خبر و دیدگاه

روایتِ از کشته شدن مزاری به دست طالبان

عبدالعلی مزاری در سال ۱۳۲۵(۱۹۴۶) در شهرستان چهارکنت استان بلخ چشم به جهان کشود. او از لحاظ قومی به قوم هزاره تعلق داشت و پدرش حاجی‌خداداد از کلان‌های محل تولد و زندگی مزاری در روستای نانوايی چهار کنت بود. مزاری از لحاظ مذهبی شیعۀ دوازده امامی بود و بعد از تکميل دوره ابتدايی مکتب(دبستان) به تحصيلات دينی در حوزه های علميه قم ايران و نجف عراق پرداخت. او دراين دوران با طرفداران آيت الله خمينی روابط نزديک برقرار کرد و در زمان پادشاهی محمدرضا پهلوی دوبار به زندان رفت. مزاری بعد از کودتاي حزب دمکراتيک خلق در چارکنت بلخ دست به قيام مسلحانه عليه دولت حزب دموکراتیک خلق زد و با جمعي از همفکرانشسازمان نصررا بنيان گذاشت.

شخصيت عبدالعلی مزاری ترکيبی از ويژگی‌های سرسختی و شجاعت، ستيزه جویی و کينه توزی، صراحت گويی و پايمردی بود. وی هرچند براي ايجاد يک حزب واحد شيعه هزاره تلاش کرد و خود در رهبري اين حزب یعنی حزب وحدت اسلامی قرار گرفت، اما نتوانست اتحاد و يکپارچگی حزب مذکور را حفظ کند. حزب وحدت در رهبری او انشعاب کرد و نيروهای او با طرفداران محمداکبری در حزب وحدت به خصومت و جنگ پرداختند. این جنگ در ۲۳ سنبله ۱۳۷۳ در غرب کابل به وقوع پیوست. نیروهای جناح محمد اکبری و حرکت اسلامی به‌رهبری محمد آصف محسنی در این جنگ مغلوب گرديدند به احمدشاه مسعود پناه آوردند.

پس از آنکه طالبان در ۲۶ دلو ۱۳۷۳ چهار آسیاب مقر حزب اسلامی حکمتیار را تصرف کردند، نيروهای حزب وحدت به رهبری عبدالعلی مزاری با سيصدتن از بقايای نيروی جنرال دوستم به قوماندانی جنرال همايون فوزی که از چهارآسياب به غرب کابل آمده بودند در محاصره طالبان و نيروهای دولت قرار گرفتند. مزاری با هر دو طرف یعنی طالبان و احمدشا مسعود به مذاکره پرداخت، اما مذاکرات او بی نتیجه بود. طالبان مطالبه و تقاضاي عبدالعلی مزاری را در دفاع مشترک رد کردند و مزاری شرايط طالبان را در واگذاری مناطق و مواضع و تحويلدهی سلاح و تجهیزات نظامی خود به آن ها پذيرفت و تمام اسلحۀ سنگین و سبک خود را به طالبان داد.

طالبان از هفدهم تا بيستم و يکم حوت ۱۳۷۳ تمام خطوط مقدم جبهه در غرب کابل را تصرف کردند. طالبان نخست سلاح نیروهای جنرال دوستم را گرفتند و آن نیروها را به استان قندهار انتقال دادند و سپس به خلع سلاح حزب وحدت پرداختند. طالبان در اولين درگيري با نیروهای احمدشاه مسعود تلفات سنگينی را متحمل شدند و با ادامه جنگ از مواضع خود عقب نشستند. با عقب نشينی طالبان، عبدالعلی مزاری در نامه‌ای از «ملا بورجان» قوماندان عمومی طالبان در اطراف کابل خواست که سلاح حزب وحدت را دو باره به آنها مسترد نمايد تا بدفاع از مواضع و مناطق خود بپردازند. اما طالبان نپذيرفتند و عبدالعلی مزاری خواستِ سفير ايران در آمدن خود به سفارت ايران و قلمرو حاکميت دولت را رد کرد. رهبر حزب وحدت به استقامت جنوب کابل رفت و در ساحه گل باغ، حومه جنوبی شهرکابل توسط طالبان دستگير گرديد و با همراهانش به شکل اسير به چهار آسياب انتقال داده شد. وی در چهارآسياب مورد شکنجه و اذيت طالبان قرار گرفت. تلاش برای رهايی عبدالعلی مزاری بی‌نتيجه ماند.

ملاعمر رهبرطالبان به نامه مولوی تره خيل که خواستار آزادي مزاری شده بود پاسخي نداد. طالبان رهبر حزب وحدت را با پانزده تن از همراهانش که با چرخبال به قندهار انتقال ميدادند در نزديکي غزنی دسته جمعی به شهادت رسانيدندطالبان در توجيه قتل موصوف گفتند که او در داخل هواپيما با افراد مسلح طالبان درگيری کرد و در جريان درگيری کشته شد. اما جسد رهبرحزب وحدت که بعداً به شهر مزار شريف انتقال يافت و دفن گرديد نشان ميداد که دست و پای او در جريان شکنجه شکسته شده و به صورت و سينه‌اش ده‌ها مرمی شليک گرديده است. ۹ نفر از کشته شده گان با مزاری اعضای ارشد حزب وحدت بودند و شش تن ديگر باديگاردان قبلی او را تشکيل ميدادند. علاوه بر مزاری و همراهانش، ۲۳ تن ديگر از افراد حزب وحدت در چهارآسياب توسط طالبان تيرباران گرديدند. اجساد آنها که دسته جمعی زير خاک شده بودند بعد از عقب نشينی طالبان از چهار آسياب بدست آمد. من(نگارنده) که شاهد بیرون کردن این اجساد از گودالی در چهار آسیاب کابل بودم، تمام آنها با دستان از عقب بسته شده در ناحيه سر مورد اصابت مرمی کلاشينکوف طالبان قرار گرفته بودند.

 

نوشته های مشابه

‫3 دیدگاه ها

  1. نوشته محترم اکرم دانشمند را پیرامون شهادت استاد مزاری بدست طالبان دقیقآ مطالعه کردم متاسفانه طوریکه لازم بوده، حقایق کشتن استاد مزاری را تذکر نداده است. یا از حقایق اطلاع نداشته و با اگر داشته طفره رفته است یک پژوهشگر اولآ معلومات کافی در خصوص یک موضوع جمع آوری می کند و بعدآ ابراز نظر می کند که چنین نشده است .
    ۱.خوداش در رهبری حزب خود را فرار نداد بل به اساس انتخابات درون حزبی از طرف هیات رهبری حزب به اکثریت آرا به حیث رهبر حزب انتخاب شد.
    ۲.زمانیکه گلبدین حکمتیار از چهار آسیاب فرار کرد و بخشی از نیرو های به طالبان تسلیم شد و طالبان در چهار آسیاب جابجا شدند. توسط نامهء به استاد مزاری خواهان مذاکره شدند که استاد مزاری سه نفر از اعضایرهبری حزب وحدت را جهت مذاکره به چهاراسیاب اعزام کرد بعد از گفتگو ها گذارش خود را به استاد مزاری سپردند که یکی از مفاد گفتگو نمایندگان حزب وحدت و طالبان اعزام نیرو های طالبان در ببخش های از سنگر حزب وحدت بود، که حزب وحدت بعضی از سنگر خود را به اساس هدایت حزب وحدت به طالبان سپردند ولی طالبان در اراضی بلد نبود بعد از یک روز جنگ با شورای نظار شکست را متقبل و نیروهایش همه به چهاراسیاب فرار کردتد در حالت توازن قوای حزب وحدت برهم خورد.
    دو روز بعد طالبان دوباره پیشنهاد مذاکره را با شخص مزاری می دهند مزاری با ۱۰نفر هیات رهبری حزب و بادی گارد هایش به طرف چهار آسیاب روان می‌شود
    نزدیک به قرار کاه طالبان همه شان خلع سلاح و اسیر می گیرند و در همانجا یعنی چهاراسیاب توسط برچه استاد را می کشند و همراهانش را تیر باران می کند و بعد در چرخ بال به غزنی انتقال و انجا در یکی از قریه جات تمام کشته شدگان را به زمین می اندازد. و بعدآ مردم قریه پبگر را پیدا می کنند ۱۷ شب روز بر دوش تا بامیان انتقال می دهند
    من امید وارم هر نویسنده و پژوهشگر گرامی نوشته هایشان مطابق به واقعیت باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا