خبر و دیدگاه

«تقلب» و «تقلب در تقلب»

altانتخابات افغانستان از دموكراسي وليبراليزم، پرده برداري كرد

تقلب گسترده درانتخابات 1393 افغانستان، بازشماري صددرصدي را به دنبال آورد. اين دوره باچالش ها همراه بودكه مردم نهايت خسته شدند.  مشكل بر سرابطال آرا بود. بايد راي هاي دروغين باطل مي شد و راي هاي پاك جدا مي گرديد.

دربازشماري آرا اين  موارد شناسايي گرديد:

1-  ورق نتايج (ريزلت شيت ) وجود داشت، اما صندوق نبود. يعني ورق نتیجه، بدون موجوديت صندوق راي، ساخته شده بود.

2-  صندوق بود، ورق نتايج بود، اما برگه راي دهي درصندوق نبود وصندوق خالي بود.

3-  صندوق و ورق نتايج بود؛ اما مطابقت نداشت.

4-   شمار زيادي ورقهاي نتايج به يك قلم بود كه نشان ميداد درمركز انتخابات ساخته شده است.

5-  برگه هاي راي دهي به يك دست ويا دو، سه دست تيك مارك شده بود.

6-  ورق هاي نتايج، قلم خورده بود كه نشان مي داد بار بار تغيير داده شده است.

7-  صندوق بود، ورق نتايج بود،برگه راي دهي بود؛ اما مركز ومحل، خيالي بود.. اصلا محلي وجود نداشت ولي صندوقهاي ساخته شده بود. به گونه مثال:  دكوچيانو مدرسه محل، دمير بيت خان مرستون  ويا نامهاي ديگري كه اصلا وجودنداشت، اما صندوق هاي به نام اين محلات دروغين آماده شده بود.

8-  در برخي ولايات، تعداد راي، ازشمار راي دهندگان بيشتر بود.

9-  درشماري از مراكز، تعداد راي دهنده زن از مرد بيشتر بود.

10- راي چند محل دريك صندوق بود.  هرمحل راي دهي  ازخود كود دارد كه بايد راي همان محل با كود مشخصش درصندوق همان محل باشد. اما اختلاط راي ها نشان داد كه اولا چند هزار راي دريك محل تيك مارك شده ؛ بعد درصندوق ها پر گرديده است. در اين وقت متوجه نشده اند كه دقت  كنند. در نتيجه راي محل 2 در صندوق محل 5 رفته واز محل 5 درمحل 11 رفته و مانند اين كه خود تقلب آشكار را نشان مي دهد.

11- از محل هاي كه از سوي نيرو هاي امنيتي بسته اعلان شده بود، صندوق پرشده بود. وقتي اعتراض شد، نيروهاي امنيتي گفت: ما دراول اعلان كرده بوديم كه بسته است، بعدا گفتيم باز است. به  آنها گفته شد : نامه دومي شما را هم داريم. تاريخ آن مطابقت ندارد. گفتند: ده روز اشتباه شده است. تاريخ 9 نيست آنرا 19 بخوانيد.

12-  ايجاد محلات اضافي. دريك مركز، درانتخابات قبلی، 5 محل بود كه درسه تاي آنها، هيچ راي وجود نداشت . اين بار درآن مركز، به عوض این دو یا سه محل تنقیص شود، ده محل راي دهي اضافه شده بود  وهمه صندوق ها پر است.

13- در برخي ولايات از محلات ريزرفي صد در صد استفاده شده است. كميسيون پيش بين است درمراكزي كه شمار راي دهنده زياد شود، محلات اضافي را مي تواند ايجاد كند. دربرخي از ولايات مشخص تا آنجا كه ممكن بوده محل اضافي ايجاد وصندوق پر شده است. يعني از امكانات ريزرف صددرصد استفاده شده است. درحالي كه درساير ولايات چنين نشده است.

14- در برخي محلات، تفاوت و نسبت راي دهنده بين دوراول و دوم تا 6 هزار فيصد  است. مثلا درمحلي در دور نخست  10 راي بود ودر دور دوم  600 راي گرديده است.

15- فقل هاي صندوق ها از  محلاتي پرانده شده تا بتوانند آن صندوق ها راباطل سازند.

يك طرف پيشنهاد داشت، كه اين موارد تقلب آشكار است، بايد چنين صندوق ها باطل شودکه باید هم چنین می شد اما پذيرفته نشد. آنها درجستجوي چه بودند ويا چه چيزي را باطل مي كردند:

1-  جستجو مي كردند اگر دريك صندوق حد اقل 20 تيك مارك مشابه مي بود، همان برگه ها باطل مي شد.

2-   اگر دريك صندوق 580برگه مشابه مي بود، باطل مي شد و20 برگه ديگر درست دانسته مي شد. به اين حساب كه اگر سراپا تقلب وجود مي داشت، ناديده گرفته مي شد.

با وجود اينهمه سهل انگاري و تقلب در تقلب يك ميليون راي باطل شد

ازعجايبات روزگار اين است كه:

رئيس جمهور زنده و برحال و مسلط بر امور  است، ناظران بين المللي در انتخابات حضور دارند، غرب و ناتو و تمام دستگاه هاي استخباراتي جهان در افغانستان فعال اند، اما معلوم نيست كه تقلب را چه كسي انجام داده است. عاملان تقلب نا پيداست همچنانكه عاملان قتل هاي زنجيره يي ناپيداست. اكنون كه تقلب درتقلب صورت گرفته بازهم عامل اصلي معلوم نيست . چرا چنين شده وچه كسي اين را ميخواسته است؟ کسی چیزی نمی گوید. حتی تیم اصلاحات وهمگرایی که اینهمه خود را مظلوم می داند، لب از لب نمی گشاید. باوجودی که چنین مواردی تقلب را مشاهده می کند،  همیشه دعوت به سکوت و مسکوت گذاشتن دارد. معلوم نیست چه چیزی بر آنها سایه افگنده است. مردم تیم اصلاحات را متهم می کنند که اینهمه بهانه کرد و انتخابات را طولانی کرد. ولی آنها سخنی نمی گویند و نمی توانند بیان کنند که اینهمه جفا بر ماشده است. مواردی را که یاد کردم مردم کشور خبر ندارد. مواردی را که برشمردیم از زبان ناظران و مشاهدان، مخفیانه یاد داشت شده است.

چرا چنین تقلبی با جرئت و جسارت انجام یافت وعاملان ان کیها اند؟

برخي حلقات مخفي و ناپيدا مي گويند: تصميم چنين بود كه بايد اشرف غني رئيس جمهور شود. او در دور اول 18 فيصد راي داشت و در دور دوم از 30 فيصد بيشتر نبود . اما اگر هيچ راي هم نمي داشت بايد رئيس جمهور مي شد. چرا؟ به خاطر  كه:

 دراني ها در دولت داری  نتيجه ندادند بايد يك غلجي رئيس جمهور شود تا مگر طالبان كه بيشتر غلجي هستند، همسويي نشان دهند.

 فردي كه صددرصد قابل اطمينان و تبعه امريكاست بايد رئيس جمهور شود تا مركزيت اداره كشور يگانه باشد.

 از پيروزي مجاهدين بايد جلوگيري شود كه اين مردم دركشور نيرو و نفوذ دارند و درصورت پیروزی كنترول شان مشكل مي گردد.

  حضور مجاهدين، رشد اسلام گرايي را سبب مي شود بايد اين مسله مهار گردد.

  حساسيت مذهبي مردم افغانستان هم تعديل گردد.  خوبست بانوي اول افغانستان اسلامي يك زن مسیحي و امريكايي باشد ومردم به آن عادت كنند  تا آرام آرام ذهنيت هايشان دگرگون شود.

اكنون قضاوت برشماست كه به خاطر این مصیبت، خیانت، دربدری مردم، خیانت درامانت و اهانت ملت وبه درازا رفتن انتخابات، چه كسي را مقصر مي شناسيد. شما هر باوري داريد، داشته باشید، من گمان مي كنم اين انتخابات آيينه تمام نمايست كه سيماي دموکراسی و لیبرالیزم  غرب را  به نمايش مي گذارد. دراين انتخاب شايد  تيم تداوم  هم قابل ترحم باشند. چه اين برنامه از قدرت آنها نيست . آنها هم دراين روند قرار گرفته اند و نمي توانند عقب گرد نمايند. امر خيل هم افزاري بيش نيست منتها  از احساسات و عصبیت قومی کور وغیر اسلامی، آنها استفاده شده است.

به امید یک افغانستان عاری از تعصب و زیاده خواهی های قومی و گروهی. تا پنج سال صبر باید کرد تا اگر اندکی راه دموکراسی را بدرستی طی کنیم  و شاهد یک انتخابات شفاف، آزاد و عادلانه باشیم. 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا