خبر و دیدگاه

زندگی من : قسمت هفتم ‎

در یکی از مجالس دوستان گفتند که منتظر چاپ کتاب نباشم و باید توته توته زندگی ام را بنویسم زیرا نشود که همین پروژه ناتمام ماند و یکی از دوستان اصرار کرد که باید بنویسم و من هم قبول کردم . شش قسمت اول را در همین صفحه فیسبوک می توانید مطالعه کنید .
قبل ازینکه برای خدمت عسکری میمنه  بروم باید از موزیم کابل بگویم زیرا اولین شغل مسلکی من موزیم داری  بود.
موزیم کابل یکی از مشهور ترین موزیم های جهان از نگاه آثار باستانی است. در بخش باستانشناسی فرانسویان بسیار خدمت کرده بودند و در بخش مردم شناسی دانمارکی ها بسیار خدمت کردند .  موزیم در دار الامان موقعیت داشت و بزای مامورین موزیم و باستانشناسی یک سرویس از مرکز یعنی وزارت اطلاعات و فرهنگ تهیه کرده بودند. بعد از شامل شدن در موزیم ، من بسیار به آموختن آثار علاقمند شدم و به کمک پدرم گزارش های باشتانشناسی را که فرانسویان تهیه کرده بودند می خواندم و لذت می بردم . مامورین موزیم در آن زمان که من شامل شدم بسیار اندک بود . اشخاص بسیار نجیب و شریف مسول رشته های مانند آثار اسلامی داکتر روف وردک ، آثار بودایی ،آقای محمد کریم بارکزی  مسکوکات آقای محمد سرور خان بودند . آثار اتنوگرافی را خود شخص آقای معتمدی بالابینی می‌کرد  و اما این اشخاص به معیار یک موزیم بین المللی تحقیقات نمی کردند که تحقیق کنند و یا چاپ کنند و‌در یکی دو مجله که از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ چاپ می شد به نشر بسپارند. آقای علی احمد معتمدی مدیر عمومی موزیم ها بود و دیگر موزیم های افغانستان زیر دست او کار می‌کردند. معتمدی خدمت بزرگ که کرد این بود که با همکاری نانسی دوپره و شوهرش که افغانستان شناس مشهور بود یعنی  لویی دوپره رهنمای موزیم ملی افغانستان را به زبان انگلیسی نوشته کرد و بزای اولین بار آثار بطور علمی معرفی شد. کتاب لویی دوپره زیر عنوان « افغانستان » از مشهور تربن کتاب های است که در مورد افغانستان نوشته شده است . هر جوان امروز باید کتاب لویی دوپره را بخواند. رهنمای موزیم در سال ۱۹۷۴ از طرف ریاست هوایی ملکی و ریاست جهان گردی یا توریزم افغانستان  به نشر رسید . در عین زمان ، همسر معتمدی ، بانو هریکو  معتمدی که یک بانوی جاپانی بود مقالات بسیار علمی به زبان انگلیسی در باره آثار موزیم کابل در کابل تایمز به نشر می سپرد و‌ من از خواندن این مقالات بسیار آموختم . موزیم کابل سیستم تحویلداری داشت که به معیار موریم های بین المللی نبود . ما دو یا سه تحویلدار داشتیم که همه آثار به نام یکی از آنها ثبت بود و تا تحویلدار نمی بود ما نمی توانستیم یک اثر را بیبینم و این کار تحقیق را مشکل می ساخت. اما مردمان شریف بودند و همیشه همکاری لازم را می‌کردند. مدیریت اداری داشتیم و هم مدیریت عکاسی که در راس اداری آقای محمد انور خان بود و در راس عکاسی آقای اسحق محمود بود که هر دو مردان نجیب بودند .
یک خاطره جالب موزیم کابل دیدار همسر وزیر خارجه امریکا بود . هنری کسینجر برای یک ملاقات کوتاه با سردار محمد داود کابل آمده بود و تشریفات وزارت خارجه برای بانو کسنجیر ترتیبات گرفته بودند که از موزبم کابل دیدار کند. آقای معتمدی آثار را تشریح کرد و به من وظیفه داده شد بود وقتی کتاب خاطرات موزیم را امضا می‌کرد من باید نشرات موزیم را به او تقدیم میکردم . عکس این دیدار توسط  آقای محمود گرفته شده بود با خود آورده ام اما نتوانستم در میان آلبوم خود پیدا کنم. اگر پیدا شد در آخر کتاب به نشر  خواهم سپرد. موزیم کابل قسمیکه گفتم از نگاه آثار باستانی از بهترین موزیم های جهان است . یکی از نعمت های زندگی من همین بود که با ابن آثار آشنایی حاصل کردم . در زمان قبل از جمهوریت سردار داود  ، وزیر اطلاعات و فرهنگ ، آقای صباح الدین کشککی از موزیم دیدار کرد و به یاد دارم که برنامه وسیع برای پیشرفت موزیم های افغانستان داشت و افسوس که صدارت آقای  موسی شفیق بسیار کوتاه بود . من در خزان ۱۹۷۳ عازم میمنه برای خدمت عسکری شدم .
دوام دارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا