده خارجی، انتظار و تامل نماییم؟؛ یا اینکه همه هم پا، هم آوا یک جا با تشکل و بسیج گردان های رزمنده، خانه به خانه، کوچه به کوچه، جاده به جاده، قریه به قریه، شهر به شهر، سنگر به سنگر به مصاف این ویروس های سیاه و مهاجم اپیدمی خوناشام نرویم؟
جهان لیبرال و آزاد برای حصول منافع خود، به کشوری مانند افغانستان همچو زندان و قوانین منشا گرفته از قرائت های مذهبی قرون میانه نیاز دارد. این ها اند که همه سامانه های تخدیر و تحمیق را برای تامین وتحکیم حاکمیت طالبانی تدارک دیده و به کار می برند. جهان به اصطلاح آزاد غرب، بر مبنای منافع خویش ازین شبکه تروریستی معلوم الحال حمایت سیاسی و مالی کرده، هرآنچه به نام دموکراسی، دفاع از حقوق زن، عدالت اجتماعی و چه و چه است، با بی شرمی و دور از وجدان پاک و اخلاق انسانی، آن را با پاشنه های آهنین لگدمال می کنند.
بلی ای عزیز هموطن! شوربختانه این رویکرد دایمی و راهبردی جهان سرمایه داری در حمایت از شبکه ترروریستی طالبان است.
الیگارشی اقتصادی جهانی از طریق سازمان های عدیده و نام نهاد منجمله سازمانی به نام سازمان ملل متحد، به صورت آشکارا، درهر هفته، به بانک مرکزی افغانستان، ده ها میلیون دالر واریز می کنند. در حالیکه از پمپاژ یا زرق میلیون ها دالری پنهانی، تا هنوز گزارشی به برون درز نکرده است.
واما امروز:
رسانه های مزدور در داخل کشور طی بیست سال و اندی شرایط را برای هجوم سیاه ترین تفکرات افراطیت و بنیادگرایی، در کشوری به نام افغانستان مساعد نموده اند. به همین صورت برنامه های رسانه ای برون مرزی به سان بی بی سی( همان شیطان سی شهیر جهانی)، افغانستان انترنشنل( خواهر نو تولد بی بی سی که پس از حاکمیت شبکه تروریستی تالیبان به پا خاست، که هردو از یک ریشه آب خورده و تمویل میشوند)، دویچه ولی آلمان، رادیوی آزادی، افغانستان ایندیپندیت، و ده های دیگر که اهداف و برنامه های مغرضانه و رذیلانه در قبال این کشور فلاکت زده دارند؛ همه برای استقرار یک حاکمیت وحشت و دهشت قرون وسطایی طالبان لابی گری میکنند. این همه و همه برای فریب اذهان عامه ی جهان غرب است و ایجاد و تحکیم پایه های حاکمیت بنیادگرایی اسلامی و تروریستی به نام امارت اسلامی طالبان.
امروز، با برنامه ی غرب، سرتاسر افغانستان در سیطره ی پاکستان قرار گرفته است. از ولایات تا ولسوالی ها، قریه به قریه، درهر کجا، حاکم و قایم “آی اس آی” است و بس. اما همه از خبر بیخبر واینکه، نیمی از طالبان تروریست را ایران، روسیه، چین و حتا هند از حلقوم پاکستان و انگلیس و امریکا بیرون قپیده اند.
پس از تسلیم دهی قدرت از جمهوری به طالبان، در داخل افغانستان، تحرکات و فریاد های آزادی خواهی، به همیاری شبکه های استخبارات خارجی، به صورت وحشیانه سرکوب میشوند. افراد تک تک ترور میشوند. منسوبین نیرو های ارتش پیشین، دستگیر و تیرباران میشوند. حتا به زنان مجال شیون و فریاد داد خواهانه داده نمی شود. زنان را دستگیر و حتا به آنان تجاوز می کنند. مکتب ها و دانشگاه ها را بسته اند، زنان در موسسات غیر دولتی نمیتوانند کار بکنند.
رسانه های بین المللی ومزدور ( تمامی سازمانهای نامنهاد به نام حقوق بشر و سایر سازمان های نامدار ساحته شده، و تمامی نهاد هایی زیر نام دفاع از حقوق زنان و دفاع از حقوق بشر) به دستور فرماندار اصلی جهان یعنی “بیلدربرگ یا دیپت ستیت” از طریق آژیتاسیون و مجاری مجازی عدیده( آنچه شایع شده است، بیبشتر از 95 در صد از میدیای جهانی را در سیطره ی خود دارند)، همه، برنامه ریزی شده به طالبان رجز خوانی میکنند! از طالبان توقع برده و التجاء میکنند تا دروازه های دانشگاهی را به روی دختران باز نمایند! به خانم ها اجازه دهند تا به وظایف خود باز گردند.دروازه های مکاتب را به روی دختران باز نمایند!!! این رجزخوانی مضحک رسانه های غربی در حالیست که غرب خود، در محصور ساختن و ایجاد شرایط اختناق با طالبان هم آوا و همپا است. کمک میلیارد ها دالری به این گروهک گوانتانامویی – تروریستی طی یکنیم سال پسین، به همه معما ها و پرسش ها پاسخ صریح و آشکار است.
این سناریو ها، در اصل برای طالبانیزه ساختن افغانستان، نتیجه برنامه ی سخت پیچیده و مملو از خدعه و نیرنگ انگریزی و سایر احکام شبکه های اطلاعاتی خارجی است تا چندی بعد به طالبان دستور دهند تا مکاتب و دانشگاه ها را باز نموده، شرایط آزاد کار برای تمامی بانوان را اعلام داشته؛ و بعدن همین استخبارات خارجی به تمام رسانه دستور دهد که اعلام دارید:
دانشگاه ها باز شد. دختران اجازه رفتن به مکاتب را دریافت کرده اند. زنان میتوانند به رفتن به وظایف خود آغاز نمایند!
گویا آن وقت، دنیا گل و گلزار می شود. به استشاره غرب، آن گاه، همه کشور ها حاکمیت تروریستی طالبان را باید به رسمیت شناخت! هورا، هورا و هورا!
طالبان باید مشروعیت به دست آورند. تا ده ها سال دگر بر افغانستان حاکمیت کنند و شرایط تهاجم بر ایران، آسیای میانه ( روسیه)، و چین را به زعم و برنامه ی” الیگارشی اقتصاد جهانی” مساعد سازند.
هوشدار به آنانی که زیر نام مفسر، تحلیلگر، مورخ، دیپلومات، پژوهشگر و کارشناس و چه و چه، خود، آگاهانه و یا هم ناخود آگاه، بالای انگشتان دست اجانب چرخانیده می شوند و برای تحکیم حاکمیت دهشت و وحشت امارت طالبانی ی (پروژه انگلیسی) لابی گری میکنند!
این چهره ها را الان همه مردم افغانستان شناسایی کرده اند.
آن ها باید بدانند که حاکمیت سیاه طالبانی محکوم به نابودی است و آن گاه نام این آقایان به مثابه خاینین ملی درج صفحات سیاه تاریخ این کشور خواهد شد.
درخواست من از رسانه ها، نویسندگان، تحلیلگران، مبصران، کارشناسان واقعی در عرصه های سیاست و دیپلوماسی، نظامی – اقتصادی این است که باییست با وجدان پاک به دفاع از عدالت و انسانیت موضعگیری نمایند. به سرنوشت انسان مظلوم این دیار، صادقانه و با خلوص نیت احترام گذارند. باییست، در هرنبشتار، تحلیل وتفسیر، مقالات پژوهشی، مصاحبه ها، خط قرمز شان فقط و فقط شبکه تروریستی طالبان باشد و بس!
با یک مشت شدن، پیروزی از آن مردم مان است!
سلیمان کبیر نوری
+++
*1
تصویر متن اصلی، انگلیسی و همچنان برگردان پشتو و یک ردیف تحلیل ها و تبصره ها پیرامون این تویت مهم و بی مهابا و افشا گر را که خواندنش کمتر از پنج دقیقه وقت میگیرد؛ اینجا ملاحظه و مطالعه فرمایید:
http://ariaye.com/dari17/siasi/noori6.html