خبر و دیدگاه
پیشنهادات در مورد قضایای سیاسی و اجتماعی افغانستان

بنام خداوند علم و خرد و عدالت
سی ام مارچ ۲۰۱۳ میلادی بود که بنده پیشنهادات برای حل قضایای اجتماعی و سیاسی افغانستان را نوشتم . زیاد تر از دوازده سال از آن پیشنهادات گذشت و در افغانسنان تغییرات بزرگ رخ داد که شما خواننده عزیز می دانید و ضرور به یادآوری نیست . نه تنها در افغانستان بلکه در سطح جهانی اتفاقات که در آن زمان پیش گویی شده نمی توانست ، اتفاق افتاد
چهار سال زیاد تر از تسلط غیر مشروع طالبان سپری شد و هر روز در افغانستان بدبختی زیاد تر شد که این با اندیشه که طالب دارد قابل پیش بینی بود . با در نظر داشت تغییرات در جامعه بین المللی و ایجابات قرن بیست و یکم لازم می افتد تا تکرار پیشنهادات خود را برای یک افغانستان عدالت محور بنویسم تا مسئولیت اخلاقی و ایمانی و دانشگاهی خود را در مقابل مردم شریف افغانستان انجام داده باشم
:اول افغانستان در سطح منطقوی
از قرن نوزده به اینسو افغانستان قربانی روش های سیاسی منطقه حایل شده است واین روند دوام دارد و متاسفانه با ظهور قدرت های نیابتی در کنار ابر قدرت ها ی بزرگ ، افغانستان زیاد نر زیر فشار قرار گرفت و پالیسی منطقه حایل برای افغانستان فوق العاده مشکل بر انگیز و چالش برانگیز شد. و برای افغانستان حوصله و توان این چالش نمانده است . برای بیرون رفت ازین معضله بزرگ پیشنهاد می شود تا افغانسنان توسط یک کنفرانس بین المللی بزرگ که قدرت های ذیدخل شرکت کنند ،در کشور مانند آلمان در شهر برلین راه اندازی شود و افغانستان به حیث یک گشور غیر منسلک و بیطرف شناخته شود . این یگانه راه است که کشمکش افغانستان توسط قدرت های بزرگ و قدرت های نیابتی خاتمه پیدا کند . افغانستان در آسیا باید مانند کشور سویس در اروپا عرض اندام کند که در هیچ پیمان نظامی نباشد ، سلاح تولید نکند و سلاح خریداری نکند وفقط توجه به بازسازی کند. افغانستان نه حوصله جنگ را با همسایگانش دارد و نه با قدرت های بزرگ . این مسله غیر منسلک شدن افغانستان را در سال ۲۰۱۰ میلادی ، زمانیکه در کانگرس امریکا برای پیشکش کردن طرح صلح دعوت شده بودم پیشنهاد کردم یعنی جدید نیست . عنوان طرح صلح من SEE
یعنی Security , Economy and Education
این متن در آرشیف کانگرس امریکا و همچنان کتابخانه دانشگاه که تدریس میکردم رسما ثبت شده است یعنی در
California State University-East Bay ( CSUEB).
کشوری که کانالبسزسیون ندارد ، هشتاد در صد بیسواد دارد ، فقر ناله می کند ؛ آیا سرمایه گزاری روی سلاح و طیارات جنگی و دیگر لوازم نظامی ضروری است ؟ ما با کی می جنگیم ؟؟
اولین قدم برداشتن باید در راه امنیت تام نه با ترس از دولت و یا زور برچه بلکه با قانون باشد و قانون نافذ شود.مردم باید غیر سلاح شود . تنها یک قوای بزرگ پولیس امنیت را در دست گیرد . با تامین امنبت است که ما می توانیم چرخ اقتصادی را به دوران اندازیم و برای این کار اول باید ما مشکلات خود را باهمسایگان حل کنیم . دو موضوع باید فورا سر دست گرفته شود . قضیه خط دیورند با پاکستان و آب هیرمند با ایران
:خط دیورند
مشکل عمده ای افغانستان با پاکستان خط دیورند است که ما مردم افغانستان ازین زیاد تر خود را فریب ندهیم
خواب و خیال « لوی افغانستان » را از سر خود بدور کنیم . پاکستان و قدرت های بزرگ سرحدات را به رسمیت شناخته است و برگشتنی نیست . مسله دیورند تنها مسله قوم پشتون نبست و از همه مردم افغانستان است . ما در عین زمان که خاک خود را در شرق کشور در عهد امیر عبداارحمن خان و روش های استعماری روسیه تزاری و هند برتانوی از دست دادیم ، در شمال کشور هم ، پنج ده را به روس ها از دست دادیم . اما هرگز نام پنج ده را با روس بالا نمی کنیم و همیشه از دیورند که داستان آن برای پاکستان مطلق حل است یاد می کنیم و این عدالت سیاسی برای حاکمیت ملی نیست. مناطق سرحدی رسما جز خاک پاکستان شده است و جهان این موضوع را به رسمیت شناخته و مهمتر اینکه اقوام پشتون آن سوی سرحد جزیی ترین علاقمندی با افغانستان ندارد . بهتر است یا یک تصمیم جدی گرفته شود و یا همه پرسی شود و همه افغانستان نظر شان گرفته شود تا سرنوشت ما معلوم شود . سرحذ باشد یا نباشد مردم رفت و آمد می کنند و بهتر است خط دیورند به رسمیت شناخته شود و قرارداد های انعفاد یابد که مردم دو طرف سرحد با هم همکاری کنند و اقتصاد هر دو طرف سرحد را شگوفان سازند . در دین ناسیونالیزم یا ملیت گرایی و اتنوسنتریزم یا قوم گرایی نیست و مردمان آنسوی سرحد مانند مردمان این سوی سرحد مسلمان هستند و باید مراوادت به جای دشمنی ، به دوستی نهادینه شود و مردم با در نظر داشت حقوق همدیگر برادر وار زندگی کنند چنانچه مردمان در اروپا مرز یا سرحد شناخته شده دارند و اما آزادانه رفت و آمد می کنند
:آب هیرمند
آب یک نعمت خداوند برای نه تنها انسان و زراعت بلکه برای زیست باهمی یک منبع حیاتی است. ازین نعمت خداوندی باید هم افغانستان استفاده مطلوب کند و هم ایران . این آب در هر دو کشور سرازیر است و باید استفاده مساوی شود. ما به جای ناسیونالیزم احمقانه وحدت مسلمان را در منطقه تقویت کنیم و نگذاریم تا افکار استعماری ما را از هم جدا کند . در هر دو قضیه، دیورند و هیرمند ، این به دست ماست که چگونه تخم دوستی بین مردمان ما کشت کنیم و همه مردمان بهرمند شوند . دشمنی و نفاق هدف استعمار و استثمار است نه مسلمانان که دست دوستی و برادری میدهند
:مسله اقتصادی
ما باید اول از کشور های مانند سنگاپور و عمان بیاموزیم که چگونه خود را از فقر نجات دادند . افغانستان با معادن سرشار که آوازه آن در دنیا پخش شده ، می تواند از فقر نجات یابد . بنده با اکثریت آرا در مجمع متخصصین و دانشمندان افغانستان در مادرید به حیث رئیس توسعه اقتصادی مجمع انتخاب شدم . دو جوان را وظیفه دادم تا تحقیقات اقتصادی را زیر نظر من روی دست بگیرند تا به حکومت افغانستان آنوقت پیشکش کنیم . اقتصاد از علوم لیبیرال است و می توان با مشوره و مطالعه کشور های که قبلا وضع فلاکت بار داشتند و شرایط جیوپولیتیک و اقتصادی خود ما ، راه حل اساسی را پیدا کرد و در ظرف پنج سال کشور را از فقر نجات داد. اما آقای دکتر حکمی رئیس مجمع دانشمندان و متخصصین ، بدون ارائه دلیل موجه مانع این تحقیقات شد ! ؟؟؟ من متوجه شدم که اینها نمی خواهند کاری برای افغانستان کنند و همچنان مجمع برای پیشرفت اقتصادی و سیاسی اندیشه از خود نداشت . هیچ سازمان و یا نهاد سیاسی و یا اقتصادی نمی تواند بدون یک اندیشه موفق شود . من دیدم که بودن من سودی ندارد و ضیاع وقت است ، استعفا کردم
بعد از امنیت، اقتصاد اصل اساسی است که هم مردم به کار مصروف شود و هم فقر از بین رود . چون ما فعلا نه پرسونل فنی داریم و نه تکنالوژی داریم پس در بستن قرارداد ها باید کمی خسارت را قبول کنیم و اجازه دهیم که آنانیکه می توانند به ما کمک کنند یکی دو در صد زیاد نر مفاد کنند و اما نباید همه صلاحیت را به خارجی دهیم. ما همکاری میخواهیم نه استثمار اقتصادی . اما اقتصاد ما باید به اساس نبود سود و اسراف باشد که هر دو در اسلام حرام است .
:آموزش و پرورش
بعد از امنیت و اقتصاد ، افغانستان باید در مورد آموزش و پرورش کشور توجه خاص مبذول کند
زنان و مردان تا سن هفتاد و پنج باید جبرا در کورس های سواد آموزی شامل شوند . ما باید کارگر با سواد داشته باشیم تا مواد خوبتر تولید کنیم . ما باید دهقان با سواد داشته باشیم تا زراعت پیشرفته داشته باشیم . ما باید مادر با سواد داشته باشیم تا طفل باسواد و با فرهنگ در جامعه تقدیم کنیم
در کنار آموزش و پرورش سواد آموزی افغانستان باید آموزش وپرورش فرهنگی را روی دست بگیرد . مثلا رسول اکرم ص فرموده که نظافت نصف ایمان است پس ما باید نظافت را در سطح خانوادگی و اجتماعی تدریس کنیم و همچنان مبارزه با خرافات از طریق آموزش و پرورش تا جامعه آهسته آهسته مدنی شود . رفتن به مکتب برای کودکان ، دختر و پسر باید اجباری باشد و هیچ کودک نباید از نعمت تعلیم و تربیه محروم شود
مسله زبان، لهجه هاست. از نگاه انتروپولوژی فرهنگی ، زبان ستون فقرات یک فرهنگ است. وقتی زبان بمیرد فرهنگ میمیرد . اینجاست که پاسداری از لهجه های افغانستان و سه زبان عمده یعنی فارسی ، پشتو و اوزبیکی حتمی و ضروری است . همچنان تدریس عربی و زبان انگلیسی برای پیشرفت فرهنگ اسلامی و موقف افغانستان در سطح بین المللی . مطالعات نشان میدهد که طفل تا سه زبان را به خوبی می تواند بیاموزد . در مناطق اوزبیک نشین باید تدریس به اوزبیکی باشد ؛ در مناطق پشتو نشین تدریس باید به پشتو باشد و در مناطق فارسی زبان تدریس باید به فارسی باشد و هیچ فرد کشور از نعمت زبان مادری محروم نشود
کورس های مسلکی یک ساله و یا یک و نیم ساله که شخص بتواند در رشته های مسلکی کارگری مانند نجاری ، گلکاری ، ترمیم آلات برقی ، نل دوانی و دیگر کار و شغل کسبه کمک کند تا مردم زود به کار افتند و شغل شان فنی باشد و به اساس علم باشد
:ساختار سیاسی
در یک کشور چند ملیتی مانند افغانستان نظام شهروندی یگانه راه متحد ساختن جامعه است . ما در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم و باید همه شهروندان ، زن و مرد ، هنه اقوام و مذاهب در مقابل قانون حقوق مساوی داشته باشند به شمول مذاهب هندو و سیکهه . در اسلام یکی برادری در دین است و یکی برادری در خلقت که ما همه اولاد آدم هستیم . مذهب باید یک موضوع شخصی و خصوصی شود نه ملی و همه مذاهب باید احترام شود . واژه استعماری و استثماری اکثریت و اقلیت از قاموس سیاسی و اجتماعی افغانستان برداشته شود . ما همه اولاد یک سرزمین هستیم و شعار ما این باشد که هیچ مردی بر زنی و هیچ زنی برتری ندارد به جز از تقوی و دانش . شعار ما باید این باشد که هیچ قومی بر قومی برتری ندارد و ما همه با هم خواهر و برادریم . شعار ما باید این باشد که ما همه اهل ایمان هستیم و همه خدا باور هستیم و همه با هم خواهر و برادریم
ازنگاه جامعه شناسی سیاسی افغانستان آماده نظام فدرالی نیست زیرا پیش نیاز فدرالیزم قوای نظامی بزرگ و صنعت و سرمایه است که این دو را افغانستان ندارد . اما نیمه فدرالی امکان آن است تا برای ولایات صلاحیت های داده شود تا خود شان در ساخت و بافت و پیشرفت شان سهم بگیرند و چون افغانستان ۹۹ در صد مسلمان است بدون تحمیل دین بالای مردم ارزش های انسان ساز اسلامی تطبیق شود برای همین منظور، بنده کتاب دموکراسی اسلامی را در سال ۲۰۲۰ نوشتم تا هم ما ارزش های اسلام را داشته باشیم و فرهنگ اسلامی بیگانه نشویم و هم مردم در قبال مردم سالاری زندگی آسوده داشته باشند . مثلا حضرت رسول کریم ( ص) فرموده که هیچ کس حق ندارد تا یک دختر باکره و زن بیوه را بدون اجازه اش در نکاح کسی داخل کند . پس نکاح به زور و بدون اجازه دختر و یا زن باید مطلق منع قرار داده شود . و یا نکاح صغیر باید مطلق لغو شود زیرا تحقیقات نشان میدهد که سن حضرت بی بی عایشه بین شانزده و هفده بوده نه ۹ ساله . اولین آیه برای ما « اقرا» است یعنی بخوان و حضرت رسول کریم فرموده که آموختن علم برای مرد و زن فرض است همچنان در شرع نکاح سنت است و آموختن علم فرض . پس دختر و پسر ما باید اول به آموزش و پرورش سوق داده شوند بعد نکاح . به پیشنهاد بنده و موافقه چند تن از دوستان قانون اساسی اسلامی فدرالی افغانستان زیر کار است و در آینده نزدیک ختم می شود و به دسترس شما قرار خواهد گرفت .
:اعتماد سازی
متاسفانه میان قشر های مردم بعد از جهاد افغانستان در مقابل اتحاد شوروی ، به دلایل مختلف اعتماد مطلق نابود شده و جای آنرا قوم پرستی و نفاق گرفته است . قسمیکه گفتیم راه حل آولی نظام شهروندی است و اما برای اینکه مردم ما از هویت شان بیگانه نباشند و امروز جنگ روی هویت است پس باید ما هویت سازی را محترم شماربم و برای این هدف و برای اینکه اعتماد مردم را جلب کرده باشیم و مردم هویت شان را داشته باشند همه قصبات و قریه جات که غیر عادلانه در زمان محمد گل مومند وزیر داخله محمد نادر خان به پشتو گردانده شده به زبان محلی دوباره برگردانده شود . مثلا سبزوار ، شنیدند شده است باید به نام اصلی آن برگردانده شود. همه نام ها باید به سه زبان باشد مانند سویس که به زبان های آلمانی ، فرانسوی و ایتالوی است ما باید فارسی ، پشتو و اوزبیکی داشته باشیم . دانشگاه ها به در مناطق مختلف یه زبان همان منطقه تدریس شود . در هر ولایت خیابان ها و جاده ها به نام بزرگان همان. ولایت نامگذاری شود
:عدالت
یک غلط فهمی بزرگ در مورد عدالت است و آن اینکه مردم فکر می کنند که کار وزارت عدلیه محاکم و بررسی قضات و تعیین جزاست در حالیکه عدل در اسلام معنی وسیع دارد . وقتی خداوند می گوید که « خلق السموات و الارض » یعنی که خداوند خالق همه جهان هستی است و انسان هم شامل همین خلقت و جهان هستی است . چون جهان هستی به عدل خلق شده و آنسان جز همین جهان هستی است پس انسان هم باید به اساس عدل زندگی اش قانونمندی شود . حالا اگر یک طفل بیسواد است و یا از نعمت تحصیل محروم است معنی آن این است که عدل نبست زیرا در اول قرآن گفت که اقرا . اگر یک زن بدون اجازه اش نکاح می شود یعنی که عدل نیست . اگر آزادی بیان و قلم منع می شود در حالیکه قرآن می گوید علم البیان یا علم با القلم پس در آنجا عدل نیست . اگر در شهر نظافت نیست در حالیکه پیامبر گفته نظافت نصف ایمان است پس در آن شهر عدل نیست . وقتی درختان و نباتات درست غم خوریشی نمی شود در آنجا عدل نبست . اینجاست که ما تعریف بزرگ از عدل داریم و وزارت عدلیه باید با همه وزارت خانه ها همکاری کند ومتیقن شود که عدالت در همه امور انسانی و محیط زیست تامین شده است
:سیاست خارجی
سیاست خارجی با همه کشور ها در صورت متقابل می باشد که کشور ها از ظلم کار نگرفته باشند و حقوق بشر مراعات شده باشد . کشور های که مسلمان کشی کردند و یا سر مسلمانان. ظلم می کنند افغانستان روابط سیاسی نخواهد داشت
:مهاجرین
مهاجرین مشکل خود افغانستان است نه کشور همسایه . اگر ما آزادیهای فردی را در چارچوب قانون تضمین کنیم و اگر ما برای افراد کشور به هر سن وسال که است کار فراهم کنیم و اگر ما حقوق کارگران و دهاقین را عادلانه توزیع کنیم و اگر ما حقوق سیاسی افراد را محترم بشماریم چرا یک شخص مهاجر شود ؟ مسله مهاجرت مشکل یک کشور است که باید حق زندگی ، کار و آزادی را تضمین کند نه اینکه همسایگان را ملامت کند و این مطلب بود که من در دو کنفرانس بین المللی در امور مهاجرت هم در دانشگاه مونش در ملبورن آسترالیا و هم دانشگاه گوانژو در چین گفتم و مورد استقبال قرار گرفت ما نباید از کشور ها توقع داسته باشیم که کشور ما را آباد کنند و یا نظام عادلانه را بر پا کنند . ما خود ما منحیث بک ملت اول از قوم پرستی و تعصب و تبعیض بر علیه همدیگر پرهیز کنیم و بعد همه ای ما دست به دست هم داده و با مشوره یک کشور نمونه بسازیم که در جهان نمونه باشد و جتی همسایگان پند گیرند و این آرزو متصور آست وقتی ما یک ملت شویم
دانشمندان بزرگوار می توانند این متن را مکمل تر بسازند وافغانستان را ازین حالت رقت بار و شرم آور نجات دهند . نظام شهروندی را بنیاد نهند ، از اکثریت و اقلیت پرهیز کنند و همه را در مقابل قانون مساوی شمارند و اساس کار باید به اساس علم باشد نه فقهای مختلف . قرآن مجید زیبا گفته. که « والله قداحاط بکل شی علما » یعنی خداوند به همه چیز احاطه علمی دارد . و می گوید « و اذاحکمتم بینالناس آن تحکموا با العدل » یعنی وقتی بین مردم حکم می کنید با عدل حکم کنید . پس محور کار ما برای ملت باید علم و عدالت باشد
دکتر فریدیونس
استاد بازنشسته ی بشر شناسی فرهنگی خاور میانه و مطالعات و فلسفه اسلامی
بنیانگذار کانون اندیشه افغانستان و
رئیس آمنای دانشگاه آنلاین افغانستان
این متن در پرواز شماره ۹۲۷ هواپیمای یونایتذ ایزلاینز
United Airlines مورخ هفتم اکتوبر ۲۰۲۵ از فراتکفورت ، آلمان به سوی سان فرانسیسکو، ایالات متحده امریکا نگاشته شد
و من الله التوفیق